تچر

لغت نامه دهخدا

تچر. [ ت َ چ َ ] ( اِخ ) تجر. تچره. نام یکی از قصور استخر فارس. رجوع به تجر شود.

فرهنگ فارسی

تجر تچره نام یکی از قصور استخر فارس .

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:تخت جمشید

پیشنهاد کاربران

◤ تچر
تچر در ویکی پدیا
این کاخ در کتیبه هاى دیگر از همان بنا هدیش نامیده شده اشت و امروزه به کاخ داریوش یا تچر معروف است
کاخ تچر را خانه زمستانی معنی کرده اند ولی هیچ دلیلی که برساند این بنا سراى زمستانی داریوش بوده است در دست نیست.
...
[مشاهده متن کامل]

◤ تأمل دروازه تیشتر
تیشتر در اوستا تیشتریه یکی از ایزدان مزدیسنا و نگهبان باران است رجوع به فرهنک ایران باستان ص 58 و تَشتر و تیر در همین لغت نامه شود.
● تشتر: نام میکائیل علیه السلام است!
● شخصیت اسطوره اى تیشتر یا تشتر، حامی سرزمین های آریایی است.
● ستاره تیشتر یا شباهنگ ، پر نور ترین ستاره شب است.
● تیشتر یا تشتر ازنظر آوایی بسیار به تچر و تلفظ امروزی نزدیک است!
● از نظر مفهومی به کلی و در جزئیات به شدت همراستا با کتییه ها و تاریخ می باشد.
● به عنوان نمونه: اهورامزدا این کشور را بپاید از سپاه دشمن، از "خشکسالی" و از دروغ
یا ( به این کشور نیاید نه سیاه دشمن، " نه خشکسالی" و نه دروغ )
● از منظر نماد شناسی و نقوش برجسته موجود در پارسه و پیشتر از آن کاملاً مطابق بانقوش می باشد.
● با توجه به هماهنگی و رابطه نام هاى هدیوش و تیشتر متوجه می شویم که یکی توانایی بارش باران و کنترل آب و هوا را دارد و دیگری توان گذر دادن مردمان از دریا ها و آب ها
● این کاخ به کاخ آینه نیز مشهور است! به علت صیقلی بود بسیار سطوح ( آب )

منابع• https://fa.m.wikipedia.org/wiki/تیشتر• Https://Instagram.com/vaakaavi
در زبان تالشی به معنی ایوان
تَچَر در معماری به اتاق کشیده گویند اتاقی که از قانون اندازه طلایی تبعیت نکند
کاخ زمستانی، قشلاق، تجر

بپرس