ترکوندن

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی اصطلاحات عامیانه و امروزی -> ترکوندن
حال کردن؛ خوردن مخدر و به مهمانی رفتن؛ حال پخش کردن اساسی، فراهم کردن، رساندن، خوب و اساسی رفتار کردن، بدون نقص بودن

پیشنهاد کاربران

در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری ) -
عیش و نوش، حال وصفا، انفجار هیجان و غوغا - منفجر، نابودی، پُوکُوندَن ( لهجه اصفهانی ) -
بی نقص و کم و کاستی

بپرس