تحویلدار

/tahvildAr/

معنی انگلیسی:
cashier, teller, cashier

لغت نامه دهخدا

تحویلدار. [ ت َح ْ ] ( نف مرکب ) آنکه چیزی به تحویل او کنند. ( آنندراج ). کسی که نقد و یا جنسی را به وی سپرده و بعد به او حواله کنند. ( ناظم الاطباء ). || خزانه دار. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که نقدینه یا جنسی را بوی سپرند و بعد از او باز گیرند یا بکسی حواله کنند .

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) کسی که پول یا چیز دیگری به وی سپرده شود تا در موقع لزوم از او بگیرند.

فرهنگ عمید

۱. کسی که پول یا چیز دیگر به او تحویل داده شود که نزد خود نگاه دارد و موقع لزوم تحویل بدهد.
۲. (بانکداری ) مٲمور دریافت و پرداخت پول در بانک ها و مؤسسات مالی.

مترادف ها

cashiers (اصطلاح)
تحویلدار

teller (اسم)
گوینده، تحویل دار، ناقل، قائل، رای شمار

cashier (اسم)
صندوقدار، تحویل دار

purser (اسم)
صندوقدار، تحویل دار، کیسه دوز

فارسی به عربی

صراف , محاسب السفینة
راوی

پیشنهاد کاربران

بپرس