تلوار

لغت نامه دهخدا

تلوار. [ ت َ ل ْ ] ( اِخ ) تالواربلاغی. دهی از دهستان کله بوز است که در بخش مرکزی شهرستان میانه واقع است و 290 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

تلوار. [ ت َ ل ْ ] ( اِخ ) دهی از دهستان ییلاق است که در بخش حومه شهرستان سنندج واقع است و 275 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

گویش مازنی

/telvaar/ سرپناه وسیع برای دام ها - چادرهای بزرگ صحرایی که برای پذیرایی مهمان ها برپا شود ۳محل نگهداری کرم ابریشم

دانشنامه عمومی

تلوار (دهگلان). تلوار، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان دهگلان در استان کردستان ایران است. این روستا در شمال شهر دهگلان و در کنار رودخانه تلوار قرار دارد. کمتر از ۱۰ دقیقه با این شهر فاصله دارد.
تا چهار دههٔ پیش تپه ای قدیمی محل سکونت روستاییان بود اما اکنون به ندرت از خانه های قدیمی آن اثری باقی مانده است، در مورد قدمت تاریخی آن حدس و گمان هایی زده می شود اما تاکنون به صورت رسمی هیچ نوع حفاری باستان شناختی ای در این روستا صورت نگرفته است؛ لذا نمی توان قدمت تاریخی آن را به صورت دقیق مشخص نمود.
سه طایفه عمده در این روستا عبارتند از طایفه زندی، طایفه میرکی و طایفه بگه جانی. ریشه هایی تاریخی این طایفه ها به علت کمبود منابع روشن و واضح نیست. اما علی اکبر وقایع نگار کردستانی در کتاب خود «عشایر و ایلات و طوایف کرد» که به کوشش محمد رئوف توکلی تصحیح و چاپ شده است در صفحات ۵۰–۵۲ کتاب مذکور در مورد شرح حال طایفه زندیه چنین می نویسد که حسن علی خان حاکم کردستان به جهت کمک به مهرعلی خان ولاشجردی سپاهی تدارک می بیند و به منظور جنگ به طایفه زندیه راهی دیار مهر علی خان می شود.
در ملایر میان سپاه حسنعلی خان حاکم کردستان و سپاه زندیه به رهبری کسانی مانند کریم خان زند و شیخ علی خان نبردی سخت در می گیرد. در این جنگ سپاه زندیه شکست خورده و حسنعلی خان نزدیک به هزار خانواده از طایفه زندیه را به اسارت گرفته و با خود به کردستان می آورد. بعدها که کریم خان زند قدرت می گیرد و حسنعلی خان حاکم کردستان نیز به دلیل شکست از سلیم پاشای بابان تضعیف می شود، کریم خان برای انتقام از حسنعلی خان به کردستان حمله کرده و شهر را تصرف می کند . پس از آن تعدادی از خانواده های این طایفه در کردستان ماندگار شده و این خانواده ها در روستاهای ماچکه، آلی پینک و قلعه فولاد و تلوار. . . ( ۱۰روستا ) ساکن می شوند.
این روستا در دهستان حومه دهگلان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۰۶ نفر ( ۸۵خانوار ) بوده است. دارای نزدیک به صد خانوار و در حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر جمعیت می باشد. شغل اکثر قریب به اتفاق آنها کشاورزی و دامداری است.
بخش بیشتر کشاورزی این روستا به صورت کشت دیم است هرچند تا قبل از خشک شدن رودخانه تلوار در سالهای اخیر کشت آبی نیز در این روستا چشم گیر بود. اما اکنون تنها به مدد تعداد انگشت شماری چاه عمیق و استفاده از آبهای زیر زمینی کشت آبی به صورت محدود صورت می گیرد. گندم مهمترین محصول روستای تلوار است. نخود، لوبیا، و دیگر حبوبات به صورت محدود کشت می شود. یونجه و دیگر علوفه ها نیز از محصولات کشاورزی این روستا به شمار می آید.
عکس تلوار (دهگلان)

تلوار (سلاح). تلوار نام نوعی شمشیر است که دارای تیغه ایی بسیار پهن و قوس دار بوده است این شمشیر وزن زیادی داشته که به همین دلیل تنها مردان بسیار قوی قادر به استفاده از آن بوده اند. این نوع شمشیر بیشتر در مناطق مرکزی و جنوب افغانستان مورد استفاده مردانی از قبایل هزاره، ابدالی و ازبک قرار می گرفته است. چنانچه امیر تیمور گورکانی در کتاب ( منم تیمور جهانگشا ) تلوار را سلاح مورد استفاده پادشاه غور و سربازانش معرفی نموده است.
عکس تلوار (سلاح)عکس تلوار (سلاح)عکس تلوار (سلاح)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

تَلْوار
رودخانه ای دایمی در استان های کردستان و زنجان، با درازای ۱۴۲ کیلومتر. در شهرستان های قروه، بیجار، و خدابنده جریان دارد. این رودخانه که از بزرگ ترین ریزابه های رود قزل اوزن است از دامنۀ غربی کوه های سه پلان و پنجه در ۲۹کیلومتری غرب جنوبی قروه سرچشمه می گیرد و به سوی شمال شرقی روان می شود. در طول مسیر خود با ریزابه های متعددی ازجمله اوزون دره مخلوط می گردد و رو به شمال روان می شود و در ۵۰کیلومتری غرب قیدار (استان زنجان) به رودخانۀ قزل اوزن می ریزد. میانگین آب دهی سالانۀ این رودخانه، ۲۸۶میلیون متر مکعب است.

پیشنهاد کاربران

تلوار
نیم سقف کوتاهی پایین تر از سقف کامل می زنند و یک فضای بالکن مانند ایجاد می کنند. به این فضای اضافی که جنبه ی انبار دارد تلوار می گویند.
تلوار نوعی شمشیر یا کارد بزرگ است.
تَلوار:[اصطلاح صید ] چادر پارچه برزنتی مخصوص لنج.
نام روستای در شهرستان لرنشین لالی
تلوار::در زبان لری بختیاری به معنی خانه ایی که با چوب و گل درست شده
تلوار در زبان فارس به معنای مانند تل می باشد. در واقع به انباشته ای کوجک و روی هم ریخته شده از اشیا یا هر جیز دیکری مانند خاک کفته می شود و هم اکنون هم در استان فارس استفاده می شود.
تلوار در کتاب دکتر کریم پیرنیا به معنای تپه بلند است و در میان عامه مردم کردستان به معنای جای بلند است . و معنای دیگر هم داردآن هم شاخه نازک تازه روئیده درختان است که آنهم در بلند ترین نقطه درختان است
تلفظ: ( ( ت اِ ل و ا ر ) ) یا ( ( تلار ) ) در زبان مازنی به منطقه یا ملکی گفته می شود که دامداران جهت استراحتگاه خود و دام انتخاب میکنند . که این اماکن معمولا در ارتفاعات و در چراگاه ها بر پا می شود .
...
[مشاهده متن کامل]
عموما از کاه گل یا چوب و یا روی هم گذاشتن تخته سنگها بر روی هم برای اسکان خود و ایجاد دیواره هایی از چوب و شاخ و برگ درختان برای دام .

بپرس