تماته

لغت نامه دهخدا

تماته. [ ت َ ت ُه ْ ] ( ع مص ) دور شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تباعد. ( اقرب الموارد ). || تغافل. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) گوجه فرنگی .

پیشنهاد کاربران

طماطه یا همون تماته در عربی گوجه فرنگی است
گوجه فرنگی بومی آمریکا جنوبی و مرکزیه . قرن ۱۶ وارد اروپا و قرن ۱۹ وارد خاورمیانه شده. کلمه تماته هم از اسپانیایی امده که خودش هم از Proto - Nahuan *tomatl. Nahuan که زبان بومیان امریکای مرکزی هست وارد اسپانیایی شده.
تماته
منابع• https://en.wiktionary.org/wiki/tomato#English
در لهجه و گویش یزدی هم همان گوجه فرنگی لست
در زبان بهبهانی هم یعنی گوجه فرنگی
تَماتَه نوم زووان لکی گوجه ماو
در گویش لری هم معنای گوجه فرنگی میده
در گویش کردی به معنی گوجه فرنگی میباشد.
تُماته: گوجه ی فرنگی
بهتر است به جای گوجه که میوه ی دیگری است، نام درست ان در همه زبان های هندواروپایی به کار رود، همان طور که در همه لهجه های ایرانی به گوجه فرنگی میگویند تماته، گوجه میوه ایست بایک هسته سخت در میان ان، ولی این گوجه ی فرنگی یا درست تر آن توماته است.
در گویش لکی هم به معنای گوجه فرنگی میباشد.
تَماتَه در گویش یزدی یعنی گوجه فرنگی

بپرس