تره

/tare/

معنی انگلیسی:
leek, fruiterer, scallion

لغت نامه دهخدا

تره. [ ت َ رْ رَ / ت َ رَ / رِ ] ( اِ ) از «تر» + «ه » ( پسوند پدید آورنده اسم از صفت ) پهلوی ترک معرب آن ترج و طرج در شاهترج. ( حاشیه برهان چ معین ). هر سبزی که با طعام خورند عموماً و گندنا را گویند خصوصاً. ( برهان ). سبزی باشد که آن را با خوردنیها بخورند. ( فرهنگ جهانگیری ) ( از فرهنگ رشیدی ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). هر سبزی بستانی عموماً و چغندر و اسفناج و جرجیر و کرفس و گندنا خصوصاً. ( ناظم الاطباء ). تره در تهران نوعی از سبزیهای خوردنی است... معروف است و در مصر بسیار مشهور بود. ( سفر اعداد 11:5 ) لکن لفظی که درعبرانی به تره ترجمه شده است بیست و دوبار در عهد قدیم ذکر شده است و در سایر جاها به سبزی ترجمه شده است لهذا بعضی برآنند که در اینجا هم قصد از سبزی هایی است که خورده میشود که تره نیز به همان معنی است. ( از قاموس کتاب مقدس ). گیاهی است از تیره سوسنیها جزو دسته گل سوسن که گیاهی است دو ساله و در اروپا و آسیا و افریقا می روید ارتفاعش در بعضی گونه ها ممکن است تا 60 سانتی متر برسد. ساقه گلدارش منفرد است. گل آذینش چتری است و گلها به شکل کره ای در انتهای ساقه قرار دارند. برگهای این گیاه جزو سبزیهای خوردنی مصرف می شود، گندنا، بقل. ( فرهنگ فارسی معین ) :
بیاورد خوانی بر شهریار
برو خایه و تره جویبار.
فردوسی.
بیاورد زن خوان و بنهاد راست
برو تره و سرکه و نان و ماست.
فردوسی.
بفرمود تا آب نار آورند
همان تره جویبار آورند.
فردوسی.
ای حجت ، پند نشنود جاهل
چون سبز کنی به پیش او تره ؟
ناصرخسرو.
چه کنی دنیا بی دین و خرد زیراک
خوش نباشد بی نان تره و آویشن.
ناصرخسرو.
تره و سرکه هست و نانت نیست
قامتت کوته است و جاه طویل.
ناصرخسرو.
و بخار پالیزهای تره چون کرنب و کیکر و سیر و باقلی و مانند آن. ( ذخیره خوارزمشاهی ). و طعامهای سنگین و گوشت جانوران بزرگ و... جمله تره ها زیان دارد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
ابلهی کن برو که تره فروش
تره نفروشدت به عقل و تمیز.
مسعودسعد.
بی تو همه ظریفان بی آب و تره اند
تو همچو ترب غاتفری زینت تره.
سوزنی.
بجای میوه همی میخورم زقوم و حمیم
بجای تره و گل مار باشد و خارم.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

گیاهی است دوساله که ساقه نداردوبرگهایش دراز، وتاخورده است جزوسبزیهای خوردنی است
( اسم ) گیاهی است از تیر. سوسنیها جزو دست. گل سوسن که گیاهی است دو ساله و در اروپا و آسیا و افریقا میروید. ارتفاعش در بعضی گونه ها ممکن است تا ۶٠ سانتیمتر برسد. ساقه گل دارش منفرد است . گل آذینش چتری است و گلها بشکل کره یی در انتهای ساقه قرار دارند. برگهای این گیاه جزو سبزیهای خوردنی مصرف میشود گند نا بقل . ۲- گیاه تیزی که بر سرهای دانه های جو و گندم در خوشه میباشد.
کینه ور کردن کسی را ٠ نستیدن کینه را یا ترسانیدن ٠ یا مکروه و بدی رسانیدن ٠

فرهنگ معین

(تَ رِ ) (اِ. ) گیاهی است دوساله بدون ساقه با برگ های دراز که جزء سبزی های خوردنی است .

فرهنگ عمید

گیاهی دوساله با برگ های دراز و تاخورده. فاقد ساقه است و جزء سبزی های خوردنی به صورت خام مصرف می شود. در پختن خوراک های سبزی دار نیز به کار می رود. ویتامین b و c و آهن دارد. ملین است و دستگاه هاضمه را تقویت می کند، گندنا.
* ترهٴ خراسانی: (زیست شناسی ) = ترشک

گویش مازنی

/tere/ پاره – پارگی & بیچاره - راندن احشام & تلخ - یکی از غذاهای محلی & تو را – به تو & آبشار اوتره tere o نیز گفته می شود & نوعی سبزی تره & نهیب – تشر

واژه نامه بختیاریکا

( تِرِه (تِری) ) طناب بافته شده از موی بز؛ دام یا مهار بزغاله
سر به تری واستادِن

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تَره (فارسی میانه تَرَّگ)، نام دو گیاه خوراکی از جنس آلیوم از تیره سیریان است اما بیشتر گیاه شناسان آلیوم را از تیره سوسنیان می دانند، اما وندلبو تیره سیریان را از سوسنیان جدا کرده است.
این گیاه از گونه آمپلوپراسم است و در ایران با نام های گوناگونی شناخته می شود، مثلاً، گَنْدَنا/ گَنْدَنَه در خراسان، کوَر/ کوَرگ در مناطق کردنشین و کوار در گیلان . تا ۱۳۷۳ ش تره معمولی ایرانی را زیرْگونه آ. آمپلوپراسم ایرانیکم می دانستند، اما در این سال، موسوی و کاشی پس از مقایسه تره معمولی ایرانی با آ. آ. ایرانیکم، تره معمولی ایرانی را زیرگونه ای جدید یعنی آ. آ. پرسیکم معرفی کردند. این گیاه، به صورت خام یا پخته، استفاده خوراکی داشته و دارد، مثلاً در کوکو، جوشپره (نوعی آش)، سبزی پلو، ترش/ تورش تره و شیرین تره (دو غذای گیلانی، در نوعی از شیرین تره تنها سبزی مورد استفاده تره است)، قورمه سبزی و آش رشته.
تره فرنگی
در عربی کرّاث گفته می شود. این گیاه را از قدیم می شناخته اند. پزشکان دوره اسلامی انواع گوناگون و خواص دارویی آن را ذکر کرده اند. دیوسکوریدس (سده اول میلادی) که آثارش مهمترین منبع دانشمندان دوره اسلامی درباره گیاهان دارویی است، از کرّاث شامی (معادل فراسن قافالوطن یونانی) و کرّاث نبطی نام برده است جالینوس و به تبع او، اسحاق بن سلیمان اسرائیلی (متوفی ۳۲۵) و ابوریحان بیرونی (متوفی ۴۴۰) و حکیم مؤمن (متوفی ۱۰۸۰) و عقیلی علوی شیرازی (اواخر قرن دوازدهم) ، دو گونه برّی (وحشی، صحرایی) و بُستانی (مزروع) کرّاث را ذکر کرده اند.کرّاث نبطی را همان بستانی و کرّاث البقل/ کرّاث المائدة، و کرّاث شامی را از گونه های بستانی دانسته اند رازی (متوفی ۳۱۳)، به نقل از دیوسکوریدس ولی متفاوت با ترجمه عربی کتاب دیوسکوریدس، قائل به سه نوع کرّاث، بستانی و نبطی و کرّاث الکرم، شده و به نقل از جالینوس، کرّاث برّی را ذکر کرده است. ابن سینا (متوفی ۴۲۸) نیز به نقل از دیوسکوریدس، متفاوت با ترجمه عربی کتاب او و آنچه رازی نقل کرده، سه نوع شامی و نبطی و برّی (قُرْط) را نام برده است. ابن عوّام (قرن ششم) سه نوع بستانی (شامی) و نبطی و برّی، ابن بیطار (متوفی ۶۴۶) سه نوع شامی و نبطی و کرّاث الکرم، انطاکی (متوفی ۱۰۰۸) سه نوع شامی و نبطی و قرط (در مصر: کرّاث المائدة)، غافقی (متوفی ح۵۶۰) چهار نوعِ نبطی و کوهیان و کلْیکان/ کیلَکان و سلابس، و ابن میمون (متوفی ۶۰۰) نیز چهار نوعِ بلبس (بلابس) و شامی (بستانی، قِفْلوط) و نبطی (کوهی) و برّی (طیطان) را ذکر کرده اند.
شیوه های کاشت و نگهداری
ابن وحشیه (متوفی ۲۹۲) -مؤلف یا مترجم الفلاحة النبطیة- که شیوه های کشاورزی نبطیان قدیم و خرافات آنان را نقل کرده، درباره روش و زمان کاشت و کود مناسب و آبیاری کرّاث مطالبی نوشته است. به نوشته ابن عوّام، برای بزرگترشدن کرّاث باید چند تخم را باهم در تکه ای پارچه کتانی گذاشت و در سوراخ کوچکی قرار داد، در این صورت تمام بذرها به یک گیاه تبدیل می شود، و برای دفع آفت کرّاث باید قلب گرم گوسفندی را نَشُسته در عمق کم خاک گذاشت تا همه کرم ها به دور آن جمع شوند.
خواص داروئی
...

دانشنامه عمومی

سبزی تره یا گندنا ( نام علمی: Allium Iranicum ) کوچک ترین هموند خانواده پیازهای خوراکی است. در آشپزی برگ آن به دلیل طعم ملایم تر از سیر و پیاز، کاربرد بیشتری دارد. [ ۳] این گیاه به طوری بومی در مناطق ایران و عراق رشد می کند. [ ۲] این گیاه به طور بومی در ایران و شمال عراق یافت شده است. [ ۴] تره در ایران بعنوان دارو برای درمان و هموروئید استفاده می شود. [ ۵]
افزودن تره کوهی در ماست همزده باعث غلظت و کیفت بالا می شود. [ ۶] به دلیل وجود فیبر بالا، در درمان یبوست کاربرد دارد. منبع خوبی از ویتامین C می باشد و در درمان اسکوربوت کاربرد دارد. اشتهاآور بوده و در درمان لاغری توصیه می شود. ترکیب سماق با آب تازه تره برای درمان زگیل بسیار مفید است. [ ۷]
سبزی تره در بسیاری از غذاهای ایرانی استفاده می شد. [ ۸]
این سبزی برای رشد کردن به نور کامل خورشید نیاز دارد و در مکان های نیم سایه به خوبی رشد نمی کند. گرمای زیاد موجب از دست رفتن سبزی می شود؛ بنابراین تره را در فصل مناسب کاشت که بهار و پاییز است بکارید. به صورت کلی این گیاه هوای خنک را بیشتر می پسندد. این گیاه به خشکی خاک حساس است. تره برای رشد کردن به آب فراوان نیاز دارد. خاک های رسی شنی برای کاشت بذر تره بسیار مناسب هستند. قبل از کاشت تره باید خاک را با کودهای ازت و فسفره غنی کرد. برای تقویت خاک، به آن کود ریز مغذی یا حیوانی اضافه کنید. تره در خاک مرطوب، غنی، دارای زهکشی خوب یا در کمپوست خوب پوسیده شده رشد بهتری خواهد داشت. [ ۸]
عکس ترهعکس تره
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

تَره
گیاهانی علفی و خوراکی از جنس Allium و تیرۀ لاله (سوسنیان). گونه معروف A. persicum یا همان تیرۀ معمولی ایران از انواع خوراکی و دارویی تره است که به صورت خام یا پخته در کوکو، جوشپره (نوعی آش)، سبزی پلو، ترش تره و شیرین تره (دو غذای گیلانی)، قورمه سبزی و آش رشته استفاده می شود. تره فرنگی که در عربی آن را کُرّاث می نامند، همان گیاه A. porrum است که گیاه ـ داروشناسان اسلامی خواص فراوانی برای آن آورده اند ازجمله این که گرم کننده، مدرّ، مُلیِّن، قطع کننده خون ریزی، مفید برای انواع دردهای گوش، قولنج و انواع زخم هاست.

پیشنهاد کاربران

واژه تره
معادل ابجد 605
تعداد حروف 3
تلفظ tare
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: tarak] ( زیست شناسی )
مختصات ( تَ رِ ) ( اِ. )
آواشناسی tare
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی

تره
به اشتباه به سبزی کوار گفته میشود
درواقع تره، به معنای سبزی است
با درود، در کتاب ( دو قرن سکوت ) آقای زرین کوب ( ص ۱۷۹ ) با کلمات تمثیلی ( ترنج زر و تره زرین و زر مشت افشار ) مواجه شدم معنی آنها را نیافتم اگر شما اطلاع دارید لطفاً به شماره۰۹۱۱۱۲۷۳۱۹۶پیامک نمایید. از محبت شما ممنون میشوم
leek = تره فرنگی
chives = تره
تره
اسامی سبزیجات به انگلیسی:
asparagus = مارچوبه
bell pepper ( American ) / pepper ( British ) / sweet pepper ( both Am & Br ) = فلفل دلمه ای 🫑
chilli ( British ) / chili ( American ) = فلفل تند 🌶 ( که یا قرمز است یا سبز ولی تند است )
...
[مشاهده متن کامل]

cabbage = کلم
broccoli = کلم بروکلی 🥦
cauliflower = گل کلم
Brussels sprouts = کلم بروکسل، کلم فندقی
celery = کرفس
lettuce = کاهو 🥬
leek = تره فرنگی
chives = تره
basil = ریحان
dill = شوید
cress = شاهی، ترتیزک
coriander = گشنیز
mushroom = قارچ
onion = پیاز 🧅
spring onion ( British ) / scallion ( American ) / green onion ( American ) = پیازچه
garlic = سیر 🧄
shallot = نوعی پیاز کوچک
pea = نخود فرنگی
pumpkin = کدو تنبل 🎃
spinach = اسفناج
thyme = آویشن
fennel = رازیانه، بادیان
parsley = جعفری
mint = نعنا
green bean ( British ) / French bean ( British ) / runner bean / string bean = لوبیا سبز
turnip = شلغم
oregano = پونه کوهی
sage = مریم گلی
radish = تربچه
tarragon = ترخون
beetroot ( British ) / beet ( American ) = چغندر
zucchini ( American ) / courgette ( British ) = کدو سبز
okra = بامیه ( نوعی گیاه )
eggplant ( American ) / aubergine ( British ) = بادنجان 🍆
sweet potato = سیب زمینی شیرین
yam = سیب زمینی هندی
corn on the cob = بلال کامل 🌽
parsnip = هویج وحشی
broad bean ( British ) / fava bean ( American ) = باقلا

tre
نام دخترانه کوردی
به معنای:انگور
تره به ترکی: گؤی، سووزی، کاوار
برگ ترّه = سبزی
مرغ بریان به چشم مردم سیر
کمتر از برگ ترّه بر خوان است
وان که را دستگاه و قدرت نیست
شلغم پخته مرغ بریان است
�سعدی�
Chives
در منطقه لرستان به سربند زنان در لباس محلی گفته می شود.

بپرس