تروریسم

/terorism/

مترادف تروریسم: آدم کشی، وحشت پراکنی، وحشت گرایی

برابر پارسی: دهشت افکنی

معنی انگلیسی:
terrorism

لغت نامه دهخدا

تروریسم. [ ت ِ رُ ری ] ( فرانسوی ، اِ ) اصل حکومت وحشت و فشار. || اصول حکومتی که در فرانسه از 1793تا 1794 م. مستقر بود. || در زبان فارسی این کلمه باصلی اطلاق می شود که در آن از قتلهای سیاسی و ترور دفاع گردد. و رجوع به ترور و تروریست شود.

فرهنگ فارسی

اصل حکومت وحشت و فشار ٠

فرهنگ معین

( ~. ) [ فر. ] (اِ. ) به کارگیری ترور به عنوان شیوة عمل برای دست یافتن به هدف که معمولاً دلایل سیاسی و عقیدتی دارد.

فرهنگ عمید

روش کسانی که آدم کشی و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هر طریقی که باشد برای رسیدن به هدف های سیاسی خود از قبیل تغییر حکومت یا در دست گرفتن زمام امور به کار می گیرند.

دانشنامه آزاد فارسی

تِروریسم (terrorism)
تِروریسم
(ترور در لغت به معنای رعب و وحشت فوق العاده) اِعمال خشونت نظام یافته و متمرکز علیه غیر نظامیان غیر مسلح که اغلب از سوی گروه های کوچک برای پیشبرد اهداف سیاسی صورت می گیرد. در تروریسم از خشونت به عنوان یک تاکتیک مشروع استفاده می شود و کانال های قانونی و تثبیت شدۀ مذاکرۀ سیاسی نادیده گرفته می شود. هدفش جلب افکار عمومی و رسانه های همگانی به افکار و اهداف خود و ضربه زدن و رسوا کردن دشمنی قوی تر از طریق ایجاد رعب و هراس است. ولی این اعمال به جای آن که کلاً علیه دولت و ارتش و پلیس به کار رود، معمولاً علیه شهروندان عادی به کار می رود و مردم بی گناه، زنان و کودکان و افراد مسن کشته می شوند. در نزد تروریست ها هدف سیاسی و عقیدتی توجیه کنندۀ وسیله است، حتی اگر ابزار کشتن مردم بی گناه باشد. گروه های تروریستی گروه هایی در خدمت برنامه ای سیاسی برای کشورشان محسوب می شوند که معمولاً متضمن سرنگونی نظام سیاسی آن کشور است: تروریست های فاشیست و کمونیست از همین مقوله اند. سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) نیز از نمونه های بارز سازمان های تروریستی است. به خشونت سازمان یافته ای که بر آرمانی خاص نظیر مبارزه با سقط جنین یا حمایت از حقوق حیوانات تأکید کند نیز ممکن است به منزلۀ تروریسم نگریسته شود. تروریسم ممکن است از سوی اکثریت قومی علیه یک اقلیت حاکم، همچون افریقای جنوبی یا زیمبابوه، یا علیه یک نیروی اشغالگر، مانند بمب گذاری ها در عراق پس از سقوط صدام، اعمال شود. سازمان های تروریستی که معرف علایق یک گروه قومی در منطقه ای خاص اند غالباً جدایی طلب اند، اگرچه ممکن است ضدجدایی طلبی هم باشند. گروه های انقلابی چپ شامل گروه بادر ماینهوف در آلمان یا بریگاد سرخ در ایتالیا بوده اند، و بمب گذاری ها در ایتالیا (۱۹۸۰) و در انگلستان (۱۹۹۹) به عناصر دست راستی منسوب شده است. تروریست ها ممکن است مبین گروه های قومی یا قومیت ها، باشند. تمایز خاصی میان تروریسم قومی و سیاسی وجود ندارد، و برخی گروه های جدایی طلب، به رغم ملی گرابودن از چپ ها تأثیر می پذیرند یا از سوی آن ها حمایت می شوند. اعتبار جناح چپ می تواند به گروه های تروریست در جلب حمایت بین المللی از آنان کمک کند یا مانع آن شود. تروریسم دولتی به شکل خشونت سازمان یافته و روشمند از سوی حکومت های خودکامه علیه بخش خاصی از مردم خودشان، همچون آلمان نازی و شوروی، یا حمایت از خشونت علیه کشوری دیگر، همچون اسرائیل علیه مردم فلسطین، اعمال می شود. سازمان هایی که به خشونت سیاسی متوسل می شوند، به اعتبار دیدگاه سیاسی سازمان، «تروریست» یا «مبارز راه آزادی» شناخته می شوند. برخی از این سازمان ها فاقد هرگونه پایگاه مردمی اند، در حالی که برخی دیگر، چه در درون جامعۀ خود و چه در دنیای خارج می توانند ادعا کنند که از حمایت گسترده ای برخوردارند. دو عامل مهم و مؤثر بر نگرش عمومی نسبت به یک تشکیلات عبارت اند از این که آیا مردمی که آن تشکیلات برای آن ها مبارزه می کند از هیچ حقّی، یا حقّی محدود، برای ابراز وجود به گونه ای دموکراتیک برخوردارند یا خیر، و این که آیا خشونت آن تشکیلات متوجه اهداف مشروع، مثل نیروهای امنیتی دولتی است یا کورکورانه شهروندان را هدف می گیرد. اعضای محکوم شدۀ گروه های «تروریستی» غیرقانونی ممکن است پس از آزادی به سیاستمدارانی قانونی تبدیل شوند و با نمایندگان دولتی مذاکره کنند که زمانی هدف خشونت آنان واقع می شدند: مانند نلسون ماندلا، رئیس جمهور افریقای جنوبی (۱۹۹۴ـ۱۹۹۹). در ۲۰۰۱ شاخۀ ضد تروریسم سازمان ملل متحد برآورد کرد که حدود ۱۳۰ گروه تروریستی در جهان مشغول فعالیت اند. در ۱۱ سپتامبر همین سال بزرگ ترین فعالیت تروریستی انجام شد و طی آن دو برج ساختمان تجارت جهانی معروف به برج های دوقلو در نیویورک با حملۀ انتحاری دو هواپیما منفجر شد و بیش از ۳هزار نفر کشته شدند. این حادثه که از سوی امریکا به سازمان القاعده نسبت داده شد، باعث شد که دولت امریکا به افغانستان، که آن جا را مقر تروریست های القاعده می دانست، حمله کند و حکومت طالبان را سرنگون سازد و به دنبال آن عراق را به اشغال خود درآورد. نیز ← ترور

پیشنهاد کاربران

الهه آتش نفس ( سبا ) : تشریح واژه � تروریسم � به سبک سبا
** تروریسم : ت ، ر ، و ، ر ، ی ، س ، م **
* ت :
تنش و بحران آفرینی برای انحراف افکار عمومی از موضوعات اصلی در جامعه

...
[مشاهده متن کامل]

* ر :
رعب و وحشت آفریدن در جامعه برای پیشبرد مقاصد شوم گروهی و مطیع نمودن سایر افراد

* و :
وحشی گری و خشونت طلبی و زیر پا نهادن اصول انسانی و حقوق بشر ( به مخاطره انداختن حق حیات انسانهای بی گناه )
* ر :
1 - روشهای عملیاتی غیر اخلاقی ، غیر عادلانه ، غیر انسانی و ماکیاولیستی ( رسیدن به هدف به هر قیمتی حتی با زور ، خشونت ، دروغ ، خیانت ، عوام فریبی ) و همچنین ،
2 - روی آوردن به شیطان و گسستن از خداوند متعال ( بی ایمانی ، بی اعتقادی و غرق شدن در گمراهی و ضلالت )

* ی :
یاغی گری و عدم پذیرش قانون و عدم اعتقاد به استفاده از روش دیالوگ و گفتگو برای حل و فصل اختلافات و تعارضات
* س :
1 - سوء استفاده از جهل و فقر ( فقر مالی و فرهنگی ) برخی از افراد و هدایت آنان برای انجام عملیات تروریستی ( بمب گذاری ، بستن کمربندهای انفجاری ، کشتار با اسلحه و غیره ) و همچنین ،
2 - ستم کاری و ظلم به بشریت و به مخاطره انداختن صلح ، آرامش و امنیت در ابعاد ملی ، منطقه ای و بین المللی
* م :
مواضع غیر اصولی ، غیر عقلانی ، غیر انسانی ، متعصبانه ، افراطی و اقتدارگرایانه و به طور کلی دور بودن از مسیر حق و اعتدال

تروریسم = ایجاد تر س و وحشت بوسیله کشتار جمعی و قتل عمدی شخص یا اشخاص خاص بخصوص مخالفین خود _ به خاطر تحمیل عقیده های افراطی اکثرا دینی مذهبی _ که گروهی و به توسط فردی رهبری میشود .
واژه ی ترور از ترس پارسی گرفته شده
تروریسم= زَدارکامگی
تروریست=زَدارکامه
تروریست ها= زَدارکامگان
زدارکامه در نسک بُندهش به کسی یا کسانی اشاره دارد که میل به ویرانی، تباهی و کشت و کشتار دارند و با هر اندیشه و آموزه ای که ناهمسو با آنهاست، سرِ ستیز دارند.
تروریسم
هراس کُشی ، ترس کُشی
هَراس اندازی ، ترس اندازی
ترس هراسی ، هراس ترسی
هراس افکنی ، ترس افکنی
ترس اُفتی ، هراس افتی
کشتارگری
( اسم )
ایجاد وحشت ( terror ) از طریق قتل و جنایت در یک جامعه برای نیل به اهداف خود.

بپرس