تن اسایی

/tanAsAyi/

مترادف تن اسایی: ( تن آسایی ) تنبلی، تن پروری، کاهلی، لاقیدی ، رفاه جویی، رفاه طلبی

متضاد تن اسایی: ( تن آسایی ) کوشایی، تلاشگری، جهد

معنی انگلیسی:
self-indulgence

فرهنگ عمید

( تن آسایی ) ۱. آسودگی، آسایش.
۲. تن پروری.

مترادف ها

indolence (اسم)
سستی، رخوت، تنبلی، راحت طلبی، تن اسایی

lounge (اسم)
صندلی راحتی، سالن، تن اسایی، سالن استراحت، محل استراحت، اطاق استراحت، وقت گذرانی به بطالت

leisure (اسم)
فرصت، مجال، اسودگی، تن اسایی، فراغت، وقت کافی

self-complacency (اسم)
تن اسایی، خود خوشایندی، از خود راضی گری

فارسی به عربی

راحة , غرفة الجلوس

پیشنهاد کاربران

بپرس