تولید

/towlid/

مترادف تولید: پدیدآوری، زایش، توالد، زادن، زاییدن، ایجاد، خلق، فرآوری، فرآورده، محصول

متضاد تولید: مصرف

برابر پارسی: بارآوری، پدید آوردن، زاستن، زای وری، ساختن، ساخته، فراورده، فراوری، فرآوری

معنی انگلیسی:
fabrication, generation, making, manufacture, output, production

لغت نامه دهخدا

تولید. [ ت َ ] ( ع مص ) از گوسفند، بچه گرفتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). زاینده گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). زایانیدن قابله زن حامله را و از گوسفند بچه گرفتن. ( از اقرب الموارد ). زایانیدن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || پروردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). پرورش کردن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || ازاصل چیزی پدید آوردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ).پدید آوردن. ( دهار ). پدید آوردن چیزی از چیزی. ( از اقرب الموارد ). به معنی پیدا کردن چیزی از خاصیت و تأثیر نیز مستعمل میشود. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).
- تولید مثل ؛... ادامه دودمان موجودات زنده مربوط به نیرو... و طریقه خاصی است که... تولید مثل نامند. ( جانورشناسی عمومی ج 1 ص 26 ). پدید آوردن نظیر خود. زاد و ولد کردن.
|| نزد معتزله فعل صادر از فاعل است با واسطه ای و مباشرت مقابل آن است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به مباشرت شود.

فرهنگ فارسی

زایاندن، حاصل کردن چیزی ازطریق زراعت یاصناعت
۱ - ( مصدر ) زایاندن زادن . ۲ - پدید آوردن پیدا کردن ایجاد : تولید ثروت . ۲ - ( اسم ) زایش . جمع : تولیدات . یا تولید مثل . نظیر خود را پدید آوردن فرزند آوردن .
از گوسفند بچه گرفتن زایاندن قابله زن حامله را و از گوسفند بچه گرفتن پروردن از اصل چیزی پدید آوردن نزد معتزله فعل صادر از فاعل است با واسطه و مباشرت مقابل آنست

فرهنگ معین

(تُ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) پدید آوردن . ۲ - زادن . ۳ - (اِمص . ) زایش . ۴ - ایجاد.

فرهنگ عمید

۱. چیزی را از چیز دیگر به وجود آوردن، زایاندن.
۲. (اقتصاد ) حاصل کردن چیزی از طریق زراعت یا صناعت.
۳. (اقتصاد ) مقدار کالای تهیه شده.

فرهنگستان زبان و ادب

{articulation} [زبان شناسی] عملکرد اندام های آوایی در ایجاد آوا متـ . فراگویی
{production} [سینما و تلویزیون، شیمی، علوم مهندسی، مهندسی بسپار] [سینما و تلویزیون] 1. مجموعۀ مراحل آماده سازی و ساخت فیلم یا برنامه در سینما یا تلویزیون 2. مرحلۀ فیلم برداری فیلم یا برنامه که بین دو مرحلۀ پیش تولید و پس تولید قرار دارد [شیمی، علوم مهندسی] عملیات...

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تولید، اصطلاحی کلامی می باشد.
به معنای پدیدآوردن کاری به وسیله کاری دیگر.

مفهوم تولید
وقتی کاری به واسطه انجام شدن کاری دیگر صورت پذیرد، این عمل، تولد و آن کار، فعلِ متولده خوانده می شود، مثل حرکت کلید در قفل که متولد از حرکت دست است،

ارتباط مفهوم تولید با جبر واختیار
مفهوم تولید یا تولد با موضوع جبر و اختیار مرتبط است که نخستین بحث انتزاعی کلامی در جهان اسلام بوده و همواره یکی از مهمترین مباحث کلامی باقی مانده است

خلق الاعمال از اساسی ترین مناقشات معتزله و اشاعره
...

[ویکی شیعه] تولید؛ اصطلاحی کلامی به معنای پدیدآوردن کاری به وسیله کاری دیگر است.
وقتی کاری به واسطه انجام شدن کاری دیگر صورت پذیرد، این عمل، تولد و آن کار، فعلِ متولد خوانده می شود، مثل حرکت کلید در قفل که متولد از حرکت دست است.

دانشنامه عمومی

تولید (اقتصاد). تولید ( به انگلیسی: Production ) فرایند ترکیب ورودی های مختلف از مواد و غیر مواد ( نقشه ها، دانش ساخت و… ) با یکدیگر در جهت ساخت چیزی برای مصرف می باشد ( خروجی ) . تولید در اصل ساخت یک خروجی، کالا یا خدمت دارای ارزش است که افراد از آن سود می برند. [ ۲] قسمتی از علم اقتصاد که بر روی تولید تمرکز دارد به عنوان تئوری تولید شناخته می شود، که شباهت های فراوانی به تئوری مصرف در علم اقتصاد دارد. [ ۳]
تولید یا ساخت نام صنعت بسیار مهمّی ست که از ماقبل تاریخ ایجاد شد. شاید بتوان تولید را اوّلین صنعت بشر دانست. نیاز به تولید، منجر به پیشرفت تمام رشته های مهندسی شد.
تولید یا فرآوری، از اصطلاحات علم اقتصاد، به معنی تهیه کالا و خدمات مورد نیاز با استفاده از منابع و امکانات موجود است. فعالیّت تولیدی سلسله اقداماتی است که برای تبدیل منابع به کالاهای مورد نیاز صورت می گیرد.
در اقتصاد، خلق مطلوبیت از طریق فعالیت انسانی است. تولید از نظر علم اقتصاد، دربردارنده خلق اشیا توسط انسان نیز هست؛ ولی شامل دیگر فعالیت های خدماتی چون حفاظت و نگهداری، پاکیزه سازی و … هم می شود. [ ۵]
تولید عبارت است از هرگونه فعالیت و کار ( صرف انرژی ) که عنصر یا عناصری از طبیعت را به مصرف انسان نزدیک کند. [ ۶]
تولید را ایجاد فایده و مطلوبیت برای ارضای خواسته های افراد می دانند؛ در عین حال تولید، رشته ای از فعالیت های انسانی است که عوامل تولید توسط آن ها با یکدیگر ترکیب شده و کالاها و خدمات مورد نیاز افراد را فراهم می کند. تولید کردن یعنی ایجاد فواید اقتصادی جدید. مفهوم تولید، علاوه بر جریان تغییر کالاها، شامل کلیه خدماتی است که در بهبود فایده کالا مؤثر بوده و به هنگام نیاز در دسترس افراد قرار می گیرند.
تولیدکنندگان اقتصادی برای کسب سود بیشتر عوامل تولیدی را به گونه ای مناسب با یکدیگر ترکیب می کنند. همچنین روند فعالیت های تولیدی آن ها چنان است که کمترین هزینه های تولیدی را برای یک سطح تولید مشخصی به دنبال دارد. به این ترتیب، علاوه بر تولید و مباحث مربوط به آن، هزینه های تولید نیز نقش مهمی در فعالیت های اقتصادی ایفا می کنند[ ۷]
مباحث تولید، بخش های عمده ای از علم اقتصاد را تشکیل می دهد. میزان تولیدات و ارزش اقتصادی آن یکی از مهم ترین ابزار اندازه گیری موفقیت های اقتصادی کشورهاست. به نظر ژان باتیست سی ( Jean Baptiste Say: 1767 - 1832 ) ، هر کالایی هنگامی تولید تلقی می شود، که ارزش آن برای مصرف کننده مساوی هزینه های تولید باشد. تولیدکننده ای که کالایی را تولید کند و قادر به فروش آن نباشد، در حقیقت چیزی تولید نکرده است[ ۸]
عکس تولید (اقتصاد)عکس تولید (اقتصاد)

تولید (صنعت). تولید یا ساخت ( به انگلیسی: Manufacturing ) به کاربرد ماشین آلات، ابزار، فرایندهای شیمیایی و زیستی و نیروی انسانی برای ساخت فراورده هایی برای کاربرد یا فروش می گویند. این اصطلاح می تواند دامنهٔ گسترده ای از صنایع دستی تا فناوری های پیشرفته را دربرگیرد، که در آن ها مواد خام در مقیاسی بزرگ به فراورده دگرگون می شوند. چنین فراورده هایی می توانند برای ساخت فراورده های پیچیده تر دیگری چون لوازم خانگی یا خودروها به کار روند، یا به عمده فروشان فروخته شوند، تا آنان به خرده فروشان بفروشند، و آنان نیز به کاربران نهایی ( مصرف کنندگان ) بفروشند.
مهندسی ساخت و تولید یا فرآیندهای ساخت گام هایی است که از راه آن مواد خام به یک فراورده پایانی دگرگون می شوند. فرایند ساخت با طراحی فراورده و گزینش ویژگی های موادی آغاز می شود که می باید فراورده از آن ساخته شود. سپس این مواد از راه فرایندهای ساخت برای دگرگونی به قطعه دلخواه تغییر داده می شود.
ساخت، در گروه همهٔ گونه سامانه های اقتصادی جای می گیرد. در اقتصاد بازار آزاد، ساخت بیشتر به سوی تولید انبوه فراورده ها برای فروش به مصرف کنندگان به امید سود، رانده می شود. در یک اقتصاد اشتراکی، فرایند ساخت بیشتر به سوی حالتی برای عرضه در اقتصاد برنامه ریزی شدهٔ همگرا، هدایت می شود. در اقتصادهای بازار آزاد، ساخت زیر سایه مقررات دولتی روی می دهد.
ساخت نوین دربرگیرنده همهٔ فرایندهای میانجی بایسته برای ساخت و یکپارچه سازی بخشهای یک فراورده می شود.
بخش ساخت بسیار به مهندسی و طراحی صنعتی وابستگی دارد. نمونه هایی از سازندگان بزرگ در آمریکای شمالی، جنرال موتورز، جنرال الکتریک، فایزر ودر اروپا گروه فولکس واگن، زیمنس و میشلن و در آسیا، تویوتا، سامسونگ و بریجستون هستند.
فهرست ۵۰ کشور اصلی تولیدکننده بر پایه گزارش بانک جهانی. [ ۲]
عکس تولید (صنعت)عکس تولید (صنعت)عکس تولید (صنعت)

تولید (کشاورزی). تولید یک اصطلاح عمومی برای بسیاری از محصولات کشاورزی است، از جمله میوه ها و سبزیجات ( غلات، جو و غیره نیز گاهی محصول در نظر گرفته می شوند ) . به طور خاص تر، اصطلاح تولید اغلب به این معنی است که محصولات تازه هستند و به طور کلی در همان حالت محل و زمان برداشت هستند.
در سوپرمارکت ها، این اصطلاح برای اشاره به بخشی از فروشگاه که در آن میوه و سبزیجات نگهداری می شود نیز استفاده می شود. محصول اصلی ترین محصول فروخته شده توسط سبزی فروشان ( بریتانیا، استرالیا ) و بازارهای کشاورزان است. این اصطلاح به طور گسترده و معمول در ایالات متحده و کانادا استفاده می شود، اما معمولاً در خارج از بخش کشاورزی در سایر کشورهای انگلیسی زبان استفاده نمی شود.
در بخش هایی از جهان، از جمله ایالات متحده، محصولات با برچسب های کوچک حاوی کدهای جستجوی قیمت مشخص می شوند. این کدهای چهار یا پنج رقمی یک سیستم استاندارد هستند که به منظور کمک به پرداخت و کنترل موجودی در مکان هایی که محصولات فروخته می شوند، طراحی شده اند.
سبزیجات به طور مطلوب بین ۰ تا ۴٫۴ درجه سانتیگراد ( ۳۲ تا ۴۰ درجه سانتیگراد ) ذخیره می شوند. درجه F ) برای کاهش تنفس. به طور کلی، سبزیجات باید در رطوبت بالا ( رطوبت نسبی ۸۰ و ۹۵ درصد ) نگهداری شوند، اما کدوها ( خانواده کدو حلوایی ) و پیاز خشک را ترجیح می دهند و زمانی که رطوبت زیاد است کپک می زنند.
جوانه های خام از جمله محصولاتی هستند که بیشتر در معرض خطر عفونت باکتریایی قرار دارند. [ ۱]
شستشو روشی مؤثر برای کاهش تعداد باکتری ها بر روی محصول است و آن را تا حدود ۱۰ درصد از سطح قبلی خود کاهش می دهد. [ ۲]
فاضلاب استفاده شده بر روی سبزیجات می تواند منبع آلودگی به دلیل آلودگی با مواد مدفوع، سالمونلا یا سایر باکتری ها باشد. [ ۳] پس از حذف سالمونلا در جوجه های خود توسط دانمارک، توجه به سبزیجات به عنوان منبع بیماری به دلیل آلودگی مدفوع از منابع حیوانی دیگر مانند خوک ها معطوف شد. [ ۳]
عکس تولید (کشاورزی)عکس تولید (کشاورزی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

تولید (production)
فرآیندِ ساختِ یک کالا یا عرضۀ خدمت. سه روش مختلف سازمان دهی تولید عبارت اند از تولید کارمزدی۱، تولید دسته ای مواد۲، و تولید جاری۳. تولید، برحسب بخش های صنعتی به چند گروه طبقه بندی می شود: تولید اولیه۴ (استخراج معدن و کشاورزی)؛ تولید ثانویه۵ (تولید کارخانه ای)؛ تولید نوع سوم۶ (خدمات).
job productionbatch productionflow productionprimary productionsecondary productiontertiary production

تولید (ادبیات). (در لغت به معنای پروردن) اصطلاحی در بدیع. آن است که شاعری مضمون شعر شاعری دیگری را، با برخی از الفاظ آن، در شعر خود بیاورد و معنای دیگری تولید شود؛ مانند این شعر سعدی: رخسار یار در شکن زلف تاب دار/چون گوی عاج در خم چوگان آبنوس، که شاعر دیگری آن را چنین گفته است: در زیر آن دو زلف زنخدان ساده بین/یک گوی در میان دو چوگان فتاده بین.

مترادف ها

efficiency (اسم)
کفایت، سودمندی، بهره وری، بازده، کارایی، راندمان، تولید، میزان لیاقت، پرکاری، فعالیت مفید، عرضه

genesis (اسم)
ریشه، پیدایش، سنخیت، منشاء، تولید، تکوین، سفر پیدایش، طرز تشکیل، پسوند به معنی ایجاد کننده

generation (اسم)
پشت، زایش، قبیله، نسل، تولید، تولید نیرو

manufacture (اسم)
ساخت، تولید

production (اسم)
عمل، ساخت، محصول، استخراج، تولید، عمل اوری

output (اسم)
محصول، بازده، تولید، برونداد

production rule (اسم)
تولید، قاعده

turn-out (اسم)
اجتماع، ازدحام، تولید، اعتصاب، اعتصاب گر

فارسی به عربی

انتاج , صناعة

پیشنهاد کاربران

واژه تولید
معادل ابجد 450
تعداد حروف 5
تلفظ to[w]lid
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: تَولید]
مختصات ( تُ ) [ ع . ]
آواشناسی towlid
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
زاستِش: تولید
زایش: تولد
تولید
پیشنهاد دیگر :
زاستار از کارواژه ی زاستَن مانند :
ساختار ، گفتار ، نوشتار ، کردار ، . . .
‏چیزاییدن = تولید کردن
چیزایش = تولید
{واژه تولید با ولد، تولد و . . . هم خانواده است. تولید را هم از این رو تولید گفته اند که در آن انگار چیزی زاده می شود. از این رو من واژه چیزاییدن ( آمیزه ای از �چیز� �زاییدن� ) را برای آن پیشنهاد می کنم}
‎#پیشنهاد_شخصی
‎#پارسی دوست
تولید از ولد یعنی زاییدن است که معمای دیگرش خلق است البته اعراب متقدند خلق برای خدا بهتر بکار رود .
رجوع به ولد
ولد تولید مولد اولاد و هم سان های آن از زبان قرآنی عربی است
اصلنم به گفته این آقای بالای دقت نکنید کاملا بی اساس و بی نیه است.
تولید
ریشهء این واژه پارسی ولی شکل کنون آن اربی ست :
این واژه از ریشه سه گانهء افزایندهء ( ثلاثی مزید ) : وَلَدَ گرفته شده و با آن واژه های: والِد ، والِده ، مُوَلِد ، مولود ، تولید ، تَوَلُد. . . بر ساخته شده است .
...
[مشاهده متن کامل]

این واژه : والیدن ، والاندن یا بالیدن و بالاندن پارسی است که می توان برای تمام برساخته ها با این ریشه برابر سازی کرد :
والد و والده = والَنده ( بالَنده )
مولود = والیده ( بالیده )
تولید = والانِش ( بالانِش )
تَوَلُد = والِش ( بالِش )
پیش نهاد های دیگر :
از ریشهء زاد و زای : فَرزادن ، فرزاییدن ، فرزایاندن
والد = فرزا ، فرزاینده
مولود = فرزاد ، فرزاییده
تولید = فرزایانش
مُوَلِد = فرزایش

دست ساخت
صنعتگری
کالاگری
واژه ای بی معنی و عربی که برابر زیبای آن " ساخت و ساز " است.
ساخت و ساز در ایران بیمار است

ساخت

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس