تامین

/ta~min/

مترادف تامین: امان، امنیت، ایمن سازی، آماده سازی، فراهم سازی، بسیج، تحصیل، تدارک، ترتیب، تهیه، آمین گویی، امن کردن، ایمن ساختن، ایمن کردن، امنیت دادن، اطمینان دادن، آماده، فراهم، مهیا، درامان، محفوظ

برابر پارسی: ( تأمین ) زینهاردادن، پناه دادن، آسایش | آسایش، پناه دادن، زینهاردادن، فراهم، فراهم کردن

معنی انگلیسی:
provision, safety, security, securing, safeguarding, guaranfee

لغت نامه دهخدا

تأمین. [ ت َءْ ] ( ع مص ) امین کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ). || حفظ کردن و امن نمودن : لشکر برای تأمین ملک لازم است. ( فرهنگ نظام ). || امین پنداشتن. || اعتماد کردن. || راستی کردن. || آمین گفتن دعای کسی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ): تأمین در نماز جایز نیست.

فرهنگ فارسی

امین دانستن کسی را، امن کردن، امنیت کردن
۱- ( مصدر ) ایمن کردن آرام دادن بی بیم کردن . ۲- امین کردن . ۳- حفظ کردن امن کردن . ۴- آمین گفتن دعای کسی را .۵- ( اسم ) ایمنی .جمع : تامینات . یا تامین آتیه ( آینده ). اندوخته برای زندگانی آینده نهادن و پیش بینی برای معاش آتیه . یا تامین عبور و مرور. منظم ساختن خط سیر و سایل نقلیه برای جلوگیری از تصادفات . یا تامین معاش . پیش بینی و تدارک وسایل زندگی . یا تامین منافع.پیش بینی سود برای خویش . یا تامین نظر . اعمال نظر و میل خود.

فرهنگ معین

( تأمین ) (تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - ایمن کردن ، آرام دادن . ۲ - حفظ کردن .

فرهنگ عمید

۱. آماده کردن.
۲. (صفت ) آماده.
۳. (صفت ) دارای امنیت.
۴. امنیت داشتن.

فرهنگستان زبان و ادب

تأمین
[علوم نظامی] ← تدارک

مترادف ها

securement (اسم)
تحصیل، تامین، تشیید

security (اسم)
اطمینان، ضامن، تضمین، ضمانت، وثیقه، ضمانت نامه، گرو، سلامت، سلامتی، امان، اسایش خاطر، امنیت، ایمنی، تامین

securance (اسم)
تامین

فارسی به عربی

امن , امن (فعل ماض )

پیشنهاد کاربران

در لغت بمعنی قراردادن درامن وآسایش است دراصطلاح بمعنی وثیقه وتضمین است و قرار تامین قراری است که در حقیقت وثیقه ای برای متقاضی آن مقررمیدارد. در آئین دادرسی مدنی توقیف مال را گویند ( ماده 240 آئین دادرسی
...
[مشاهده متن کامل]
مدنی ) بنابراین بعنوان تامین نمیتوان از ادامه ساختمان جلوگیری نمود بلکه باید این منظور را ضمن دستور موقت عملی ساخت ( ماده 778 دادرسی مدنی ) ( فقه ) هر مسلمان عاقل بالغ رشید غیرمکره میتواند بافراد خصم تامین بدهد زنان وبردگان مسلمان هم این حق را دارند ولی باید تامین قبل از پیروزی بر لشکر خصم داده شد خواه اساسا جنگ صورت نگرفته باشد یا اقدامات جنگی صورت گرفته ولی منتهی به فتح نشده باشد. تامین مزبور نباید مخالف مصالح عمومی باشد پس به جاسوس تامین داده نمیشود. لازم نیست دادن تامین مسبوق بتقاضای خصم باشد. نقض تامین ازطرف سایر مسلمانان ممنوع است و متخلف تعزیر میشود. شخصی که باو امان داده شده مستامن نامیده می شود و درقلمرو اسلامی یا سایر نواحی جهان میتوانست سکونت کند مگر اینکه تامین بشرط سکونت درناحیه معین باشد نتیجه تامین صلح مطلق ( نه موقت ونه دائم ) بوده وتامین دهنده همیشه حق داشت برای آن، مدت معین کند.

برآوردن
supply
تحصیل
فراهم سازی .
تأمین
در لغت به معنی قرار دادن در امن و آسایش است در اصطلاح به معنی وثیقه و تضمین است و قرار تأمین قراری است که در حقیقت وثیقه ای برای متقاضی آن مقرر می دارد .
منبع : دیده بان هشت.
دابین کردن ( سۆرانی )
فراهم کردن
تمهید
در پهلوی " استوانش" از بن استوانیدن به چم تامین کردن : کتاب فرهنگ برابرهای پارسی واژه های بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
بیمه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس