تهدید

/tahdid/

مترادف تهدید: ارعاب، انذار، بیم، تخویف، ترعیب، وعید، ترساندن، بیم دادن

برابر پارسی: ترساندن، ترسانیدن، هراساندن

معنی انگلیسی:
intimidation, menace, scowl, threat

لغت نامه دهخدا

تهدید. [ ت َ ] ( ع مص ) بیم کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ). تهدد. ( اقرب الموارد ). وعید کردن. ( زوزنی ). ترسانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( غیاث اللغات ). نیک ترسانیدن. ( آنندراج ). بیم کردن. بیم دادن. ترسانیدن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || در پی یکدیگر گذاشتن گوسپندان را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) تخویف و ترهیب و ترس دادگی و ترسانیدن. ( ناظم الاطباء ). با لفظ کردن و دادن و شنیدن مستعمل. ( آنندراج ) :
که من قیصری را به فرمان شوم
بترسم ز تهدید و پیچان شوم.
فردوسی.
چنین گفت رستم به پولادوند
که تاچند این بیم و تهدید و بند.
فردوسی.
بهر تهدید سگدلان نفاق
شیر چرخش بر آستان بستند.
خاقانی.
ناله سرنا و تهدید دهل
چیزکی ماند بدان ناقور کل.
مولوی.
به تهدید اگر برکشد تیغ حکم
بمانند کروبیان صم و بکم.
سعدی ( بوستان ).
نوآموز را ذکر و تحسین و زه
ز توبیخ و تهدید استاد به.
سعدی ( بوستان ).
رجوع به ترکیبهای این کلمه شود.

فرهنگ فارسی

ترسانیدن، بیم دادن، عقوبت دادن
۱ - ( مصدر ) ترسانیدن بیم دادن بیم کردن . ۲ - ( اسم ) بیم . جمع : تهدیدات .

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ترسانیدن ، بیم دادن .

فرهنگ عمید

ترساندن، بیم دادن، بیم عقوبت دادن.

فرهنگستان زبان و ادب

{threat} [رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی، مهندسی مخابرات] کنش یا رویدادی که ممکن است امنیت برنامه ها و داده های رایانه را به خطر بیندازد

واژه نامه بختیاریکا

سلات؛ سَهم و سلات؛ اُرت و نهیو

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تهدید به معنی ترسانیدن کسی به وعده انجام دادن کاری علیه او یا متعلّقاتش است.
اکراه از اسباب رفع تکلیف و نیز آثار وضعی عمل است. قوام اکراه، تهدیدی است که از سوی اکراه کننده (مُکرِه) متوجه اکراه شونده (مُکرَه) می‏شود. (به مقاله اکراه رجوع شود.)

منبع
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج ۲، ص۶۷۱ ۶۷۲.
...

[ویکی فقه] تهدید (قرآن). تهدید، به معنای ترسانیدن و به لرزه درآوردن با وعید است.
فرق آن با انذار این است که در انذار، اخبار و ابلاغ همراه با بیم و ترسانیدن است؛ افزون بر آن در انذار، ترسانیدن از چیزی است که فرصت برای پرهیز و احتراز از آن وجود دارد، ولی تهدید اعم است.
تهدید در قرآن
تهدید در قرآن با واژه های «تربص»، «مرصاد»، «وعید» و جمله هایی همانند «لئن لم تنته لارجمنک»، «ویل لکل افاک»، «لاقعدن لهم صراطک»، «فبشرهم بعذاب الیم» و «لهم سوء الدار» آمده است.

دانشنامه عمومی

تهدید بیان نیت شخصی است که قصد دارد به دیگری زیان یا آسیب برساند. [ ۱] تهدید از نظر حقوقی در ارتباط با اجبار یا اکراه می باشد. همچنین تهدید در رفتار حیوانات زیاد دیده می شود. به خصوص به شکل آیینی و به منظور پرهیز از خشونت فیزیکی که هر لحظه ممکن است منجر به جراحت یا کشته شدن هر یک از طرفین درگیر شود. از لحاظ قانونی برخی از انواع معمول تهدیدها که ممنوع است شامل تهدیدهایی می شود که به منظور بدست آوردن امتیاز مالی اعمال می شود یا برای مجبور کردن دیگران به انجام کاری برخلاف میل شان، اعمال می شود. در ایالات متحده تهدید به استفاده از سلاح مرگبار یا تهدید به آسیب رساندن به دیگران یا از بین بردن دارایی های دیگران یا تهدید به آبروریزی جرم تلقی می شود.
کاربرد اصلی مفهوم تهدید، در مطالعات امنیتی است. در این حوزهٔ تهدید عاملی علیه امنیت به شمار می آید. تهدید در مباحث امنیتی عاملی نامطلوب است که می تواند خارج از اراده و کنترل ما عمل کند و آماج آن بقاء و ارزش های اساسی است. رآلیست ها تهدید را عمدتا عینی و خارجی و مکاتب انتقادی آن را ناشی از درک بازیگران از شرایط خاص که لزوما ئپواقعی نیست می دانند. در مکتب کپنهاک متناسب با ابعاد موسعی که برای امنیت شناسایی می کنند؛ ابعاد تهدید را نیز شامل: نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی می دانند. از تهدید بر مبناهای مختلف تقسیم بندی های گوناگونی ارائه شده است که نافی یکدیگر نیستند. مانند: تهدید نرم وسخت، تهدید متمرکز و پراکنده، تهدید متقارن و نامتقارن، تهدید بسیط و چند وجهی، تهدید مستقیم و غیرمستقیم و . . . .
مطابق مادهٔ ۶۶۹ قانون مجازات اسلامی ایران از فصل بیست و دوم، هر گاه کسی دیگری را به هر نحو تهدید به قتل یا ضررهای نفسی یا شرفی یا مالی یا به افشای سری نسبت به خود یا بستگان او نماید، اعم از این که به این واسطه تقاضای وجه یا مال یا تقاضای انجام امر یا ترک فعلی را نموده یا ننموده باشد به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه یا زندان از دو ماه تا دو سال محکوم خواهد شد. [ ۲] [ ۳]
عکس تهدیدعکس تهدید

تهدید (فیلم ۱۹۲۹). تهدید ( انگلیسی: Thunderbolt ) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی جوزف فون اشترنبرگ است که در سال ۱۹۲۹ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به جرج بنکرافت، فی ری، ریچارد آرلن، تالی مارشال و یوجینی بسرر اشاره کرد.
عکس تهدید (فیلم ۱۹۲۹)

تهدید (فیلم ۱۹۴۵). تهدید ( انگلیسی: Life on a Thread ) فیلمی در ژانر کمدی به کارگردانی ادگار نویل است که در سال ۱۹۴۵ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به گیجرمو مارین و جوسه فینا د لا توره اشاره کرد.
عکس تهدید (فیلم ۱۹۴۵)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

تهدید (Threat)
هرگونه اقدام ناخواسته (سهوی یا عمدی) با نیت انجام عملی که ممکن است به ایجاد آسیب یا ضرر به اموال و یا دارائی های دیگران منجر شود. تهدید می تواند به شکل پیام های صریح و یا ضمنی و ناآشکار صورت پذیرد. معنی دیگر این کلمه، فردی است که وجود وی به خطر تعبیر می شود. غالباً تهدید در قبال یک یا چند هدف آسیب پذیر مشخص صورت می گیرد.

جدول کلمات

زلیفن

مترادف ها

blackmail (اسم)
تهدید، باج سبیل، نامه بی امضاء و توهین امیز

threat (اسم)
تهدید، تشر

menace (اسم)
مخاطره، تهدید، چیزی که تهدید کننده است

fulmination (اسم)
تهدید

فارسی به عربی

ابتزاز , انفجار , تحدید , خطر

پیشنهاد کاربران

تهدید: ترساندن کسی با گفتن، نوشتن یا اشاره کردن برای نمایاندن قصد خویش به اعمال خشنوت بر علیه او یا به خطر انداختن جان یا منافعش برای وادار کردنش به انجام دادن یا ندادن کاری. ( https://www. cnrtl. fr/definition/menacer )
...
[مشاهده متن کامل]

همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
ناتار nAtAr ( پشتو ) ، سمسی semsi ( لکی ) ، آسم Asam ( پهلوی ) .

تَهدید
این واژه ای اَرَبی از ریشه ی سه تایی اَفزایشی ( مصدر ثلاثی مَزید ) " هَدَدَ "در ریختار یا صیغه ی تَفعیل که از نگر دستور زبانی کارواژه ی یک کُنیده ( مصدر متعدی یا مصدر یک مفعوله ) و نامِ کارواژه ( اسمِ مصدر ) بوده که به زبان پارسی درآمده است . برابر نهاد ریشه ی هَدَدَ = تَرس یا هَراس و ریختار یا صیغه ی تَفعیل = پساوند - آندَن یا - آنیدَن است.
...
[مشاهده متن کامل]

تَهدید = تَرساندن ، تَرسانیدن
تَهدید = تَرسانِش ، تَرسِش

خطر
خط و نشان کشیدن ، وعده ی چنین و چنان کردن
سلطان قلمرو خود را در تهدید می دید
در گویش مردم لرستان به جای تهدید، "سَمسی" گفته می شود
افزون بر برابرهای یاد شده در بالا، �چشم زهره رفتن / گرفتن�، �تشر� و �نهیب� را نیز می توان بسته به آرش و مانش این یا آن گزاره بکار گرفت.
نمونه ها:
روسیه �هیچ چالشی� با سوئد یا فنلاند ندارد؛ ولی برپا نمودن زیرساخت های رزمیِ �بلوک� [�گروهبندی تبهکار ناتو�] را یک نهیب بشمار می آورد.
...
[مشاهده متن کامل]

شما با این کار می خواهید از ما چشم زهر بگیرید ( . . . ما را بترسانید. / . . . ما را تهدید کنید. )
ما از نهیب شما نمی ترسیم.

در هراس افکندن
در هراسم افکندی= هراسم دادی
زَلیفَن
منبع: لغت نامه دهخدا
وعید
هراسش/ ترساندن
نمونه :
این خود یک هراسش بشمار می رود. برای دو ماه هر روز او را می ترساند/تهدید می کرد.
minacity
این واژه اربی است و پارسی آن اینهاست:
آسَم ãsam ( پهلوی )
هَگیف hagif ( کردی: هه روگیف )
پَربَم parbam ( اوستایی: پَئیری بَئُم païri - baom )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس