بیره جک

لغت نامه دهخدا

بیره جک. [ ] ( اِخ ) ( از: بیرة عربی + جک ، ادات تصغیر ترکی ) نام شهری است در جزیره واقع در سمت چپ رود فرات و عامه آنرا «بله جک » خوانند و بنا بگفته «ساخاو» مردم حلب آن را «باراجیک » گویند و معنی این کلمه قلعه کوچک است و ازهمین منطقه است که رودخانه فرات دره ها و کوههای صعب العبور را گذرانیده وارد دشت شام میگردد. شهر بیرةجک بر روی خرابه های شهر قدیم مرکز آرامیان بنام «برسپ » بنا گردیده و این شهر در قرن نهم ق. م. دارای موقعی ممتاز بوده است و نام بیرة را مورخان سریانی مانندمورخان عرب بجای «بیرثا» بکار برده اند و ذکر این نام در تواریخ از دوران جنگهای صلیبی متداول گشته ، چه «بیلدوین » حاکم شهر «رها» آنرا تصرف نموده و حدود نیم قرن تحت تصرف اروپائیان بوده است و در سال 539 هَ. ق. ( 1144 م. ) بر سر دفاع از این قلعه در برابر حمله های سپاهیان زنگی حاکم موصل رشادتها نشان داد. اما مردم این شهر از ترس زنگی موصلی خود را تسلیم «ماردین ارتقی » نمودند و از آن زمان تحت تصرف مسلمانان درآمد و در حمله مغول یکی از قلعه های استوار و پایدار اسلامی در برابر حملات دشمن بوده است و نام بیرة در مؤلفات جغرافی نویسان متقدم اسلامی نیامده مگر در نیمه ٔقرن سیزدهم میلادی که امثال ابوالفداء و دمشقی و خلیل ظاهری. و در مراصدالاطلاع از آن ذکری بمیان آمده و اما نام ترکی آن یعنی بیرةجک هنگامی متداول گشت که سرزمین شام بدست عثمانیها افتاد. نخستین جهانگرد که نام بیرةجک را برده است نیبور ( 1766 م. ) بوده است. اما جهانگردان قبل از وی آنرا «بر» یا «بیر» میگفتند و سبب شهرت بیرةجک در تاریخ جنگهای اخیر همانا شکستی بوده است که ترکها در سال 1839م. در جنگ با مصر دچار آن گردیدند. شهر بیرةجک را دیواری مخروبه احاطه کرده است که آن را قایتبای درسال 887 هَ. ق. ( 1482 م. ) بنا کرد و چهار برج شهر را دیده بانی مینماید. شهر بیرةجک دارای آثار باستانی از ادوار مختلف می باشد. ( از دائرة المعارف اسلام ).

فرهنگ فارسی

نام شهری است در جزیره واقع در سمت چپ رود فرات و عامه آنرا (( بله جک ) ) خوانند و بنا بگفته (( ساخاو ) ) مردم حلب آنرا (( باراجیک ) ) گویند و معنی این کلمه قلع. کوچک است و از همین منطقه است که رودخان. فرات دره ها و کوهها صعب العبور را گذرانیده وارد دشت شام میگردد ٠

دانشنامه عمومی

بیره جک ( به ترکی استانبولی: Birecik ) شهری است در کشور ترکیه که در استان شانلی اورفه واقع شده است. جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۸ میلادی ۴۶٬۰۲۰ نفر و بر اساس برآوردهای سال ۲۰۰۹ میلادی ۴۵٬۷۳۶ نفر می باشد. [ ۳] [ ۴]
عکس بیره جک
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بیرِه جِک ، شهری در بین النهرین ، در ساحل چپ رود فرات ، که امروزه در ترکیه است . به زبان محلی ، این شهر را «بِلِجِک »، و بنابه قول زاخاو در لهجة حَلَبی آن را «باراجیک » می نامند.
] «بیرَه »، مأخوذ از «بیرْثا»ی آرامی به معنای «قلعه و برج »، نام چندین مکان ، عموماً در مناطقی است که سکنة آنها به زبان آرامی سخن می گفته اند. از آنها بیره جک از بقیه مشهورتر است ( برای اطلاع از جاهای دیگری که بیره نام دارند رجوع کنید به یاقوت حموی ، ج 1، ص 787؛ مقدسی ، ص 149؛ الجغرافیاالاسلامیة ، ج 37، ص 441 ) [ .
...
[مشاهده متن کامل]

بیره جک ، مرکّب از «بیره » ( در عربی : اَلْبیرَه ، در آثار متأخر سریانی : بیرِه ) و پسوند تصغیر ترکی «جک »، به معنای «قلعة کوچک » است و «قلعه » نزد رومیها به «بیرْتا» مشهور بوده است . به نظر کومون ، می توان آن را با شهری مقدونی که در برخی منابع روم شرقی ذکر شده ، یکی دانست . این شهر در تاریخهایی که دربارة جنگهای صلیبی به زبان لاتینی تألیف شده ، «بیله » خوانده شده است .
یکی از شاهراههایی که شمال سوریه را به بین النهرین پیوند می داده ، در بیره جک از فرات می گذرد. رود فرات در این محل از کوهسارها به طرف دشت سوریه ـ بین النهرین سرازیر می شود. بعد از آبشارهایی که در مسیر این رود از میان رشته کوههای توروس به وجود می آیند، نخستین جای قابل کشتیرانی رود فرات نیز همین جاست . بر برآمدگی آهکی و مخروطی شکلی که با شیب تندی در میانة این رود در بیره جک سربرآورده ، در ایام بسیار قدیم ، قلعه و استحکاماتی بنا شد که از آن برای محافظت از این گذرگاه مهم فرات استفاده می شده است . در عهد سلوکیان ، پلی متشکل از قایقها در این منطقه وجود داشته و زوگما را در ساحل راست رود به افامیه ( = بیرْتا ) در ساحل چپ پیوند می داده است ( نام سلوکی افامیه ، احتمالاً هرگز کاربرد عام نداشته و تدریجاً جای خود را به «بیرثا»ی آرامی داده بوده است . افامیه که در ابتدا یکی از توابع زوگما بوده ، بعدها به لحاظ داشتن قلعة مزبور، اهمیتی به مراتب بیشتر از زوگما یافته ، و زوگما بتدریج از صفحة روزگار محو شده است ) . شواهدی در دست است ( رجوع کنید بهابن شاهین ، ص 51 ) که در نیمة دوم قرن نهم / پانزدهم نیز پلی در محل عبور رود فرات از برابر بیره جک وجود داشته است .
در آثار متقدم جغرافی نویسان مسلمان ، از البیرَه ذکری نمی یابیم . این نام برای نخستین بار در حدود نیمة قرن هفتم / سیزدهم در رسالاتی مانند نوشته های دمشقی و ابوالفداء ذکر شده است . ظاهراً اشاره به نام البیره در آثار تاریخی ، در ایام جنگهای صلیبی آغاز شده است . کنتهای لاتینی ادسا ] در متون اسلامی رُها * ، سپس اورفه [ از 492 تا 545/ 1098ـ1150 البیره را در اختیار داشتند. در 539/1144، مسلمانان ، ادسا را از مسیحیان گرفتند، و مسیحیان که دیگر قادر به حفظ البیره هم نبودند، در 545/1150 آن را به روم شرقی واگذار کردند، ولی چندی نگذشت که امیر شهر ماردین که از اُرْتُقیان بود شهر را از چنگ ایشان درآورد. البیره ، با قلعة تقریباً تسخیرناپذیرش ، دژ مهم و مستحکمی در مدافعات مسلمانان در خلال هجوم مغولان در قرن هفتم به شمار می آمد. در عصر سلطنت قایِتبای ] 873 ـ 902، از ممالیک بُرجی [ ، ممالیک سوریه و مصر مجبور شدند که در مقابل حملة ترکمانان آق قوینلو به رهبری اوزون حسن ، از البیره دفاع کنند. قایتبای در 882 قلاعی را که به موازات رود فرات قرار داشتند بازرسی ، و در 887 استحکامات دفاعی البیره را تقویت و ترمیم کرد. در استحکامات البیره شش کتیبه به زبان عربی وجود دارد که قدیمترین آنها متعلق به ایام اقتدار سلطان مملوک بَرَکه خان ( حک : 676ـ 678 ) و متأخرترین آنها متعلق به سالهای 887 و 888 و ایام سلطنت قایتبای است . در نتیجة لشکرکشیهای سلطان سلیم اول ] حک : 872 ـ926 [ از 920 تا 923، البیره به دست عثمانیها افتاد و در سنجق اورفه که بخشی از ایالت حلب را تشکیل می داد، ادغام گردید. عثمانیها در بیره جک قورخانة کوچکی دایر کردند تا نیازهای ناوگان کوچک رودخانه ای ایشان را در فرات تأمین کند. نیروهای مصری به رهبری ابراهیم پاشا در 11 ربیع الثانی در نبرد مهمی ، نزدیک بیره جک ، در نصیبین بر عثمانیها پیروز شدند.
بیره جک در قرن سیزدهم / نوزدهم نیز به سبب اینکه در مسیر کاروانهای بازرگانی قرار داشت ، موقعیت خود را حفظ کرد، اما به سبب کشیده شدن راه آهن بغداد در جنوب آن و حوادث جنگ جهانی اول اهمیتش را از دست داد، در 1335ش / 1956 به سبب احداث بلندترین پل ترکیه بر روی فرات ، مجدداً توسعه یافت . امروزه آثار و بقایای قلعة باستانی در آن برجاست . در 1369 ش / 1990، جمعیت شهر 440 ، 28 تن بوده است .
منابع : ] ابن شاهین ، کتاب زبدة کشف الممالک ، چاپ فؤاد سزگین ، در الجغرافیا اسلامیة ، ج 79، فرانکفورت 1413/1993؛ اسماعیل بن علی ابوالفداء، تقویم البلدان ، ترجمة عبدالمحمد آیتی ، تهران 1349 ش ، ص 70، 242، 299 [ ؛ محمدظلی بن درویش اولیاچلبی ، اولیاچلبی سیاحتنامه سی ، ج 3، چاپ احمد جودت ، استانبول 1314، ص 145 به بعد؛ الجغرافیا الاسلامیة ، ج 37؛ فهارس و مصطلحات و ملحقات و تصویبات للمجلدات الثلاثه ] أی : 34، 35، 36 [ ، لِمیخائیل یان دخویه ، لیدن 1879، چاپ افست فرانکفورت 1992؛ علی جواد، ممالک عثمانیه نک تاریخ و جغرافیا لغاتی ، استانبول 1313ـ1317، ج 1، ص 223ـ 224؛ ] محمدبن ابی طالب دمشقی ، نخبة الدهر فی عجائب البر و البحر ، ترجمة حمید طبیبیان ، تهران 1357 ش ، ص 349، 362؛ محمدبن احمد مقدسی ، کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم ، چاپ دخویه ، لیدن 1967؛ یاقوت حموی ، معجم البلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965 [ ؛
J. S. Buckingham, Travels in Mesopotamia, I , London 1827, 45 ff. ; V. Chapot, La frontiةre de l'Euphrate, Paris 1907, 272 ff. ; V. Cuinet, La Turquie d'Asie , II, Paris 1891, 114, 132, 248, 265 - 269; F. Cumont, ـtudes syriennes . . .

بپرس