بی رغبت

/bireqbat/

مترادف بی رغبت: بی شوق، بی میل، وازده

متضاد بی رغبت: شوقمند، بارغبت، مایل، علاقه مند

معنی انگلیسی:
indisposed, having no relish, nauseating, reluctant

لغت نامه دهخدا

بی رغبت. [ رَ ب َ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + رغبت ) بی خواهانی. بدون تمایل. بی میل. بی اشتها. بی شوق. و رجوع به رغبت شود: زهد، زهادة؛ بی رغبت شدن. ( ترجمان القرآن ).

فرهنگ فارسی

بی خواهانی ٠ بدون تمایل ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس