بنی اسد

/bani~asad/

لغت نامه دهخدا

بنی اسد. [ ب َاَ س َ ] ( اِخ ) از قبایل عربستان شمالی ، منسوب به کنانه. قومی صحراگرد بودند و مراتع آنان در نواحی جنوبی و جنوب شرقی ممتد بود. از وقایع عمده در تاریخ پیش از اسلام این قبیله ، شورش آنها بر ضد جحر آخرین امیربزرگ کنده و پدر امروءالقیس است و کشته شدن جحر که از این طریق ضربتی مهلک بر دولت کنده وارد کردند. سران بنی اسد بعد از مدتی گردنکشی در سال 9 هَ. ق. اسلام آوردند ولی بعد از وفات پیغمبر و احتمالاً در زمان آن حضرت مرتد شدند. ( از دایرة المعارف فارسی ). پسران اسد نام چند تیره از قبایل عرب : 1 - بطنی از عنز. 2 - فخذی از طایفه ازد، از قحطان. 3 - تیره ای از قریش. 4 - بطنی از مذحج. 5 - بطنی از قضاعه. 6 - قبیله ای از عدنان که معروفتر و بزرگتر از همه و منسوب به اسدبن خزیمةبن مدرکةبن الیاس بن مضربن نزار است و بطن های بسیاری از آن منشعب شدند. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

نام چند تن از قبایل عرب : ۱ - بطنی از عنز ۲ - فخذی از طایفه ازد از قحطان . ۳ - تیره ای از قریش . ۴ - بطنی از مذج . ۵ - بطنی از قضاعه . ۶ - قبیله ای از عدنان که معروفتر و بزرگتر از همه منسوب به اسد بن خزیمه بن مدرکه بن الیاس بن مضر بن نزار است و بطن های بسیاری از آن منشعب شده .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بَنی ْ اَسَد، تیره ای از عرب عدنانی ، موسوم به بنی اسد بن خزیمه بود.
این تیره با اینکه در مقایسه با دیگر قبایل بزرگ ، در تاریخ سده های نخستین هجری، ویژگی برجسته و نقشی چشم گیر نداشته است ، یکی از تیره های مهم مُضَری، از اعراب شمال عربستان ، به شمار می رود. زنجیره نسب بنی اسد، پس از خزیمه ، از مُدرکة بن الیاس به معدّ بن نزار می رسد. چند تیره مشهور دیگر عرب نیز عنوان بنی اسد داشتند که جدا از بنی اسد بن خزیمه هستند، از جمله می توان به اسد بن عبدالعزّی از قبیله قریش اشاره کرد. اما معمولاً مقصود از بنی اسد در مآخذ، بنی اسد بن خزیمه است .بنی اسد خود به چندین شاخه و عشیره دیگر - که در برخی مآخذ، شمار آن را به ۴ رسانده اند - تقسیم می شد، که از مهم ترین آن ها می توان به بنی فَقْعَس ، بنی صیدا، بنی نَضر بن قُعَین ، بنی زَنیه ، بنی غاضره و بنی نعامه اشاره کرد. بنی اسد بعدها، پس از پراکنده شدن در عراق و شام ، به شاخه های دیگری نیز تقسیم شدند.
محل اسکان
بنی اسد غالباً در شبه جزیره عربستان ، در صحرای نجد و تهامه و در کنار منابع آب سکنا داشتند. یاقوت حموی به گروهی از ساکنان بنی اسد در آنجاها اشاره کرده است . مشهورترین مسکن ایشان در سرزمین «فَید»، کنار دو رشته کوه مهم اجأ و سلمی ه م بود، اما قبیله یمانی طَی ّ آنجا را از دست بنی اسد به درآورد و موجب پراکندگی بیشتر آنان شد. گفته اند که خزیمة بن مدرکه ، نیای بنی اسد، نخستین مُضَری ای بود که در مکه سکنا گزید و اول کسی بود که بت هُبَل را در جای خود نصب کرد و بدین سبب ، آن را هبل خزیمه می خواندند. فرزندان خزیمه بعدها بر اثر منازعات قبیله ای، از مکه هجرت کردند و در صحرای نجد و تهامه پراکنده شدند. با این همه ، از پاره ای روایات چنین برمی آید که کسانی از بنی اسد تا سال ها بعد، هنگام ظهور اسلام ، همچنان در مکه سکنا داشتند.
بنی اسد در منابع کهن
کهن ترین مأخذ تاریخی موجود که نامی از بنی اسد آورده ، به تقریب به اوایل سده م مربوط می شود. توضیح اینکه ، گروه بسیاری از قبایل قحطانی جنوب عربستان ، به سوی شمال هجرت کردند و در شمال شرقی عربستان ، در حیره - جایی نزدیک کوفه فعلی - امارتی زیرنظر و نفوذ ساسانیان ایران برپا کردند که تا سده م پابرجا بود. اینان را لخمیان یا آل منذر نیز می خواندند. قلمرو حکومتی اینان به تدریج گسترش یافت و به نجد و بادیةالشام رسید و به ویژه امرؤالقیس - فرمانروای قدرتمند آنان - توانست اعراب بادیه نشین آن نواحی را به اطاعت دولت حیره درآورد. در سنگ نبشته ای که از گور او در نماره - واقع در جنوب دمشق - به دست آمده ، از قبیله بنی اسد به عنوان یکی از قبایل تابع آن دولت یاد شده است . روایات منابع اسلامی ، تاریخ بنی اسد را دست کم در بخشی از عربستان و برهه ای از زمان ، باملوک کنده ، به ویژه امرؤالقیس - شاعر نام بردار عصر جاهلی متفاوت با امرؤالقیس فرمانروای حیره - مرتبط می دانند درباره کندیان و امرؤالقیس . بنابر روایات ، در سده م بخش بزرگی از قبیله کنده ، به شمال عربستان مهاجرت کردند و در میان قبایل معدّ ساکن شدند و اندکی بعد با یاری دولت بیزانس ، حکومتی به رقابت با لخمیان تأسیس کردند. بنی اسد از جمله قبایلی بودند که تابعیت حُجر، آخرین فرمانروای کنده و پدر امرؤالقیس را پذیرفتند. و به او مالیات می پرداختند، بعدها از پرداخت مالیات تن زدند و یا به هر حال ، بر حکومت حجر و کنده که به سراشیب ضعف و ناتوانی افتاده بود، شوریدند و سرانجام بر آنان چیره شدند و حجر خود به دست بنی اسد از پای درآمد. موضوع خون خواهی امرؤالقیس از عاملان قتل پدرش ، یعنی بنی اسد در اشعار منسوب به او - که تاکنون بارها بررسی و نقد شد. بر مبنای روایاتی که گویا بیش تر با توجه به اشعار منسوب به امرؤالقیس بازسازی شده ، وی قبایل شمال را برضد بنی اسد متحد کرد و انتقام خون پدر خویش را از آنان گرفت و سرانجام شیخ بنی اسد را نیز به قتل رساند. آن گاه خود از بیم منذر - فرمانروای حیره که در پی او بود - گریخت و به قیصر روم پناه برد. اما سرانجام امپراتور روم ، به اغوای مردی از بنی اسد او را به حیله کشت .
دیگر مسائل مربوط به تاریخ این قوم
...

[ویکی شیعه] بنی اسد تیره ای از عرب عَدنانی، موسوم به بنی اسد بن خزیمه است. این تیره با این که در مقایسه با دیگر قبایل بزرگ، در تاریخ قرن های نخستین هجری، ویژگی برجسته و نقشی چشم گیر نداشته است، یکی از تیره های مهم مُضَری، از اعراب شمال عربستان، به شمار می رود.
بنا به نقل طبری از سیف بن عمر، بنی اسد در فتوحات عراق و به ویژه قادسیه، از خود رشادت نشان دادند و در ناحیۀ عراق و به ویژه اطراف کوفه و بصره ساکن شدند و گروه هایی از ایشان نیز به سوی شام هجرت کردند.
شهرت بنی اسد در روزگار معاصر بیشتر به تشیع آنان است. دو تن از مشهورترین اصحاب امام حسین(ع) در واقعه عاشورا، از بنی اسد بودند؛ مسلم بن عوسجه اسدی و حبیب بن مظاهر اسدی. گروهی از ایشان که احتمالاً اهل شهر کوفه بودند و در آبادی های اطراف شهر سکنا داشتند، پیکر شهدای اهل بیت امام حسین(ع) را دفن کردند. این موضوع چندان شهرت یافته است که در نمایش سنتی تعزیه، نمایش ویژه ای به تدفین شهدا به دست افراد بنی اسد اختصاص دارد.

دانشنامه آزاد فارسی

بَنی اَسَد
قبیلۀ بزرگ عرب عدنانی، از مردم نجد عربستان. پس از هجوم طوایف طایی به نقاط دیگر مهاجرت کردند. اسدیان در ۹ق اسلام آوردند اما پس از رحلت پیامبر اسلام (ص)، بسیاری از آنان مرتد شدند. این طایفه که دیگربار اسلام را پذیرا شدند، در جنگ قادسیه و فتح عراق عرب و ایران شرکت داشتند. بعضی خاندان های حکومتگر عراق و خوزستان، نظیر خاندان بنی مزید از بنوعوف و خاندان آل سُلیط از آل زنجی، و نیز خاندان بنووشاح از این مردم بودند. باقی ماندگان بنی اسد خوزستان، امروزه در هویزه و سوسنگرد و شادگان و اهواز و آبادان سکونت دارند.

پیشنهاد کاربران

بَنى ْ اَسَد، تیره ای از عرب عدنانى ، موسوم به بنى اسد بن خزیمه . این تیره با اینکه در مقایسه با دیگر قبایل بزرگ ، در تاریخ سده های نخستین هجری ، ویژگى برجسته و نقشى چشم گیر نداشته است ، یکى از تیره های مهم مُضَری ، از اعراب شمال عربستان ، به شمار مى رود. زنجیرة نسب بنى اسد، پس از خزیمه ، از مُدرکة بن الیاس به معدّبن نزار مى رسد کلبى ، جمهرة. . . ، 9 - 1، 68 - 69. چند تیرة مشهور دیگر عرب نیز عنوان بنى اسد داشتند که جدا از بنى اسد بن خزیمه هستند؛ از جمله مى توان به اسد بن عبدالعزّی از قبیلة قریش اشاره کرد نک: سمعانى ، /14. اما معمولاً مقصود از بنى اسد در مآخذ، بنى اسد بن خزیمه است .
...
[مشاهده متن کامل]

بنى اسد خود به چندین شاخه و عشیرة دیگر - که در برخى مآخذ، شمار آن را به 4 رسانده اند - تقسیم مى شد نک: نویری ، /50؛ نیز کلبى ، همان ، 68 - 69 که از مهم ترین آنها مى توان به بنى فَقْعَس ، بنى صیدا، بنى نَضربن قُعَین ، بنى زَنیه ، بنى غاضره و بنى نعامه اشاره کرد ابن قتیبه ، المعارف ، 5؛ نیز نک: ابن درید، 80. بنى اسد بعدها، پس از پراکنده شدن در عراق و شام ، به شاخه های دیگری نیز تقسیم شدند نک: دنبالة مقاله .
بنى اسد غالباً در شبه جزیرة عربستان ، در صحرای نجد و تهامه و در کنار منابع آب سکنا داشتند نک: ابوالفرج ، 5/00، 77، 7/6. یاقوت حموی به گروهى از ساکنان بنى اسد در آنجاها اشاره کرده است /11، 01، 76، /01، 00، جم. مشهورترین مسکن ایشان در سرزمین «فَید»، کنار دو رشته کوه مهم اجأ و سلمى ه م بود، اما قبیلة یمانى طَى ّ آنجا را از دست بنى اسد به درآورد و موجب پراکندگى بیشتر آنان شد نک: قلقشندی ، /49. گفته اند که خزیمة بن مدرکه ، نیای بنى اسد، نخستین مُضَری ای بود که در مکه سکنا گزید و اول کسى بود که بت هُبَل را در جای خود نصب کرد و بدین سبب ، آن را هبل خزیمه مى خواندند کلبى ، الاصنام ، 8. فرزندان خزیمه بعدها بر اثر منازعات قبیله ای ، از مکه هجرت کردند و در صحرای نجد و تهامه پراکنده شدند نک: ابن عدیم ، /34. با این همه ، از پاره ای روایات چنین برمى آید که کسانى از بنى اسد تا سالها بعد، هنگام ظهور اسلام ، همچنان در مکه سکنا داشتند نک: بلاذری ، انساب . . . ، /59.
کهن ترین مأخذ تاریخى موجود که نامى از بنى اسد آورده ، به تقریب به اوایل سدة م مربوط مى شود. توضیح اینکه ، در سدة م ، گروه بسیاری از قبایل قحطانى جنوب عربستان ، به سوی شمال هجرت کردند و در شمال شرقى عربستان ، در حیره - جایى نزدیک کوفة فعلى - امارتى زیرنظر و نفوذ ساسانیان ایران برپا کردند که تا سدة م پابرجا بود. اینان را لخمیان یا آل منذر نیز مى خواندند. قلمرو حکومتى اینان به تدریج گسترش یافت و به نجد و بادیةالشام رسید و به ویژه امرؤالقیس - فرمانروای قدرتمند آنان - توانست اعراب بادیه نشین آن نواحى را به اطاعت دولت حیره درآورد. در سنگ نبشته ای که از گور او در نماره - واقع در جنوب دمشق - به دست آمده ، از قبیلة بنى اسد به عنوان یکى از قبایل تابع آن دولت یاد شده است نک: پیگولوسکایا، 9 - 0؛ تقى زاده ، 22، حاشیة . روایات منابع اسلامى ، تاریخ بنى اسد را دست کم در بخشى از عربستان و برهه ای از زمان ، باملوک کنده ، به ویژه امرؤالقیس - شاعر نام بردار عصر جاهلى متفاوت با امرؤالقیس فرمانروای حیره - مرتبط مى دانند دربارة کندیان و امرؤالقیس ، نک: پیگولوسکایا، 36، 47.
بنابر روایات ، در سدة م بخش بزرگى از قبیلة کنده ، به شمال عربستان مهاجرت کردند و در میان قبایل معدّ ساکن شدند و اندکى بعد با یاری دولت بیزانس ، حکومتى به رقابت با لخمیان تأسیس کردند همو، 04. بنى اسد از جمله قبایلى بودند که تابعیت حُجر، آخرین فرمانروای کنده و پدر امرؤالقیس را پذیرفتند یعقوبى ، /77؛ ابوالفرج ، /1 - 2؛ حمزه ، 11؛ ابن اثیر، الکامل ، /13 - 14 و به او مالیات مى پرداختند؛ بعدها از پرداخت مالیات تن زدند و یا به هر حال ، بر حکومت حجر و کنده که به سراشیب ضعف و ناتوانى افتاده بود، شوریدند و سرانجام بر آنان چیره شدند و حجر خود به دست بنى اسد از پای درآمد نک: ابن قتیبه ، الشعر. . . ، 3؛ ابوالفرج ، /5 - 6؛ ابن اثیر، همان ، /15. موضوع خون خواهى امرؤالقیس از عاملان قتل پدرش ، یعنى بنى اسد در اشعار منسوب به او - که تاکنون بارها بررسى و نقد شده مثلاً نک: حسین ، 32 بب - انعکاس وسیع یافته است امرؤالقیس ، قطعات 6، 3، 9؛ اصمعى ، 24 - 27؛ قس : بلاشر، 92. بر مبنای روایاتى که گویا بیشتر با توجه به اشعار منسوب به امرؤالقیس بازسازی شده ، وی قبایل شمال را برضد بنى اسد متحد کرد و انتقام خون پدر خویش را از آنان گرفت و سرانجام شیخ بنى اسد را نیز به قتل رساند. آن گاه خود از بیم منذر - فرمانروای حیره که در پى او بود - گریخت و به قیصر روم پناه برد. اما سرانجام امپراتور روم ، به اغوای مردی از بنى اسد او را به حیله کشت نک: کلبى ، الاصنام ، 7؛ یعقوبى ، /79 - 81؛ ابن اثیر، همان ، /16 - 19؛ نیز نک: پیگولوسکایا، 46 - 47.
از دیگر مسائل مربوط به تاریخ این قوم در پیش از اسلام ، نزاعها و درگیریهای قبیله ای است که به «ایام العرب » ه م شهرت دارد. بنابراین روایات ، بنى اسد همچون دیگر قبایل ، پیوسته در جنگ و گریز و حلف و صلح بود مثلاً نک: ابوالفرج ، /5 بب، 0/5 بب. به طور مشخص در دو روز مشهور به «یوم ذات الاثل » یا «یوم الکلاب » و «یوم النسار»، قبیلة بنى اسد نقش عمده داشت نک: ابوعبیده ، ایام العرب ، /34 بب، 58 بب، النقائض ، /39 - 41.
از دیگر حوادث مربوط به بنى اسد، مقارن ظهور اسلام ، شرکت ایشان در مجموعة قبایل متحد و هم پیمان قریش معروف به «احابیش » است ابن سعد، /27؛ دربارة احابیش ، نک: زریاب ، 6 - 8. پیوند قبیلة بنى اسد با قریش تا سالها، به گونه های مختلف استوار بود.
در آغاز ظهور اسلام ، کسانى از این قبیله ، به ویژه آنها که ساکن شهر مکه بودند، در میان مسلمانان اولیه دیده مى شدند؛ مانند قیس بن عبدالله اسدی که از مهاجران به حبشه بود ابن هشام ، /؛ ابن اثیر . . .

بپرس