تفسیر بیانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تفسیر قرآن کریم به شیوه تحلیل ادبی بلاغی را تفسیر بیانی گویند.
تفسیر بیانی از شیوه های تفسیری است که از راه تحلیل ادبی بلاغی آیات به تفسیر قرآن می پردازد. به رغم آن که گاه در شمار اتجاهات تفسیر معرفی شده، از مناهج و شیوه های تفسیری است که به تحلیل و تبیین ادبی و هنری و تصویرپردازی های قرآن، برای کشف و دریافت مقاصد الهی از آیات شریفه می پردازد.این شیوه تفسیری پیشینه ای کهن و بس طولانی دارد؛ اما عنوان «تفسیر بیانی» اصطلاحی جدید است که در دوره معاصر رواج یافته و نخستین بار بنت الشاطی و پس از وی برخی دیگر از پژوهش گران آن را بر پژوهش های تفسیری خود اطلاق کرده اند. (برای نمونه به این منبع رجوع کنید ).
تعریف ها
محققان تعاریفی متنوع اما نزدیک به هم از تفسیر بیانی به دست داده اند؛ این تعاریف عمدتاً تحت تأثیر شیوه تفسیر بنت الشاطی بیان شده اند. به گفته بعضی تفسیر بیانی تفسیری است که غرض آن فهم مراد گوینده و بیان مقاصد وی است، با کمک گرفتن از ادبیات و علوم ادبی به عنوان منبع و ابزار بیان معنا. در این شیوه، مفسر با نواندیشی در مباحث و مطالعات بلاغی گذشته و طرح شیوه ای جدید در تفسیر در صدد فهم آیات قرآن و تفسیر سنت های اجتماعی و پدیده های عالم هستی بر می آید. محمد حسین صغیر می گوید: تفسیر بیانی منهجی است که مباحث آن پیرامون بلاغت قرآن در اَشکال بیانی اش همچون تشبیه، استعاره، کنایه، تمثیل، وصل و فصل، و سایر مباحث مرتبط با آن از جمله استعمال حقیقی، استعمال مجازی یا اصلاح ساختار و ترکیب جمله، تحقیق در روابط لفظی و معنایی و کشف دلالت های حالی و مقالی دور می زند. بعضی هم با عطف لفظ «بیان» به «بلاغت» (منهج بلاغی بیانی) آشکار کرده اند که مقصود از تفسیر بیانی همان تفسیر بلاغی است. بعضی نیز تفسیر بیانی قرآن را عبارت از بررسی مباحث بلاغی قرآن با محوریّت ساختار و قالب های بیانی آن دانسته و معتقد بوده اند که شناخت صناعات بلاغی همچون تشبیه، استعاره، کنایه، تمثیل، وصل و فصل و حقیقت و مجاز، نقش اصلی را در کشف و درک اسلوب بیانی قرآن و انواع دلالت های آن ایفا می کند. این دانشمندان بیش از هر چیز در مقام اثبات اعجاز بیانی قرآن از طریق مقایسه اسلوب بیانی قرآن با نظم و نثر و خطابه های موجود در ادبیّات عرب بوده اند.بعضی دیگر در تعریف تفسیر بیانی مستقیماً به تعریف شیوه تفسیری بنت الشاطی پرداخته اند. آیة الله سبحانی تفسیر بیانی را چنین تعریف می کند: جست وجو برای به دست آوردن اسرار بیانی آیات قرآن از طریق استقرای هر واژه در قرآن و بررسی همه موارد کاربردش برای به دست آوردن دلالت خاص آن واژه و نیز عرضه هر یک از اسلوب ها و عبارات قرآن بر اسلوب های مشابه و مقایسه آن ها و سپس تدبر در سیاق خاص آن واژه و اسلوب در آیه و سوره و در نهایت سیاق عام آن ها در همه قرآن. بر پایه تعریف های مذکور باید تفسیر بیانی را تفسیر قرآن مبتنی بر علم بیان دانست. بیان به معنای کشف و اظهار و روشن ساختن، گر چه نزد متأخران یکی از سه دانش بلاغی است و در تعریف آن گفته اند: اصول و قواعدی است که به وسیله آن ها ایراد یک معنا به شیوه های متنوعی که در وضوح دلالت بر آن معنا با یکدیگر تفاوت دارند، شناخته می شود؛ اما نزد متقدمان مرادف با علوم بلاغت و به جای آن به کار می رفته است؛ همچنین موضوع علم بیان یا بلاغت نزد متقدمان، بر خلاف تلقی متأخران که فقط جمله یا چند جمله مرتبط با یکدیگر است، شامل یک واژه در جمله شده و سپس جمله و بند و همه یک متن را در بر می گیرد؛ بنابر این در تفسیر بیانی کار مفسر از تحلیل و معناشناسی واژه به کار رفته در متن آغاز می شود و تا تحلیل نحوی و بلاغی جمله و چند جمله و آیه و سوره و همه سوره های قرآن را از جهت اشتراک موضوعات و معارف و با لحاظ ترتیب نزول شامل می شود.
پیشینه
← پس از عصر پیامبر و صحابه
...

پیشنهاد کاربران

بپرس