بیعت عمر با امام علی در غدیر خم

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پس از آن که رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) امیر مؤمنان (علیه السّلام) را به عنوان خلیفه و جانشین خود انتخاب و آن را بر همگان اعلام کرد، به مردم دستور داد که با آن حضرت بیعت کرده و این منصب جدید را تبریک بگویند. طبق روایات صحیح السندی که در کتاب های اهل سنت وجود دارد، خلیفه دوم از کسانی است که خود را به امیرالمؤمنین (علیه السّلام) رساند و پس از بیعت با آن حضرت، منصب جدیدش را تبریک گفت.
غزالی، دانشمند شهیر قرن ششم در باره تبریک و تهنیت خلیفه دوم و پیمانی که در آن روز بست و فقط چند روز بعد آن را فراموش کرد، می نویسد: "واجمع الجماهیر علی متن الحدیث من خطبته فی یوم عید یزحم باتفاق الجمیع وهو یقول: «من کنت مولاه فعلی مولاه» فقال عمر بخ بخ یا ابا الحسن لقد اصبحت مولای ومولی کل مولی فهذا تسلیم ورضی وتحکیم ثم بعد هذا غلب الهوی تحب الریاسة وحمل عمود الخلافة وعقود النبوة وخفقان الهوی فی قعقعة الرایات واشتباک ازدحام الخیول وفتح الامصار وسقاهم کاس الهوی فعادوا الی الخلاف الاول: فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قلیلا؛ از خطبه های رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) خطبه غدیر خم است که همه مسلمانان بر متن آن اتفاق دارند. رسول خدا فرمود: هر کس من مولا و سرپرست او هستم، علی مولا و سرپرست او است. عمر پس از این فرمایش رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) به علی (علیه السّلام) این گونه تبریک گفت: «تبریک، تبریک، ای ابوالحسن، تو اکنون مولا و رهبر من و هر مولای دیگری هستی.» این سخن عمر حکایت از تسلیم او در برابر فرمان پیامبر و امامت و رهبری علی (علیه السّلام) و نشانه رضایتش از انتخاب علی (علیه السّلام) به رهبری امت دارد؛ اما پس از گذشت آن روز ها، عمر تحت تاثیر هوای نفس و علاقه به ریاست و رهبری خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مکان اصلی تغییر داد و با لشکر کشی ها، برافراشتن پرچم ها و گشودن سرزمین های دیگر، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلی هموار کرد و از مصادیق این سخن شد: «فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قلیلا؛
آل عمران/سوره۳، آیه۱۸۷.
احمد بن حنبل و بسیاری از بزرگان اهل سنت داستان بیعت خلیفه دوم را این گونه نقل می کنند: "حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی ابی ثنا عَفَّانُ ثنا حَمَّادُ بن سَلَمَةَ انا عَلِیُّ بن زَیْدٍ عن عَدِیِّ بن ثَابِتٍ (وابی هارون العبدی) عَنِ الْبَرَاءِ بن عَازِبٍ قال کنا مع رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فی سَفَرٍ فَنَزَلْنَا بِغَدِیرِ خُمٍّ فنودی فِینَا الصَّلاَةُ جَامِعَةٌ وَکُسِحَ لِرَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم تَحْتَ شَجَرَتَیْنِ فَصَلَّی الظُّهْرَ وَاَخَذَ بِیَدِ علی رضی الله عنه فقال اَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ انی اَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ من اَنْفُسِهِمْ قالوا بَلَی قال اَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ انی اَوْلَی بِکُلِّ مُؤْمِنٍ من نَفْسِهِ قالوا بَلَی قال فَاَخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ فقال من کنت مَوْلاَهُ فعلی مَوْلاَهُ اللهم وَالِ من ولاه وَعَادِ من عَادَاهُ قال فَلَقِیَهُ عُمَرُ بَعْدَ ذلک فقال له هنیاء یا بن ابی طَالِبٍ اَصْبَحْتَ وَاَمْسَیْتَ مولی کل مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ؛ براء بن عازب می گوید: در حجةالوداع همراه رسول خدا بودیم، زیر درخت ها را تمیز کردند، فرمان اقامه نماز جماعت صادر شد، سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) دست علی را گرفت و سمت راستش قرار داد و فرمود: آیا من نسبت به مؤمنان از جان آنان به خودشان برتر نیستم؟ گفتند: آری، فرمود: آیا همسران من مادران شما نیستند؟ گفتند: آری، فرمود: این علی رهبر است و من رهبر او هستم، خداوندا دوست بدار آن که علی را دوست بدارد و دشمن بدار دشمن او را، عمر گفت: مبارک باشد بر تو ای علی، تو اکنون مولا و رهبر من و تمام مؤمنان هستی".
شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳۰، ص۴۳۰.
خطیب بغدادی در ترجمه حبشون بن موسی می نویسد: "انبانا عبدالله بن علی بن محمد بن بشران انبانا علی بن عمر الحافظ حدثنا ابو نصر حبشون بن موسی بن ایوب الخلال حدثنا علی بن سعید الرملی حدثنا ضمرة بن ربیعة القرشی عن بن شوذب عن مطر الوراق عن شهر بن حوشب عن ابی هریرة قال: من صام یوم ثمان عشرة من ذی الحجة کتب له صیام ستین شهرا وهو یوم غدیر خم لما اخذ النبی صلی الله علیه وسلم بید علی بن ابی طالب فقال الست ولی المؤمنین قالوا بلی یا رسول الله قال من کنت مولاه فعلی مولاه. فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لک یا بن ابی طالب اصبحت مولای ومولی کل مسلم فانزل الله الیوم اکملت لکم دینکم. اشتهر هذا الحدیث من روایة حبشون وکان یقال انه تفرد به وقد تابعه علیه احمد بن عبدالله بن النیری فرواه عن علی بن سعید اخبرنیه الازهری حدثنا محمد بن عبدالله بن اخی میمی حدثنا احمد بن عبدالله بن احمد بن العباس بن سالم بن مهران المعروف بابن النیری املاء حدثنا علی بن سعید الشامی حدثنا ضمرة بن ربیعة عن بن شوذب عن مطر عن شهر بن حوشب عن ابی هریرة قال من صام یوم ثمانیة عشر من ذی الحجة وذکر مثل ما تقدم او نحوه. ومن صام یوم سبعة وعشرین من رجب کتب له صیام ستین شهرا وهو اول یوم نزل جبریل (علیه السّلام) علی محمد صلی الله علیه وسلم بالرسالة؛ از ابوهریره نقل شده است که گفت: کسی که روز هجدهم ذی حجه را روزه بگیرد ثواب روزه شصت ماه برای وی نوشته می شود، این روز، روز غدیر خم است، روزی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) دست علی را گرفت و فرمود: آیا من رهبر مؤمنان نیستم؟ گفتند: چرا ای رسول خدا. فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای او است. عمر گفت: تبریک، تبریک ای پسر ابوطالب، تو اکنون مولای من و مولای هر مسلمانی، سپس این آیه نازل شد: امروز دین شما را کامل کردم. این حدیث به عنوان روایت حبشون مشهور شده است، گفته شده که فقط او این روایت را نقل کرده است؛ در حالی احمد بن عبدالله نیز از علی سعید... از ابی هریره نقل کرده است... .
خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۲۸۴.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس