تعصب اهل کتاب

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تعصب اهل کتاب (قرآن). یکی از سیاست های یهود متعصّب از زمان پیامبر اسلام، ایجاد ارتباط و سپس قطع آن، به منظور ایجاد تزلزل در جامعه است، اما قرآن می فرماید: الطاف پروردگار، در انحصار گروه خاصّی نیست.
تعصب برخی اهل کتاب، سبب کفر آنان به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم :•«وقالت طـائفة من اهل الکتـب... ولا تؤمنوا الا لمن تبع دینکم...:و جمعی از اهل کتاب (از یهود) گفتند: « (بروید در ظاهر) به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز ایمان بیاورید؛ و در پایان روز، کافر شوید (و باز گردید)! شاید آنها (از آیین خود) بازگردند! (زیرا شما را، اهل کتاب و آگاه از بشارات آسمانی پیشین می دانند؛ و این توطئه کافی است که آنها را متزلزل سازد). و جز به کسی که از آیین شما پیروی می کند، (واقعاً) ایمان نیاورید!» بگو: «هدایت، هدایت الهی است! (و این توطئه شما، در برابر آن بی اثر است)»! (سپس اضافه کردند: «تصور نکنید) به کسی همانند شما (کتاب آسمانی) داده می شود، یا اینکه می توانند در پیشگاه پروردگارتان، با شما بحث و گفتگو کنند، (بلکه نبوّت و منطق، هر دو نزد شماست!)» بگو: «فضل (و موهبت نبوّت و عقل و منطق، در انحصار کسی نیست؛ بلکه) به دست خداست؛ و به هر کس بخواهد (و شایسته بداند،) می دهد؛ و خداوند، واسع (دارای مواهب گسترده) و آگاه (از موارد شایسته آن) است.»
تفسیر المیزان
مراد از کلمه " وَجْهَ النَّهارِ" به قرینه اینکه مقابل آخر النهار قرار گرفته اول روز است، چون وجه هر چیزی اولین جنبه ای است که از آن چیز برای بیننده ظاهر می شود، وجه نهار هم اول روز است و سیاق کلام این طائفه از اهل کتاب می رساند که در اول روز چیزی به رسول خدا ص وحی شده که موافق با عقیده اهل کتاب بوده و در آخر روز چیزی وحی شده که با عقیده دیگرشان مخالف بوده، و این باعث شده بگویند: به آنچه اول روز نازل شده ایمان بیاورید و به آنچه در آخر روز نازل شده کفر بورزید.و بنا بر این پس منظور از جمله:" بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا" باید وحی خاصی از قرآن بوده باشد که موافق نظریه اهل کتاب بوده، خلاصه منظور این نیست که اول روز ایمان بیاورید و آخر روز کفر بورزید، بلکه منظور این است به آنچه اول روز نازل شده ایمان بیاورید و بدانچه آخر روز نازل شده کفر بورزید به دلیل اینکه کلمه " وَجْهَ النَّهارِ" به کلمه" انزل" نزدیک تر است تا به کلمه" آمنوا" و جمله:" وَ اکْفُرُوا آخِرَهُ" در معنای:" و اکفروا بما انزل فی آخر النهار" است، با این بیان روایاتی هم که در شان نزول این آیات از ائمه اهل بیت ع وارد شده تایید می شود، چه در آن روایات آمده که این گفتار که آیه شریفه حکایت اش کرده، گفتاری است که یهودیان در هنگام برگشتن قبله گفتند، چون رسول خدا ص نماز صبح را به طرف بیت المقدس خواند که قبله یهودیان بود و هنگام ظهر که قبله به سوی کعبه برگشت نماز ظهر را بدان سو گزارد، طائفه ای از یهود گفتند: شما یهودیان ایمان بیاورید به وحی و دستوری که صبح نازل شد، یعنی به نماز خواندن رو به بیت المقدس، و کفر بورزید به حکمی که در آخر روز نازل شده، یعنی نماز خواندن به طرف کعبه، و مؤید دیگرش این است که بعد از این سخن بطوری که قرآن حکایت نموده، گفتند:" وَ لا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِینَکُمْ"، یعنی به کسانی که از دین شما پیروی نمی کنند اعتماد نکنید و به دین ایشان ایمان نیاورید و زنهار که هیچیک از اسرار خود را نزد ایشان فاش نکنید و به ایشان نگوئید که در تورات ما بشارت دین شما و علائم پیغمبر شما آمده، و نیز کتاب خود ما خبر داده که قبله از بیت المقدس به کعبه بر می گردد.بعضی از مفسرین گفته اند: کلمه " وَجْهَ النَّهارِ" متعلق به صیغه امر" آمنوا" است و مراد از آن اول روز است و کلمه" آخره" در تقدیر حرف" فی" بر سر دارد و ظرف" فی آخره" متعلق است به جمله" و اکفروا"، و منظورشان از اینکه گفتند:" آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ ..." این بوده که یک عده از ایشان به قرآن ایمان بیاورند و با جماعت مؤمنین مخلوط شوند، آن گاه در آخر روز مرتد گشته، چنین وانمود کنند که اگر ما صبح مسلمان شدیم، برای این بود که از ظاهر دعوت اسلامی امارات و نشانی های صدق و حقیقت را احساس کردیم، ولی در آخر روز بر ایمان ثابت شد که این دعوت صحیح نیست، چون شواهدی برای بطلان آن یافته، فهمیدیم این آن دینی نیست که بشارت هایش در کتب ما آمده، و این آن پیامبری نیست که کتب، از آمدنش خبر داده، و این خود نقشه و توطئه ای است که مؤمنین را دچار تردید در دین خود می سازد و عزیمتشان را سست می کند، و در نتیجه سورت و وحدت کلمه شان شکسته می شود و احدوثه ای که پدید آورده اند باطل می گردد. لیکن هر چند این معنا بعید نیست، آن هم از یهودیان که هیچ وقت از توطئه علیه اسلام فروگذار نکرده، همواره از هر طریق ممکن در خاموش ساختن نور آن کوشیده اند، لیکن لفظ آیه با آن منطبق نیست بعضی هم گفته اند مراد این است که در خصوص نماز خواندن شان به طرف کعبه اول روز اظهار ایمان کنید و در آخر روز به آن کفر بورزید، بلکه مسلمانان به این وسیله از اسلام برگردند، بعضی دیگر گفته اند: معنایش این است که در اول به خاطر اینکه قبلا اقرار کرده بودید که صفات پیامبر اسلام در کتب ما بوده، ایمان بیاورید و در آخر روز کفر ورزیده، چنین وانمود کنید که آنچه که در کتب ما در صفات آخرین پیامبر آمده، با پیامبر شما تطبیق نمی کند، بلکه به این وسیله مؤمنین به اسلام دچار شک و تردید شده، از دین خود برگردند.
تفسیر نمونه
آیات فوق که در حقیقت از آیات اعجاز آمیز قرآن بود و پرده از روی اسرار یهود و دشمنان اسلام بر می داشت، نقشه ماهرانه آنها را برای متزلزل ساختن مسلمانان صدر اول فاش کرد آنها در پرتو آن بیدار شدند و از وسوسه های اغواگر دشمن بر حذر گردیدند ولی اگر دقت کنیم می بینیم که در عصر و زمان ما نیز همان طرح ها به اشکال دیگری اجرا می شود وسائل تبلیغاتی دشمن که از مجهزترین و نیرومندترین وسائل تبلیغاتی جهان است در این قسمت به کار گرفته شده و کوشش می کنند که پایه های عقائد اسلامی را در افکار مسلمین، مخصوصا نسل جوان ویران سازند آنها در این راه از هر گونه وسیله و هر کس در لباس های" دانشمند، خاورشناس، مورخ، عالم علوم طبیعی، روزنامه نگار و حتی بازیگران سینما" استفاده می کنند. آنها این حقیقت را مکتوم نمی دارند که هدفشان از این تبلیغات این نیست که مسلمانان به آئین مسیح یا یهود در آیند بلکه هدف آنها متزلزل ساختن پایه های عقائد اسلامی در افکار جوانان و بی علاقه ساختن آنها نسبت به مفاخر آئین و سنت شان است، قرآن امروز هم به مسلمانان در برابر این جریان هشدار می دهد.منظور از آغاز و پایان روز این است که فاصله میان ایمان و کفر شما کوتاه باشد، این کوتاهی فاصله سبب خواهد شد که بگویند آنها اسلام را چیز مهمی خیال می کردند، ولی از نزدیک چیز دیگری یافتند و لذا به سرعت از آن بازگشتند.این توطئه در افراد ضعیف النفس اثر قابل ملاحظه ای خواهد داشت به خصوص اینکه عده مزبور از دانشمندان یهود بودند، و همه می دانستند که آنها نسبت به کتب آسمانی و نشانه های آخرین پیامبر ، آشنایی کامل دارند، و این امر لا اقل پایه های ایمان تازه مسلمانان را متزلزل می سازد، جمله" لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ " نشان می دهد که آنها امیدوار به تاثیر این نقشه بودند.ولی برای اینکه پیروان خود را از دست ندهند تاکید کردند که ایمان شما باید تنها جنبه صوری داشته باشد" شما جز به کسی که از آئینتان پیروی می کند (واقعا) ایمان نیاورید،از بعضی از تفاسیر بر می آید که یهود خیبر به یهود مدینه این توصیه را کردند مبادا آنها که نزدیک تر به پیامبراند، تحت تاثیر او قرار گرفته ایمان بیاورند، زیرا گروهی از آنها عقیده داشتند نبوت تنها در نژاد یهود خواهد بود، و اگر پیامبری ظهور کند باید از یهود باشد.سپس در یک جمله معترضه که از کلام خداوند است، می فرماید:" به آنها بگو: هدایت تنها هدایت الهی است و این توطئه های شما در برابر آن بی اثر است (قُلْ إِنَّ الْهُدی هُدَی اللَّهِ ).در این جمله به اصطلاح معترضه که در لابلای سخنان یهود قرار گرفته، خداوند پاسخ پر معنی و کوتاهی به آنها می دهد که اولا هدایت از ناحیه خدا است و در انحصار نژاد و قوم خاصی نیست و هیچ لزومی ندارد که پیامبر ص تنها از یهود باشد، و ثانیا آنها که مشمول هدایت الهی شده اند با این توطئه ها متزلزل نخواهند شد.

پیشنهاد کاربران

بپرس