تقدیس کردن


معنی انگلیسی:
bless, enshrine, hallow, revere, reverence, sanctify

فرهنگ فارسی

( مصدر ) پاک خواندن بپاکی ستودن .

مترادف ها

consecrate (فعل)
تخصیص دادن، تقدیس کردن، ویژه کردن

celebrate (فعل)
علم کردن، تقدیس کردن، جشن گرفتن، تجلیل کردن، عیدگرفتن، ایین نگاهداشتن

bless (فعل)
مبارک خواندن، برکت دادن، دعا کردن، تقدیس کردن، خوشبخت کردن

sain (فعل)
برکت دادن، تقدیس کردن

edify (فعل)
تقویت کردن، تقدیس کردن، تهذیب کردن، اخلاق اموختن

hallow (فعل)
تقدیس کردن، مقدس کردن

enshrine (فعل)
تقدیس کردن، در زیارتگاه گذاشتن، ضریح ساختن

sanctify (فعل)
تقدیس کردن، تطهیر کردن، مقدس شمردن، برای امر مقدسی تخصیص دادن

فارسی به عربی

احتفل , بارک , قدس

پیشنهاد کاربران

بپرس