تمدن اسلامی در ماوراء النهر

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] ماوراءالنهر سرزمینی بوده است در شمال رود جیحون بین رود سیحون و جیحون شامل بخارا، سمرقند، خجند، اسروشنه و ترمذ. امروزه تمام کشور ازبکستان و بخش اعظمی از تاجیکستان و بخش هایی از قرقیزستان و قزاقستان بر آن منطبقند.
ماوراءالنهر مدت پنج قرن بزرگترین مهد تمدن اسلامی ایران و مرکز حکومت های ایرانی و تا دوره قاجاریه تابع حکومت مرکزی ایران بوده است. ماوراءالنهر مولد و مدفن بسیاری از دانشمندان بزرگ ایرانی است.
اعراب مسلمان ماوراءالنهر را در سالهای پایانی قرن اول هجری در دوران خلافت ولید بن عبدالملک اموی (86-96 ق)، تحت فرماندهی قتیبة بن مسلم باهلی تصرف کردند.
با گرایش روزافزون مردم به این دین آسمانی، ماوراءالنهر پس از گذشت یک قرن به یک جامعه کاملاً دینی و مسلمان تبدیل شد و مطالعات دینی در زمینه های حدیث و علوم قرآنی و فقه به صورتی جدی و پویا شکل گرفت به طوری که از قرن سوم هجری علمای بزرگی از آن دیار برآمدند و تألیفات بسیاری که حاصل تلاش های علمی آنان بود از خود به یادگار گذاشتند.
در دوره حاکمیت خاندان دانش دوست و دانش پرور سامانی (نیمه دوم قرن سوم تا اواخر قرن چهارم هـ) شهرهایی چون سمرقند و بخارا و نَسَف و کشَ از مراکز اصلی مطالعات اسلامی به شمار می رفتند و در سایه حمایت این خاندان، دانشمندان زیادی در آنجا گرد آمدند و بخارا عنوان پرافتخار «قُبَّة الاسلام» گرفت. (مولوی، 438؛ بلانت، 99 ـ 100)
با ضعف و برافتادن سامانیان در سال 389 هـ عصر طلائی تمدن ماوراءالنهر به سرآمد و اقوام ترک بیابانگردی که تازه به اسلام گرویده بودند، به تدریج ماوراءالنهر را اشغال کردند و حکومت ترکان قراخانی در آن سرزمین شکل گرفت که 220 سال (389 ـ 609 ق) ادامه یافت؛ اما چراغ مطالعات دینی به ویژه در علوم نقلی همچنان روشن ماند و افتان و خیزان به حیات خود ادامه داد و آثار علمی بسیاری پدید آمد که بخشی از آنها تاکنون باقیست و عظمت این گونه مطالعات در آن دوره را نشان می دهد.
تاریخ فرهنگ و تمدن این دیار بعد از سقوط سامانیان به علت بی توجهی مورخان و محققان در هاله ای از ابهام مانده و کسی در این باره تحقیق یا تألیفی مستقل انجام نداده است. این بی توجهی، چنان جدی است که در یک نگاه سطحی تصور می شود پس از سقوط سامانیان بر این سرزمین، بدویت حاکم شده و چرخ تمدن، فرهنگ، علم و دانش از حرکت بازایستاده است.
اما بررسی ها نشان می دهد که جریان فرهنگ و تمدن در ماوراءالنهر پس از سقوط سامانیان تا آمدن مغولان تا حدودی ضعیف تر و کندتر از روزگار سامانیان، ادامه داشته و حیات فرهنگی و اجتماعی در آنجا بر اساس تعلیمات دینی و با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی غالب ادامه داشته است.

پیشنهاد کاربران

بپرس