بینی فشاندن

لغت نامه دهخدا

بینی فشاندن. [ ف َ / ف ِ دَ ] ( مص مرکب ) افشاندن بینی. ( ناظم الاطباء ). پاک کردن آب بینی. || عطسه کردن. ( ناظم الاطباء ): عفط؛ بینی فشاندن گوسپند یا عطسه آن. ( منتهی الارب ). || خرخر کردن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

افشاندن بینی ٠ پاک کردن آب بینی ٠ یا عطسه کردن ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس