بیداری اسلامی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بیداری اِسْلامی، در ادبیات سیاسی معاصر در ایران و جهان، یعنی تحولات فکری و اجتماعی دو قرن اخیر جوامع مسلمان در پرتو وفاداری به مبانی دینی اسلامی، عامل اصلی بیداری اسلامی مواجهۀ مسلمانان با فرهنگ و تمدن جدید غربی، و پی بردن آنان به عمق عقب ماندگی خود در برخی بخش شئون در برابر غرب است. در واقع این پدیده واکنش دینی اندیشمندان جوامع مسلمان در برخورد با فرهنگ و تمدن غربی است.
تحولات مربوط به بیداری که از اوایل قرن ۱۳ق/۱۹م با کوشش برای سازگار کردن اسلام با تمدن جدید آغاز شد، تا زمان حاضر با طرح آراء و افکار گوناگون دربارۀ حکومت اسلامی و اسلام (به عنوان عقیده ای جهان شمول و راهنمای عمل) و نیز با تبیین جایگاه اسلام در دنیای جدید ادامه دارد. بنابراین، نظراً و عملاً طیف گسترده ای از نظریات، اندیشه ها و اقدامات، و نیز نهضت های متفاوت و گاه متناقض (از اصلاح طلب تا انقلابی) را شامل می شود. در این میان، اصلاح طلبی فصل مهم و مشبعی از تاریخ روند بیداری اسلامی و ریشۀ همۀ تحولات نظری و عملی در این عرصه را باید در اصلاح طلبی (همین مقاله) جست وجو کرد.
خاستگاه اصلی بیداری اسلامی
اگرچه موج بیداری اسلامی امروزه سراسر جهان اسلام را (با شدت و ضعف) فرا گرفته است، اما خاستگاه اصلی آن را ۴ سرزمین مهم اسلامی در قرن گذشته (یعنی ایران، جهان عرب (عمدتاً مصر و شام)، ترکیۀ عثمانی و هند) تشکیل می دهد.تعیین تاریخی دقیق برای آغاز بیداری اسلامی کاری مشکل است؛ اما در هریک از این ۴ سرزمین می توان از حادثه، یا حوادثی به عنوان مبدأ تاریخ بیداری و آشنایی با تمدن غرب، و بالمآل بیداری یاد کرد. ناکامی دولت عثمانی در فتح وین (۱۰۹۴ق/۱۶۸۳م) و افتادن آزف به دست روسیه (۱۱۰۸ق/۱۶۹۶م) و انعقاد قرارداد کارلوویتس (۱۱۱۱ق/۱۶۹۹م) میان روسیه و عثمانی (که برای نخستین بار عثمانی به عنوان دولتی شکست خورده قراردادی را امضاء می کرد) و سرانجام، از دست دادن شبه جزیرۀ مسلمان نشین کریمه (۱۲۷۲ق/۱۸۵۶م)؛ و شکست ایران در برابر روسیه، از دست رفتن بخشی از آذربایجان و متصرفات ایران در قفقاز و امضای دو معاهدۀ گلستان (۱۲۲۸ق/۱۸۱۳م) و ترکمانچای (۱۲۴۳ق/۱۸۲۸م)؛ و حملۀ ناپلئون به مصر (۱۲۱۳ق/۱۷۹۸م) و شام (۱۷۹۹م)؛ و تسلط استعمار انگلستان بر شبه قارۀ هند و شکست مقاومت مسلحانۀ مسلمانان هند در برابر انگلستان در نبرد پلاسی (۱۱۷۰ق/۱۷۵۷م) از مهم ترین حوادثی است که موجب آشنایی مردم این سرزمین ها با تمدن و بیداری آنان شد.
بیداری اسلامی در ایران
در ایران: دوسدۀ اخیر، از لحاظ تغییرات و تحولات فزاینده در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و دینی، از اعصار مهم تاریخ ایران به شمار می رود. در هنگامی که خاندان قاجار درصدد تثبیتِ حاکمیتِ آخرین حکومت ایلی بر مردم ایران به شیوۀ سنتی و بدون مشارکت آنان بودند، انقلاب کبیر فرانسه به وقوع پیوسته، و درصدد نهادینه کردن اندیشه ها و ساختارهای نوینی بود که عمده ترین ویژگی آن تغییر موازنۀ قدرت سیاسی از تمرکزگرایی و حکومت فردی به مردم سالاری بود. در این حال، قاجارها به دنبال یک دهه کشمکش داخلی بر سر تصاحب قدرت، ارادۀ خود را بر جامعه تحمیل می کردند، مقامات و مناصب حکومتی را به افراد خود اختصاص داده بودند و حکومت همچنان بر اساس نظام پادشاهی و بر بنیاد استبداد استمرار داشت. در چنین احوالی ایران به رغم دور بودن از اروپا، به سبب همسایگی با هند (که منشأ قدرت، ثروت و اعتبار سیاسی انگلستان در جهان بود) از زمان فتحعلی شاه قاجار مورد توجه کشورهای استعمارگر قرار گرفت و با توجه به ضعف های ساختاری جامعه و حکومت ایران، این مناسبات منجر به استقرار روابط نابرابر، تحمیل قراردادهای استعماری و انفصال بخش های مهمی از قلمرو ایران در شمال و شرق شد.
← نقطۀ آغاز تحولات بزرگ ایران
...

[ویکی شیعه] بیداری اسلامی عنوان سلسله قیام هایی است که در کشورهای عربی رخ داد. این قیام ها از نیمه دوم سال ۱۳۸۹ شمسی شروع شد. اولین آن در تونس بود و پس از آن در مصر، لیبی، یمن و بحرین ادامه یافت. این قیام ها در تونس، مصر، لیبی و یمن منجر به سرنگونی حکومت شد و در بحرین، نبرد میان مردم و حکومت هم چنان ادامه دارد. آیت الله خامنه ای رهبر ایران با تحلیل ماهیت این قیام ها آن را بیداری اسلامی نامیدند زیرا مردم این کشورها به دنبال تحقق خواسته های خود بر اساس اسلام هستند و مبنای حرکت خود را اسلام قرار داده اند. چهره های سکولار از این حرکت ها با تعابیری همچون بهار عربی یاد می کنند.
تونس کشوری اسلامی در شمال آفریقاست که در کنار دریای مدیترانه واقع شده است و به دلیل موقعیت جغرافیایی، سیاسی، تجاری و سوق الجیشی، نقش مهی را در سیاست کلی آفریقا و کشورهای عربی برعهده دارد.
تونس سال ها در استعمار فرانسه بود تا اینکه سرانجام مردم این کشور توانستند در سال ۱۳۳۳ش/۱۹۵۴م از فرانسه مستقل شودند. با این حال مردم تونس، حتی پس از استقلال هم نتوانستند حکومتی دلخواه روی کار بیاورند و به جای حکومت مردمی، نظامی دیکتاتوری در پوشش حکومت جمهوری بر آن کشور حاکم شد. در طول این سال ها تنها دو رئیس جمهور زمام امور را در یمن به دست گرفتند. اولی حبیب بورقیبه ودومی زین العابدین بن علی بود. بن علی در سال ۱۳۶۶ش/۱۹۸۷م از طریق کودتای نظامی به قدرت رسید و در سال ۱۳۷۳ش/۱۹۹۴م تنها کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بود و با ۹۹/۹۱ درصد آرا انتخاب شد و به مدت ۲۳ سال بر تونس حکومت کرد.

پیشنهاد کاربران

بپرس