تشبه

/taSabboh/

لغت نامه دهخدا

تشبه. [ ت َ ش َب ْ ب ُ ] ( ع مص ) مانندگی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( مجمل اللغة ). مانستن. ( بحر الجواهر ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). مانند شدن. ( آنندراج ) ( از متن اللغة ). شبیه گشتن و در عمل همانند شدن : تشبه به ، ماثله ُ و جاراه ُ فی العمل. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).

فرهنگ فارسی

شبیه شدن، خودراماننددیگران کردن، شبیه دیگران
۱-( مصدر ) مانند بودن شبیه بودن . ۲- خود را مانند دیگری کردن شبیه کردن. ۳ - ( اسم ) مانندی . جمع : تشبهات .

فرهنگ معین

(تَ شَ بُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) مانند بودن ، شبیه بودن .

فرهنگ عمید

۱. شبیه شدن.
۲. خود را مانند دیگران کردن، شبیه دیگران شدن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تشبّه یعنی شبیه و همسان دیگری شدن در نحوه رفتار یا پوشش.
تشبّه عبارت است از اینکه شخصی در نحوه رفتار یا پوششی که- به لحاظ جنسیت، دین و یا غیر آن- نشانه و مشخّصه طایفه‏ای از انسانها به شمار می‏رود، همانند آنان گردد مانند پوشیدن لباس زن توسط مرد و عکس آن و آویختن صلیب به گردن توسط مسلمان. از این عنوان در بابهای مختلف همچون صلات، حج، جهاد، تجارت و اطعمه و اشربه به مناسبت سخن رفته است.

احکام تشبه
برخی انواع تشبّه، حرام، برخی مکروه و برخی دیگر مستحب است.

تشبّه حرام
تشبّه مسلمان به کفار در استفاده از نشانه‏های ویژه مذهبی آنان که از شعائرشان محسوب می‏گردد، همچون صلیب حرام است.
تشبّه هریک از مرد و زن به دیگری در رفتار جنسی به معنای تخنث و تذکر حرام بلکه از گناهان کبیره است؛ لیکن تشبّه هریک از آن دو به دیگری در پوشش و غیر آن از هیئتها، مانند برداشتن زیر ابروها و آرایش صورت و رها کردن موی سر بسان زنان، از حیث حرمت و کراهت مورد اختلاف است. برخی مطلق تشبّه، برخی تشبّه در لباس و برخی دیگر، تشبّه توأم با اتخاذ آن به عنوان زی خود- نه به قصد دیگر مانند اظهار حزن و اقامه تعزیه- را حرام دانسته‏اند.

تشبّه مکروه
...

پیشنهاد کاربران

بپرس