تیز فهمی


مترادف تیز فهمی: دها، ذکاوت، زیرکی، هوشمندی، هوشیاری

متضاد تیز فهمی: کندفهمی

معنی انگلیسی:
acumen

مترادف ها

acuity (اسم)
تیز هوشی، تیز فهمی

acumen (اسم)
تیز هوشی، تیز فهمی، فراست، ظرفیت، بینایی

فارسی به عربی

حدة , فطنة

پیشنهاد کاربران

بپرس