تخمدان

/toxmdAn/

مترادف تخمدان: بون، پوگان، رحم، زهدان

معنی انگلیسی:
ovary, gonad, cell

لغت نامه دهخدا

تخمدان. [ ت ُ ] ( اِ مرکب ) زمینی را گویند که در آن شاخهای درختان فروبرده باشند، یا چیزی کاشته باشند که بعد از سبز شدن به جای دیگر نقل کنند. ( برهان ). جایی که نهالان در آن کارند و بعد از سبز شدن ازآنجا کنند و به جای دیگر نشانند و این زبان اهل شیراز است و در هند کهیته نامند. ( آنندراج ) ( بهار عجم ).زمینی که در آن تخم گیاهها و درختان را میکارند و یا شاخه های درخت را فرومیبرند و پس از چندی به جای دیگر نقل کرده غرس میکنند. ( ناظم الاطباء ) :
ز جمع مال ممسک چون زمین تخمدان باشد
که یک جا مال او آخر نصیب دیگران باشد.
تأثیر ( از آنندراج ).
صاحب انجمن آرا درذیل کلمه تخمگان آرد: و زمینی که در آن تخمها کارند و بعد از روئیدن سبز شود و به جای دیگر نقل کنند تخمدان گویند. ( انجمن آرا ). || به اصطلاح تشریح ، آلتی در دو طرف زهدان حیوانات پستاندار که تخم در آن تولید می گردد و به تازی مبیضه گویند. ( از ناظم الاطباء ). غده های تناسلی جنس ماده جانوران را گویند.تخمدان سلولهای مخصوصی بنام سلولهای ماده تولید می نماید و شماره تخمدان در انسان و بسیاری از جانوران دو است. سطح خارجی آن پیش از بلوغ در انسان صاف است ولی پس از بلوغ دارای برجستگی هایی بنام فولیکولهای دودگرآف می شود و در هر 28 روز یک بار از یکی از فولیکولها یک سلول ماده آزاد میشود. در سن یائسگی حجم تخمدانها تقلیل می یابد و سطح آنها صاف می گردد. در کالبدشناسی انسان آمده : تخمدان ها غده های تناسلی زن میباشند که دارای دو ترشح خارجی و داخلی هستند، نتیجه ترشح خارجی تخمچه می باشد. تخمدان ها دو عددند: راست و چپ ، که روی جدار طرفی حفره لگنی و در عقب رباط های پهن قرار دارند. هر یک از تخمدانها بشکل تخم مرغی است که از خارج به داخل مسطح شده است بطوری که محور اطول آن در نازا تقریباً عمودی است. این عضو دارای دو سطح خارجی و داخلی و دوکنار قدامی و خلفی و دو انتهای فوقانی و تحتانی می باشد. منظره خارجی تخمدان صاف است ولی پس از بلوغ کم کم غیرمنظم میشود زیرا بعداً برجستگیهایی به اسم فولیکول گراف روی سطح آن به وجود می آید که هر ماه قبل از دوره قاعدگی یکی از آنها پاره میشود و تخمچه به خارج میریزد، و پس از پاره شدن التیام می یابد و بجای آن ها جسم زردرنگ یا لوته ئین ظاهر میشود. پس از یائسه شدن یا قطع قاعدگی ، حجم تخمدان ها کوچک میشود و برجستگیها از بین میرود و آثار التیام ها کمی باقی می ماند. ارتفاع هر یک از تخمدان ها 3/5 سانتیمتر و عرض آن 2 سانتیمتر و ضخامت آن یک سانتیمتر می باشد. رنگ تخمدان ها در بچه ها سفید صورتی و در اشخاص بالغ قرمز و هنگام قاعدگی رنگ آن تیره میشود. وزن هر یک از تخمدانها 6 تا 8 گرم است و پس از قطع قاعدگی ممکن است از یک گرم کمتر باشد. تخمدان تقریباً در حفره لگنی آزاد است و به استثنای کنار قدامی و انتهاهایش که از یک طرف توسط بند کوتاهی به رباط پهن و از طرف دیگر توسط رباطهائی که بوسیله صفاق پوشیده شده اند به شیپور رحمی متصل می گردد...بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( اسم )۱- زمینی را گویند که در آن شاخهای درختان فرو برده باشند یا چیزی کاشته باشند که بعد از سبز شدن بجای دیگر نقل کنند . ۲- عضوی که تخمک جانوران و گیاهان در داخل آن نشو و نما مییابد.در انسان و دیگر پستانداران و اکثر حیوانات تخمدان بصورت یکزوج غد. قرینه است.در انسان تخمدانها در طرفین رحم جای دارند و بوسیل. الیافی برحم متصلند خصیه النسائ .

فرهنگ معین

(تُ ) (اِمر. ) ۱ - عضوی در پستانداران که نطفه در آن منعقد می شود. ۲ - قسمت اصلی گل که در آن یک یا چند تخمک وجود دارد.

فرهنگ عمید

۱. زمینی که در آن تخم یا دانۀ درختان را بکارند و پس از سبز شدن به جای دیگر انتقال بدهند.
۲. عضو بدن حیوانات پستاندار که نطفه در آن منعقد می گردد.
۳. هریک از دو جسم کوچک بیضی شکل که در دو طرف رحم وجود دارد و تخمک ها (یاختۀ جنسی و تولیدمثل در زن ) در آن ها رشد می کند.
۴. یکی از قسمت های اصلی گل که در آن یک یا چند تخمک به وجود می آید. در میان هر تخمک رسیده یک سلول ماده وجود دارد. بعضی از تخمدان ها یک خانه ای و بعضی دیگر چندخانه ای هستند و در هر خانه چند تخمک وجود دارد.

فرهنگستان زبان و ادب

{ovary} [زیست شناسی] بخش برآمدۀ قاعدۀ یک مادگی که حاوی تخمک است * مصوب فرهنگستان اول

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تخمدان‏ به عضوی در زنان که نطفه در آنجا رشد و نمو می کند می گویند
به محل تولید و تکثیر تخم در جنس ماده تخمدان می گویند
انتقال تخمدان
موضوع انتقال تخمدان زنی به زن دیگر به دلیل نازایی وی، از مباحث جدید است که در پرتو پیشرفت دانش پزشکی میسّر گردیده است. ازاین‏رو در پاسخ به استفتائات در این خصوص به برخی‏احکام آن اشاره رفته است. ضمن آنکه در باب اطعمه و اشربه هم از آن نام برده شده است.
← بررسی بعد وضعی و تکلیفی انتقال
خوردن تخمدان: پرندگان به جای بچه‏دان تخمدان دارند. در حرمت خوردن تخمدان پرندگان حلال گوشت، اختلاف است

دانشنامه عمومی

تخمدان (گیاهی). تُخمدان بخشی از اندام تولید مثل ماده در گیاهان گلدار است.
درون تخمدان ها دانه های کوچکی به وجود می آید که تخمک نام دارند و بر اثر رشد به دانه تبدیل می گردد.
اگر در درون تخمدان برشی داده شود در داخل آن اجسامی به نام تخمک یافت می شود که به وسیلهٔ رشته ای به دیواره درونی تخمدان پیوند دارند. شیوه پیوند تخمک ها به دیواره تخمدان، در گیاهان اختلاف کلی دارد. چون اجتماع برچه ها برای تشکیل تخم دان نیز به اشکال گوناگون است وضع قرار گرفتن تخمک ها به چندین شکل دیده می شود. [ ۱]
عکس تخمدان (گیاهی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

تخمدان (ovary)
در جانوران ماده، اندام تولیدکنندۀ تخمک. در انسان ها، تخمدان ها دو جسم گرد، به رنگ متمایل به سفید، به ابعاد ۳۵×۲۵ میلی متر، واقع در بخش پایین ناحیۀ شکم در دو طرف زهدان اند. از شروع دورۀ بلوغ تا یائسگی، ماهانه یک تخمک از تخمدان رها می شود. این فرآیند تخمک گذاری نام دارد و بخشی از دورۀ ماهیانه را تشکیل می دهد. در گیاه شناسی، تخمدان بخش قاعده ای توسعه یافته برچۀ گیاهان گل دار، و شامل یک یا چند تخمک است. تخمدان گیاهی توخالی و دارای دیواره ای ضخیم برای حفظ تخمک هاست. بعد از لقاح تخمک، تخمدان فرابر یا پوستۀ میوه را پدید می آورد. تخمدان های جانوران هورمون های پدیدآورندۀ خصوصیات جنسی ثانویه در جنس ماده، از جمله پوست نرم و بدون موی صورت و سینه های برجسته، را تولید می کنند. تخمدان جنین انسانی چهار ماهه حدود ۵میلیون تخمک نارس دارد و بنابراین، جنین دختر قبل از تولد، اطلاعات وراثتی نسل بعدی خود را داراست. در گیاه شناسی، فاصلۀ نسبی تخمدان نسبت به اجزای گل غالباً از خصوصیات متمایز در رده بندی است. تخمدان ممکن است بسته به این که کاسبرگ ها و گلبرگ ها بالا یا پایین قرار گیرند، زیرین یا زبرین باشد.

مترادف ها

cyst (اسم)
کیسه، مثانه، تخمدان

pod (اسم)
پا، غوزه پنبه، غلاف، نیام، تخمدان، پوست برونی، پوسته محافظ

ovary (اسم)
تخمدان

fruiting body (اسم)
تخمدان، هاگدان، عضو مولد تخم یا هاگ

پیشنهاد کاربران

🌺 اجزای مختلف گُل به انگلیسی:
💢 filament = میله
💢 anther = بساک
💢 stigma = کلاله
💢 style = خامه
💢 petal = گلبرگ
💢 ovary = تخمدان
💢 sepal = کاسبرگ
💢 receptacle = نهنج
💢 stamen = پرچم
💢 carpel = برچه
تخمدان

بپرس