تاخیر بیان از وقت حاجت

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مقصود از تأخیر بیان از وقت حاجت، تأخیر در بیان رافعِ اجمال خطاب سابق تا بعد از وقت حاجت آن است.
در خطاب هایی که از سوی شارع مقدس برای بیان احکام شرعی صادر می شود، اگر حکمی به صورت مجمل بیان شود و تا زمان لزوم عمل به آن، رفع اجمال و ابهام نگردد، تأخیر بیان از وقت حاجت لازم می آید.برای مثال، مولا در اول ماه به عبد می گوید: روز دهم ماه کاری را برایم انجام بده، ولی تا روز دوازدهم ماه خواسته خود را مشخص نمی کند و در روز دوازدهم می گوید: منظورم فلان کار بود. بدیهی است انجام چنین عملی در روز دهم برای مکلف مقدور نیست. بنابراین، بر مولا لازم است قبل از فرا رسیدن زمان عمل، رفع اجمال نماید؛ در غیر این صورت، تأخیر بیان از وقت حاجت لازم می آید که از مصادیق تکلیف بما لایطاق می باشد. به همین دلیل، عدم جواز تأخیر بیان از وقت حاجت مورد اتفاق اصولیون امامیه و معتزله است.

دانشنامه آزاد فارسی

تأخیر بیان از وقت حاجت
اصطلاحی در اصول فقه، بدین معنا که کسی در روز اوّل ماه به اجمال به دیگری بگوید باید در روز دهم کاری انجام دهی، اما تا روز پانزدهم خواستۀ خود را مشخّص نکند و در روز پانزدهم بگوید منظورم این بود که در روز دهم به مسافرت می رفتی. آیا تأخیر بیان از وقت حاجت جایز است؟ برخی قائل به عدم جوازند، زیرا چنین تکلیفی برای مکلّف مقدور نیست و نتیجۀ عدم بیان، از دست رفتن مصلحت است. امّا تأخیر بیان از وقت خطاب جایز است، زیرا اگر کسی در روز اوّل ماه دیگری را مورد خطاب قرار دهد و گوید شما باید در روز دهم کاری انجام دهی و در روز هشتم به بیان آن کار بپردازد و گوید منظورم خریدن فلان کتاب است، تکلیف ما لایطاق نکرده است. دلیل جواز آن، وقوع چنین خطابات در کلام عقلاست.

پیشنهاد کاربران

بپرس