تخم لق چیزی را شکستن

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی اصطلاح -> تخم لق چیزی را [ در / توی دهان کسی ] شکستن
1- با گفتن چیزی دستاویزی به کسی دادن؛ حرفی / کار ناروایی را به کسی آموختن؛ چیز زیان باری را یادآوری کردن؛
2- با گفتن مطلبی، بانی رسم بدی شدن
مثال:
1- این تخم لق کردستان مستقل را انگلیس ها در دهن اکراد شکسته و خاطر دولت ترکیه را از این جهت متزلزل ساخته اند و البته ما هم باید مثل آن ها متزلزل باشیم.
( محمدعلی فروغی ذکاءالملک، سیاست نامه، به کوشش ایرج افشار )
- همه ی این آتش ها از گور پسر ورپریده ی آتش به جان گرفته ی من بلند می شود که این تخم لق را توی دهنتان شکست.
( قضیه ی نمک ترکی – صادق هدایت )
2- دست اجنبی چون کرد کشور عجم ویران تخم لق شکست آخر در دهان این و آن
( میرزاده ی عشقی، مطلع تصنیف جمهوری )

پیشنهاد کاربران

بپرس