جامعه

/jAme~e/

مترادف جامعه: اجتماع، جمعیت، سازمان، گروه، مجمع

برابر پارسی: همبودگاه، انجمن، توداک، چبیره، چپیره، هازه، همبود، همزیستگاه

معنی انگلیسی:
society, community, [n.] soclety, fellowship, league, polity, public, socio-

لغت نامه دهخدا

( جامعة ) جامعة. [ م ِ ع َ] ( ع ص ) تأنیث جامع. ( اقرب الموارد ). گردآورنده. فراهم آورنده. جمعکننده. || ( اِ ) طوق. ( منتهی الارب ). غل. ( مهذب الاسماء ). غلی که بر گردن و بر دست نهند. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). نوعی از زیورکه دستها را به گردن فراهم آورد. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ) ( المنجد ). || دیگ بزرگ. ( دهار ). || جرگه. اجتماع. مجتمع. حوزه. حلقه. اجتماع. هیئت اجتماع. مردم یک کشور یا یک شهر یا ده.
- جفر جامعه . رجوع به جفر شود.
- غل جامعه ؛ غلی که بر گردن نهند. || دانشگاه . موسسه ای که شامل عده ای از آموزشگاههای عالی از قبیل دانشکده طب ، علوم ، ادبیات ، فلسفه و غیره میباشد. ( از اعلام المنجد ). || گروهی از مرد و زن که به تحصیلات عالی می پردازند. گروهی عرب را مؤسس روش تعلیمات دانشگاهی شمرده اند. این نظام از اندلس به اروپا و از آنجا به سایر نقاط جهان رفته است. جامعه ازهر قدیمترین جامعه عالم بشر است در حالی که دانشگاه «سالرنو» ایتالیا که در قرن نهم تأسیس شده قدیمترین دانشگاه اروپائی و دانشگاه آمریکائی بیروت قدیمترین دانشگاه بسبک جدید عالم عرب است. ( از الموسوعة العربیة ). || قطعه چوبی که با میخ به دکل کشتی کوبند هنگامی که شکسته شود. ( دزی ). || ( اصطلاح جامعه شناسی ) وضع و حالت انسانها یا حیواناتی که تحت یک قانون مشترک زیست میکنند. بوسوئه در توضیح این مطلب گوید: «در حقیقت هریک از ما بهردیگری بوجود آمده است ». زنبوران عسل به حالت اجتماعی زندگی میکنند. جامعه بمعانی دیگر نیز آمده از آنجمله است : || اجتماع انسانی یا حیواناتی که تحت قوانین معینی زندگی میکنند. خانواده یک جامعه طبیعی تشکیل میدهد. || گروهی از مردم که برای رسیدن به هدف مخصوص تحت قواعد معین گردهم جمع آمده اند. همچون جامعه ادبی و غیره. || جامعه از لحاظ فلسفی ، لوکرس گوید، جامعه یک ابداع انسانی است. هوبس معتقد است که جامعه نتیجه قراردادی است که بر اثر یک جنگ دائمی بوجود آمده است و بدین ترتیب جامعه از نظر او یک امر طبیعی است.
ماهیت جامعه ، درباره کیفیت و ماهیت جامعه نیز بحثهای گوناگون وجود دارد. کسانی هستند که وجود جامعه را بعنوان یک مقوله خاص منکرند و میگویند جامعه مجموعه ای است از افراد و از اینجاست که بحث درباره نوع خاص بودن جامعه بمیان می آید. طرفداران نظریه اصالت افراد معتقدند که پدیده های اجتماعی چیزی جز مجموعه ای از پدیده های فردی نیست و برای درک تحولات اجتماع درک اعمال و روحیات افراد کافی است. این اشخاص فراموش میکنند که خواه در طبیعت و خواه در جامعه ، مجموع دارای خواص معینی است. علاوه بر خواص اجزاء همچنانکه در قطره که جزئی از اقیانوس است کشتیرانی امکان پذیر نیست و در آن حیوانات بزرگ نمیتوانند زندگی کنند، در فرد پدیده هائی از قبیل انقلاب ، بحران ، جنگ ، تحولات رژیم سیاسی و سیستم اقتصادی و امثال آن دیده نمیشود. اگر هم این خواص در جزء وجود داشته باشد بازهم بواسطه ٔکیفیات مخصوص خود از همان خواص که در کل وجود دارد فرق میکند. درست است که انسان مجموعه ای از سلولهاست ولی دارای خاصیتی است که سلول فاقد آن خاصیت میباشد و از آنجمله خاصیت اندیشیدن. درست است که اجسام آلی از اتمها تشکیل شده اند ولی خواص فیزیکی و شیمیائی آنها با اتمهای تشکیل دهنده آنها تفاوت بزرگ دارد. لذامیتوانیم بگوئیم که اجتماع نوع خاص است. عده ای دیگر بنام «ارگانیسیستها» تصور کرده اند که میتوان اجتماع را به یک ارگانیسم بزرگ تشبیه کرد. پیدایش این طرز تفکر معلول دو جهت است : نخست آنکه در اثر اکتشاف علوم طبیعی و تحقق این مسئله که انواع از تکامل عضوی یکدیگر بوجود آمده اند برخی تصور کرده اند که میتوان اجتماع را نیز دنباله تکامل انواع دانست. دوم اینکه با این تفسیر جامد توانستند نتایجی بسود وضع اجتماعی موجود اتخاذ کنند. هربرت اسپنسر در کتاب خود موسوم به «اصول علم اجتماع » میگوید: «اجتماع از افراد تشکیل شده چنانکه بدن از سلولها بوجود آمده است » بعدها نیز رنه ورم در کتاب خود موسوم به «اجتماع ارگانیسم » و گیوم دگرف در کتاب خود این نظریه ارگانیسم را بسط و توسعه داده و حتی به نتایج خنده آوری رسیده است مسئله جریان ثروت و اجتماع را به جریان خون در بدن و پلیسها را به گلبولهای فاگرسیت خون و سیمهای تلگراف را برشته های اعصاب تشبیه کرده است و حتی سعی نموده اند تا برای وضع طبقاتی جامعه نیز در اعضاء بدن معادلهائی جستجو کنند و بهمین جهت بافتهای پیهی را بمنزله متمولین تلقی کرده اند. اشتباه طرفداران نظریه ٔارگانیسم کاملا روشن است. ما باید پیوسته در نظر داشته باشیم که در جریان تکامل مراحل مختلفه خواص تازه ای بوجود می آورد. در این مسئله تردیدی نیست که اجسام آلی از ترکیب عناصری پدید شده اند ولی آنها دارای خواص فیزیکی و شیمیائی تازه ای هستند که این خواص در خودآن عناصر دیده نمیشود. درست است که میتوان اجتماع را دنباله تکامل عضوی قرار داد ولی علاوه بر خواص ساده حیاتی خواص پیچیده اجتماعی نیز در این مرحله بروز میکند که نمیتوان آن را با ذکر خواص ارگانیسم حیوانی توضیح داد چنانکه بوشه گوید: «نه تفاوت نژادی نه اختلاف آب و هوا هیچکدام تولید اختلاف اساسی نمیکند سازمان اجتماعی آنقدر که ممکن است دارای اختلاف و تفاوت است و استحاله های معین ومتعدد را در بر دارد واین خود ثابت میکند که علی رغم تصور ما اجتماع بیان تمایلات فردی نیست بلکه تابع قوانین مشخص دیگری است غیر از قوانین فیزیولوژی ». طرفداران سوسیولوژی حیوانی نیز دچار همین اشتباه شده اند.بنظر آنان اجتماع انسانی بعینه مانند اجتماع حیوانی است و با درک قوانین اجتماع حیوانی میتوان قواعد اجتماع انسانی را نیز درک کرد. از مباحث فوق روشن شد که اجتماع را نیز نمیتوان تنها و فقط مجموعه ای از فردیا یک ارگانیسم بزرگ پنداشت و یا آن را همانند یک اجتماع حیوانی انگاشت. درست است که اجتماع از حیطه طبیعت بیرون نیست و دنباله تکامل عضوی و فردی است ولی بخودی خود موجب خواص تازه ای است که آن را امور اجتماعی می نامند و موضوع جامعه شناسی مطالعه این امور اجتماعی و دسته بندی آن ، بررسی تحولات آن و استنتاج از این تحولات برای پیش بینی از تحولات آینده است پس مسئله اساسی در جامعه شناسی مطالعه تحولات پدیده های اجتماعی و قوانین آن است. ژان ژاک روسو معتقد است جامعه حق طبیعی و قبلی است که حقوق مدنی بر طبق قرارداد اجتماعی که با رضایت افراد منعقد گردیده است ، جانشین آن شده است. مکتب تاریخی ، زندگی سیاسی را بر پایه عمل و سنت قرار داده است.هگل در جامعه اثر یک جریان دیالکتیکی و طبیعی دید که هدف آن خلق شخصیت اخلاقی و دولت است. ( از لاروس بزرگ ). || در اصطلاح منطق ، قرینه و نتیجه چون جمع شوند. ( مفاتیح العلوم ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

بیستمین کتاب از کتب قانونی شریعت موسی است و ظاهرا سلیمان مصنف آن بوده است .
۲- ( اسم ) مونث جامع . ۲- ( اسم ) گروه مردم یک شهر یک کشور جهان و یا صنفی از مردم جامع. بشریت جامع. ایرانی جامع. علما. جمع جوامع . ۳- علاقه . ۴- غل و قید زندانیان .
کتاب بیستمین و از کتب قانونیه است

فرهنگ معین

(مِ عِ ) [ ع . جامعة ] (اِ. ) گروه مردم یک شهر، کشور، جهان یا صنفی از مردم مانند جامعة بشریت ، سیاه پوستان ، هنری ، و... ،~ مدنی جامعه ای که بر مبنای خواست آزادانه و آگاهانة اکثریت مردم در شکل گیری حکومت و رعایت حقوق بشر و قانون مندانه اداره می شود. ، ~

فرهنگ عمید

۱. [جمع: جوامع] گروهی از مردم که با هم وجه اشتراک داشته باشند و در سرزمینی واحد زندگی کنند.
۲. نهادی که به وسیلۀ مؤسسات، افراد، و کشورها برای اهداف ویژ ای تشکیل می شود: جامعهٴ دانشجویان.
* جامعهٴ روحانیت: گروه پیشوایان دینی.

فرهنگستان زبان و ادب

{society} [باستان شناسی، جامعه شناسی] جماعتی (community ) ساختمند از انسان ها که از سنت ها یا نهادها یا ملیت یکسان برخوردارند

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] جامعه، عنوان برخی از زیارت نامه های مأثور است. این زیارت نامه ها را به این سبب « جامعه » می نامند که مخصوص امام خاصی نیستند، بلکه به گونه ای انشا و تعلیم شده اند که با خواندن آنها می توان هر یک از ائمه(ع) را از دور یا نزدیک زیارت کرد.

[ویکی فقه] جامعه (ابهام زدایی). واژه جامعه ممکن است در معانی ذیل به کار رفته و یا عنوان برای کتاب های ذیل باشد: • جامعه (اجتماع انسانی)، به معنای مجموعه ای از انسان ها در زندگی همسان، با نیازها، عقاید و اهداف مشترک• جامعه (کتاب)، کتابی نام بردار در روایات شیعه، بـه املای رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) و خط امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)
...

[ویکی فقه] جامعه (اجتماع انسانی). به مجموعه ای از انسان ها در زندگی همسان، با نیازها، عقاید و اهداف مشترک گفته می شود.
انسان در میان تمامی جانداران، فطرتا موجودی اجتماعی است و قرآن نیز این حقیقت را در آیاتی مانند «یـاَیُّهَا النّاسُ اِنّا خَلَقنـکُم مِن ذَکَرٍ واُنثی وجَعَلنـکُم شُعوبـًا وقَبائِلَ لِتَعارَفوا...» ، «نَحنُ قَسَمنا بَینَهُم مَعیشَتَهُم فِی الحَیوةِ الدُّنیا ورَفَعنا بَعضَهُم فَوقَ بَعضٍ دَرَجـتٍ لِیَتَّخِذَ بَعضُهُم بَعضـًا سُخریـًّا»، «بَعضُکُم مِن بَعضٍ» و آیات دیگر آورده است. مجموعه رفتارها و روابطی که میان همه انسان ها با دیگران، از جمله طبیعت و دیگر انسان ها وجود دارد از خاستگاهی به نام «جامعه» شکل می گیرد.
تعریف واژه
واژه جامعه از نظر لغوی اسم فاعل مؤنث از مصدر «جمع» و به معنای گردآورنده، فراهم کننده و جمع کننده است. مفهوم «جمع» به معنای گردآوری و فراهم کردن را در آیات زیادی می توان دید؛ مانند «وجُمِعَ الشَّمسُ والقَمَر»، «یَومَ یَجمَعُکُم لِیَومِ الجَمعِ» و «اِنَّ عَلَینا جَمعَهُ وقُرءانَه». این واژه در زبان عربی قدیم صرفا کاربردی لغوی داشته، به معنای اصطلاحی و رایج آن ارتباطی ندارد. در قرآن نیز واژه جامعه و همخانواده های آن به مفهوم رایج و اصطلاحی آن نیامده است.اصطلاح جامعه در میان دانشمندان اجتماعی از پر ابهام ترین و کلی ترین واژگان است. ابهام مزبور تا جایی گسترش یافته که گاه با واژگانی مانند « ملت »؛ « امت » و مفاهیمی دیگر و حتی با اصطلاح تمدن به معنای «مجموعه ای گسترش یافته در دوره ای قابل ملاحظه از زمان» نیز مترادف شده است و گاه برخی عالمان اجتماعی آن را صرفا بر اجتماعات بزرگ اطلاق کرده اند و جوامع کوچک تر را که به مرحله مدنیت نرسیده اند، جماعت، گروه، دسته و... نامیده اند، بنابراین دستیابی به تعریفی روشن و جامع و مانع، دشوار می نماید و به رغم کاربردهای فراوانش این مفهوم هنوز تعریفی مورد اتفاق نیافته است.
تعاریف دیگر
عالمان اجتماعی، در تعاریف خود از جامعه حسب وابستگی به مکتب یا رویکرد مختلف، هریک به عناصری اشاره کرده اند؛ برخی بر عناصری مانند اهداف عام المنفعه تاکید کرده اند. برخی دیگر سنت ها، عادات، رسوم، شیوه زندگی و فرهنگ مشترک را عناصر اساسی در تعریف جامعه برشمرده اند و عده ای وحدت جزئی جسمی، روانی و اخلاقی بین موجودات هوشمند، برخورداری از حکومتی پویا، فراگیر و کارآمد یا هدف و سرزمین و فرهنگی مشترک و دارای پیوندهای زیستی، فنی و فرهنگی را مهم دانسته اند. (مراد از وحدت جزئی جسمی، پیوند و تشارک افراد یک جامعه است نه از هر جهت بلکه از برخی جهات، آن چنان که فردیت آنان نیز ملحوظ ماند) عده ای نیز آن را به جمع شدن ارادی افرادی برای دستیابی به امتیازات مستقیم و غیر مستقیم تعریف کرده اند. در نگاهی کلی می توان جامعه را عبارت از مجموعه انسان هایی دانست که در جبر برخی نیازها و تحت نفوذ یک سلسله عقیده ها، ایده ها و آرمان ها در یکدیگر ادغام شده، در یک زندگی مشترک غوطه ورند و روابط گوناگون مشترک و متقابل و نسبتا پایداری، آن ها را به هم پیوند می دهند و هدفی واحد آنان را گرد آورده است. مطالعه جامعه بر طبق اصول علمی در حقیقت از آثار برخی از دانشمندان ریشه می گیرد که روابط انسان را با محیط پیرامونش چه از لحاظ طبیعی و چه از جهات اجتماعی بررسی کرده اند؛ مانند خواجه نصیرالدین طوسی (۵۹۸ ـ ۶۷۲ ق.) که نخستین بار بحث اصالت جامعه را به مفهوم فلسفی آن مطرح کرد. باتوجه به تعاریف و ویژگی هایی که برای جامعه شمرده می شود، ساخت ها و واژگان اجتماعی دیگری را می توان در آیات متعددی بازیافت که زیرمجموعه این مفهوم هستند و بر وجود، ویژگی ها و سنت های موجود آن دلالت دارند؛ مانند فئه، قرن، قریه ، شعوب، رهط، امت، قوم ، حزب، طایفه ، قبیله ، معشر، مدینه و آیات مربوط به خانواده و ساکنان یک سرزمین وسیع و افراد پیرامونی یک دین ، بنابراین مفهوم جامعه از دیدگاه قرآن، تشکیکی و دارای مراتب است.
نگاه کلی قرآن به جامعه
...

[ویکی فقه] جامعه (کتاب). جامِعه، کتـابـی نـام بـردار در روایـات شیعه ، بـه امـلای رسول الله (ص) و خط امیرالمؤمنین علی (ع) است.
غالباً از جامعه در کنار متنی مشابه با عنوان جَـفر که آن نیز نگاشتۀ امام علی (ع) دانسته می شود، یاد شده است.
تعریف
روایاتی از امام صادق و امام رضا (ع) جامعه را صحیفه ای از پوست به طول ۷۰ ذراع ، متن آن را املای پیامبر (ص) به خط امام علی (ع) و محتوای آن را همگی حلال و حرام و تمامی اموری که مردم تا روز قیامت بدان نیاز دارند، حتی دیه خراش ها معرفی کرده اند و گفته اند که این کتاب تنها در اختیار امامان شیعه (ع) است. روایتی از امام کاظم (ع) نیز به صراحت بیان می کند که در میان فرزندان آن حضرت تنها امام رضا (ع) می توانسته از کتاب جامعه استفاده کند، زیرا این کتاب تنها مختص به پیامبر (ص) و اوصیای او ست. براساس روایات، این کتاب در کنار الواح و عصای موسی (ع) ، خاتم سلیمان ، ذوالفقار امام علی (ع) و دیگر میراث پیامبران (ع) به اوصیای پیامبر خاتم (ص) رسیده است و از ودایع امامت و یکی از منابع علم امام به شمار می رود.
اثبات وجود
گفتنی است که گاهی ائمه (ع) برای اثبات وجود چنین متنی آن را به برخی اصحابشان نشان می دادند؛از آن جمله بنابر نقل صفار، امام باقر(ع) جامعه یا بخش هایی از آن را به ابوبصیر نشان داده است.
فقهی بودن
...

دانشنامه عمومی

جامعه (استان وادی). جامعه ( به عربی: جامعة ) یک شهرداری در الجزایر است که در ناحیه جامعه واقع شده است. [ ۲] جامعه ۵۰٬۹۱۶ نفر جمعیت دارد و ۴۱ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس جامعه (استان وادی)عکس جامعه (استان وادی)عکس جامعه (استان وادی)

جامعه (بوم شناسی). در بوم شناسی، جامعه ( به انگلیسی: Community ) یا گروه جمعیتی عبارتست از دو یا چند گونه مختلف که یک منطقه جغرافیایی یکسان و در یک زمان خاص وجود دارند. این مفهوم به عنوان یک جامعه زیستی نیز شناخته می شود. اصطلاح جامعه کاربردهای مختلفی دارد. در ساده ترین شکل آن، گروه هایی از موجودات موجود در یک مکان یا زمان خاص اجتماع است. برای مثال «جامعه ماهیان دریاچه انتاریو پیش از صنعتی شدن».
یکی از مباحث اصلی تحقیق در بوم شناسی جامعه این بوده است که آیا جوامع زیست محیطی دارای ساختار ( غیر تصادفی ) هستند و اگر چنین است چگونه می توان این ساختار را توصیف کرد. اشکال ساختار جامعه شامل جمع شدن[ ۱] و لانه گزینی است.
عکس جامعه (بوم شناسی)عکس جامعه (بوم شناسی)

جامعه (فیلم). جامعه ( انگلیسی: Society ) فیلمی در ژانر معمایی و کمدی ترسناک است که در سال ۱۹۸۹ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به بیلی وارلاک اشاره کرد.
عکس جامعه (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

جامعه (society)
گروهی وسیع شامل سازمان های متعدد و تعدادی از انسان ها که درطی ادوار از اتکای متقابل اجتماعی و انتظام جمعی بهره مند باشد. جامعه مفهومی است که از روابط بین افراد پدید می آید، اما ماهیتی متفاوت از مجموع خصوصیات فردی را احراز می کند. به تعبیر دیگر جامعه ای کلی است متمایز از اجزای خود و وجود کیفی آن مستقل از افراد است. جامعه یک ابداع انسانی است که ورای افراد موجودیت می یابد و قبل از آن ها بوده و بعد از آن ها نیز باقی خواهد ماند. جامعه نسبت به اجتماع متأخر است، چراکه اعضا در جامعه نه به طور ذاتی و سرشتی، بلکه به گونه ای آگاهانه و ارادی، به خاطر مقاصد و منافع معینی دور هم گرد آمده و اتفاق یافته اند. در جامعه، شبکۀ روابط انسانی از برخورد با نهادها و سازمان های اجتماعی، نظم های اساسی یا الگوبندی هایی را به وجود می آورد که این الگوبندی ها به مثابۀ ابزاری است که به انسان ها در چگونگی برقراری ارتباط با یکدیگر یاری می رساند و برای آن که سازمان اجتماعی سطح مطلوب و جامعه نظم خود را حفظ کند باید رفتارهایی که صورت الگو به خود گرفته، پیش بینی پذیر بوده و استمرار و دوام داشته باشد تا امکان انتقال آن از نسلی به نسل دیگر به راحتی صورت پذیرد. شالودۀ هر جامعه ای به طور نسبی بر پایۀ هنجارها، ارزش ها و آداب و رسومی قرار دارد که در طول سالیان دراز پذیرفته شده و مبین احساسات ریشه دار، عادات و شیوه های ثابت و تجویزشده رفتار هستند و از میان آن ها برخی که مهم تر به نظر می رسند تبدیل به قوانین می شوند و ضمانت اجرا پیدا می کنند. میزان اِعمال نظارت اجتماعی در هر جامعه به توانایی اعضای جامعه در انطباق خود با هنجارهای موجود بستگی دارد. رشد و توسعۀ شهرنشینی و افزایش تقسیم کار و به تبع آن تخصصی شدن جوامع از حیث اقتصادی و اجتماعی، در روابط گروه های درون جامعه دگرگونی ایجاد کرده است. اساس روابط در جامعه، بر رقابت، دنبال کردن منافع شخصی، کارایی فردی، پیشرفت و تخصص گرایی مبتنی است؛ پیوندهای عاطفی ضعیف و موقت است و برخوردها پراکنده و منقطع و فقط به منظور هدف های عملیِ خاص صورت می گیرد. در جامعه نوعی ناشناختگی شکل می گیرد که متأثر از روابط رسمی و غیرشخصی میان افراد است. همبستگی موجود در جامعه بر پایۀ تمایز است و انسان ها تا جایی این همبستگی را حفظ می کنند که نیازهایشان توسط دیگری برآورده شود. دربارۀ کیفیت و ماهیت جامعه نظرات گوناگونی وجود دارد: طرفداران نظریه اصالت فرد معتقدند که پدیده های اجتماعی چیزی جز مجموعه ای از پدیده های فردی نیست و برای درک احوال اجتماع درک اعمال و روحیات افراد کافی است، در حالی که طرفداران اصالت جمع معتقدند که جامعه چیزی فراتر از افراد است، یعنی جامعه خاصیت معینی دارد که متمایز از خواص مجموع آن است. عده ای دیگر به نام ارگانیسم گرایان، جامعه را به صورت یک ارگانیسم یا موجود زنده در نظر می گیرند که تمام اجزاء درون آن با هم وابستگی متقابل دارند و تغییر در یکی از اجزا منجر به ایجاد تغییر در کل آن می شود. برخی دیگر در قالب تفکر دیالکتیکی جامعه را در کلیت و تامیت آن می بینند که در جریان توقف ناپذیر ساخته شدن و ویران شدن قرار دارد. نیز ← اجتماع (جامعه شناسی)

جامعه (دین). کتابی که گویند امام علی (ع) به خط خود نوشته بوده است. طبق روایات شیعه پیامبر اکرم (ص) احکام دینی و حوادث گذشته و آینده را که از طریق وحی دریافت می کرد، برای امام علی (ع) املا می کرد، و ایشان همه را نوشته و به صورت دو کتاب جفر و جامعه تدوین کرده است. جامعه، که در چندین حدیث از آن به نام کتاب علی (ع) یا صحیفۀ جامعه تعبیر شده، نزد امامان محفوظ و در زمان امام باقر (ع) و امام صادق (ع) معروف بوده است و در روایات بسیار از آن یاد شده است.

جامعه (زیست شناسی). جامعه (زیست شناسی)(sociobiology)
(یا: زیست شناسی اجتماعی) مطالعه دربارۀ شالودۀ زیست شناختی هرگونه رفتار اجتماعی، ازجمله کاربرد علم وراثت جمعیت در تکامل رفتار. براساس این مطالعه، مفهوم استعداد جامع مبنی بر این که در هر فرد «ژن های خودخواه۱» وجود دارد، شکل گرفته است. برخلاف برخی از تعبیرهای عامیانه، در این رشتۀ علمی ادعا نمی شود که همۀ رفتارها بر مبنای وراثت تعیین می شوند. دبلیو دی همیلتون۲ مفهوم «استعداد جامع۳» را مطرح کرد؛ در این مفهوم بر کارکرد تکاملی رفتار تأکید و ادعا می شود که همین کارکرد به موجود زنده امکان می دهد که به هر اندازه بتواند شکل های وراثتی خود را برای نسل های آتی باقی گذارد. همین اندیشه به مفهوم «ژن های خودخواه» ریچارد داوکینز۴ نیز راه یافته است.selfish geneWD Hamiltoninclusive fitnessRichard Dawkins

جدول کلمات

توده مردم

مترادف ها

society (اسم)
اجتماع، محفل، گروه، جمعیت، انجمن، شرکت، مجمع، مصاحبت، جامعه، نظام اجتماعی، اشتراک مساعی، انسگان

فارسی به عربی

مجتمع

پیشنهاد کاربران

به نظرم شما وقتی جامعه گردی کنیم پذیرای همه چی باشید نمیگم خوب یا دانای مطلق ام ولی حس میکنم خیلی مظلومم همه باهام بدن درحالیکه مردم داری بلدم کنم فضولم نیستم بی شرفا بد دهنیمم به خاطر حمله خودتون بوده
...
[مشاهده متن کامل]
و درک می کنم خود منم آدمم ممکنه همه دوسم نداشته باشن لایف استایلمم اوکی عوض میکنم البته گفتم نظرمم دارم شما بحث های روشن فکری راه می اندازید ولی مانع اظهار نظر میشید و ضمنا اگه شوهر من می خوای نه بسیجی، نه آتئیسم اوکی؟

سلیم
جامعه: واژه ای اربی س برابری با انجمن، گروه در فارسی ست در سال دوم دبیرستان درسی بنام جامعه شناسی داشتیم که مراد همان انجمن شناسی یا گروه شناسی بود ولی معنی دانشگاه ندارد و جامع یعنی گرد همایی و دانشگاه مانند مسجد جامع � مسجد یزرگ شهر که برای گردهمایی همه ی مردم هم استفاده می شود� جامع الازهر� دانشگاه ازهر در شهر قاهره�.
...
[مشاهده متن کامل]

جامعه ( = اجتماع ) : زندگی گروهی، مردمی بیش تر سازمان یافته، دارای منافع مشترک که با هم رابطه ( خانوادگی، خویشاوندی، اقتصادی و. . . ) دارند، نیازهای یکدیگر را برطرف می کنند و در میان آنان ثروت، فرهنگ و تمدن پدید می آید و رشد می کند و عمدتا زبان، باورها و ارزش های فرهنگی آنان یکی است یا به هم نزدیک است و در یک مقطع زمانی زندگی می کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

( https://www. cnrtl. fr )
همتای پازسی این واژه ی عربی، واژه ی زیبای سنسکریت لُکاس lokAs می باشد.

جامعه
جامعه حاضر و غایب است
جامعه حاضر است وقتی� ارتباطات� وجود دارد
جامعه غایب است وقتی که� ارتباطات� وجود ندارد
اصلی ترین و مهمترین� ارتباطات� در بستر �شیوه معیشت ( بخصوص در روندتولید، توذیع، مصرف ) پدیدار می شود
...
[مشاهده متن کامل]

رسانش ( conduction ) در سیستم های جامعه با معناداری است و در اشکال مختلف ارتباطات ( مراوده Communication ) خود را نشان می دهد

جامعه: چَپیره، بر وزن دبیره ( برهان قاطع )
جمایه : جامعه" از ریشه ی جم"
جمیدن: جمع شدن
جماییدن : گرد همایی
جمایشگاه: مرکز مجمع/همایش
جمش: کنش جمع کردن
جمان: جامع
جمایش: محفل، گردهمایی، کنفرانس
جمینیدن: تجمیع کردن، مجموعه تشکیل دادن
...
[مشاهده متن کامل]

جمینه: مجموعه
جمین: مجموع، حاصل جمع
جمینش:مجموعه ساختن
جمش: کنش جم کردن، عمل جمع
جمایند: تجمع
جمبود: جامعه
جمانیدن: اجماع کردن
جمانش: کنش اجماع کردن
سرجم: جمع کل
جمکرد: حاصل جمع
جَمن: بعلاوه ( )
جماوند: عضو تشکل
جمیات: جمعیت ( پسوند ات اربیک نیست )
جَمهی: جمعی
جوما: همان واژه ی اربیک جمعه است
و. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

مجموعه ای از انسان ها
University 🇬🇧
🇮🇷 دانشگاه
🇸🇦🇪🇬 جامعة
در پارسی [ جامعه ] که از عربی هم وارد شده به معنی Society است اما در عربی [ جامعة ] به معنی University است
🇮🇷 واژه ی برنهاده: هازمان 🇮🇷
جامعه ریشه اصل واژه جم و بعدش جام به هیچ وج عربی نیست دوستان عزیز
واژه جامعه از هم ریشه واژه جام که یک واژه کاملا پارسی است هست.
واژه جامعه صد درصد پارسی است عربی آن مجتمع می شود.
همایه : جامعه
همایه برگرفته از فعل هماییدن ( جمع شدن ) است.
جامعه: هازمان
علوم اجتماعی: دانش هازمانی
جامعه شناسی: هازمان شناسی
استان . . هم معنی جامعه دارد . .
کومه لگا
جامعه ( کومه لگا )
توده مردم
جامعه از جمع و گرد همایی یک گروه در جایی مشخص سخن می گوید.
برابر آنرا می توان در فارسی. جا همه ، بکار برد.
زیرا از لحاط آوایی خیلی شبیه واژه عربی است و براحتی جایگزین آن می شود. و از طرفی از لحاظ معنی هم کاملن با آن هم معنی است.
باهَمِستان
جامعه : همایه
برگرفته از کُنش �هماییدن� : جمع شدن، اجتماع کردن، گرد هم آمدن
این کُنشی ( فعلی ) نوساخته است که برگرفته از هم آی ( آمدن ) یدن ( نشانه مصدری ) می باشد و روی هم رفته � هماییدن� میشود.
...
[مشاهده متن کامل]

برخی واژگان که میتوان از آن ساخت: همایه ( جامعه ) ، هماییده ( اجتماع ) ، همایش ( جلسه، کنفرانس ) ، گردهمایی ( میتینگ )

یا لباس یافراهم کردن
جامعه ( Society ) : [اصطلاح جامعه شناسی] گروهی از مردم با پیوستگی کما بیش پایدار که برای فعالیتهای جمعی خود تشکیل شده اند و احساس می کنند که به یکدیگر تعلق دارند . مجموعه ای از افراد انسانی که با نظامات و سنن و آداب و قوانین خاص با یکدیگر پیوند خورده و زندگی دسته جمعی دارند .
...
[مشاهده متن کامل]

جامعه عبارت است از مجموعه ای از انسانها که در جبر یک سلسله نیازها و تحت نفوذ یک سلسله عقیده ها و ایده ها و آرمانها در یکدیگر ادغام شده و در یک زندگی مشترک غوطه ورند .
جامعه به وسیع ترین معنا به کل مناسبات اجتماعی میان آدمها دلالت دارد . هر انبوهه ای از آدمیان را از هر دو جنس و همه سنین که در یک گروه با دوام و دارای نهادها و فرهنگ کم و بیش اختصاصی خود گرد هم آمده باشند می توان جامعه خواند .
منبع https://rasekhoon. net

هازمان
این واژه و واژه های همخانواده آن ریشه ایرانی دارند چون :
در زبان اوستایی واژه *یم yam به معنای رویهم گذاشتن است که امروزه جم خوانده میشود ( مانند yakar که امروزه جگر خوانده میشود ) و عرب آنرا جمع مینویسد.
...
[مشاهده متن کامل]

در زبان اوستایی واژه *yǝ̄ma به شکل جم در واژه جمشید ( دارای نور دوگانه ) و به معنای دوقلو دوگانه به کار رفته است.

*پیرس:
Indo - European etymology: Compiled by Sergei Nikolayev on the basis of A. Walde and J. Pokorny's dictionary

ا. فا. [ع] ( مِ عَ ) مؤنث جامع، گردآورنده، تودۀ مردم، گروهی از مردم که باهم وجه اشتراک داشته باشند، صنفی از مردم. مردم یک شهر یا کشور. و نیز بمعنی دانشگاه. و غل که بدست و گردن زندانیان ببندند.
مؤخذ: فرهنگ فارسی عمید
1 - جامعه در زبان عربی به معنی دانشگاه نیز است.
2 - در باره مسجد جامع الازهر : جامع شاره میشود اما در باره دانشاه الازهر کلمه جامعه الازهر بکار میرود
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس