تحویل دادن


مترادف تحویل دادن: واسپردن، واگذاشتن، باز دادن، سپردن، بازگردانیدن، برگردانیدن

برابر پارسی: دادن

معنی انگلیسی:
commit, consign, deliver, surrender, to deliver, to hand over

لغت نامه دهخدا

تحویل دادن. [ ت َح ْ دَ ] ( مص مرکب ) چیزی را به کسی سپردن و دادن. ( ناظم الاطباء ). مقابل تحویل گرفتن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) چیزی رابکسی سپردن دادن .
چیزی را بکسی سپردن و دادن مقابل تحویل گرفتن .

واژه نامه بختیاریکا

به دست دادِن

مترادف ها

surrender (فعل)
رها کردن، تسلیم شدن، واگذار کردن، سپردن، تحویل دادن

render (فعل)
دادن، ارائه دادن، تحویل دادن، در اوردن، ترجمه کردن، تسلیم داشتن

deliver (فعل)
ازاد کردن، تحویل دادن، ایراد کردن، رستگار کردن

hand over (فعل)
تسلیم کردن، تحویل دادن

فارسی به عربی

استسلام , سلم

پیشنهاد کاربران

take something over to
چیزی را به کسی دادن
رساندن
ارائه دادن
hand in
If you found �20 in the street, would you hand it in?
اگه یه بیست پوندی تو خیابون پیدا کنی تحویل ش میدی؟
Deliver
سپردن
To give something to someone usually food

بپرس