بیرقدار


مترادف بیرقدار: پرچم دار، طلایه دار، علم دار

لغت نامه دهخدا

بیرقدار. [ ب َ / ب ِ رَ ] ( نف مرکب ) دارنده بیرق. دارنده اختر و درفش. علمدار. حامل لواء. حامل بیرق.

فرهنگ معین

(بِ رَ ) [ تر - فا. ] (اِفا. ) علمدار، پرچمدار.

فرهنگ عمید

کسی که بیرق در دست می گیرد و پیشاپیش دسته ای از سربازان یا جمعی از مردم حرکت می کند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بِیْرَقْدار، عنوان و منصبی در سازمان نظامی دولت عثمانی می باشد.
وظیفۀ بیرقدار (بایراقدار) که او را علمدار و سنجق دار نیز می نامیدند، حفظ و حمل پرچم در واحدهای نظامی منظم و نامنظم و نهادهایی که پرچم خاص داشتند، بوده است. سابقۀ این منصب گویا به عصر سلاجقۀ آسیای صغیر باز می گردد، اما در عصر عثمانی تعریف و سازمان و مراتب خاصی یافت.
اهمیت بیرقداران
هر واحد از سپاه ینی چری یک بیرقدار داشت. همچنین قاپی قولی ها (نگهبانان ویژه)، بیگلر بیگی ها، امیران و سپاهیان که طبقه ای از صاحبان زمین در نظام زمین داری عثمانی بودند، بیرق ها و بیرقدارانی خاص داشتند. بیرقداران سپاه ینی چری از ضابطان قشون به شمار می رفتند و همواره با سابقه ترین و شایسته ترین کس از ابواب جمعی هر واحد، در حمل پرچم یاور بیرقدار داشت که منصبی کاملاً نظامی به شمار می رفت. در سپاه ینی چری یکی از افراد تحت فرمان آغای ینی چری، بیرق امام اعظم را حمل می کرد که او را «باش بیرقدار» (سربیرقدار) می نامیدند.
بیرقدار در دوره سلجوقیان و ایلخانیان
در دورۀ سلجوقیان و ایلخانیان، بیرقداران به صورت گروهی کار می کردند و رئیس آنان را امیر علم و دیگران را علمدار می خواندند. در عصر عثمانی بیرق خاص سلطان را که سفید رنگ و بزرگ ترین بیرق ها بود، یکی از افسران عالی رتبۀ دربار که میر علم نامیده می شد، حمل می کرد بیرقداران قاپی قولی ها نیز علمدار خوانده می شدند و برای تشخیص آن ها از یکدیگر علمداران پادشاه را علمداران خاص می گفتند. ابتدا بیرق های سفید رنگ ویژۀ سلطان بود، ولی بعدها پرچم های رنگارنگ نیز معمول شد. بیرقدار معمولاً کلاهی آبی رنگ که دور آن دستاری سفید پیچیده شده بود، بر سر داشت و جبه ای قرمز رنگ بر تن می کرد
بیرقدار در آلبانی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس