جاجو

/jAju/

لغت نامه دهخدا

جاجو. ( اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه بمعنی رختخواب است : جاجوی بچه ها را درست کردن. جاجوی حسابی نداشتن.

جاجو. ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان جهانگیری بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز، واقع در 29هزارگزی شمال باختری و 8هزارگزی خاور راه شوسه مسجدسلیمان به لالی ، دارای 50 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) رختخواب جاجو :((جاجل بچه هارا بینداز. ) )
دهی در شهرستان مسجد سلیمان اهواز

پیشنهاد کاربران

روستاهای جاجو سفلی، جاجو علیا، جاجو سلیران،
در دهستان جهانگیری *زیلایی*مسجدسلیمان
محل سکونت تیره هایی از طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی ایل بختیاروند
( بهداروند. بهوند )
تیره ها
تپایی خلیلی. غریبی شیروند خلیلی. شیروند*شروند*. هارونی خلیلی.
خیری وند*سیامنصور *خلیلی.

بپرس