جان احمد

لغت نامه دهخدا

جان احمد. [ اَ م َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان ارهان بخش قاین شهرستان بیرجند است در 97 هزارگزی جنوب خاوری قاین ، سرراه اتومبیل رو اسفدان به اسفج واقع شده و محلی است معتدل که در دامنه قرار دارد و سکنه آن 257 تن است.زبان آنان فارسی و آب آن از قنات است. محصول آنجا غلات ، شلغم ، چغندر و شغل مردم زراعت و مالداری و راه آن اتومبیل رو می باشد. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

جان احمد. [ اَ م َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان فعله کری بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاه است در 9 هزارگزی خاور سنقر و 4 هزارگزی شمال ماران گاز واقع شده است. محلی است کوهستانی و سردسیر سکنه آن 85 تن و آب آنجا از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات و حبوبات دیمی است و شغل اهالی زراعت ، قالیچه و جاجیم بافی و راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی در شهرستان کرمانشاهان

دانشنامه عمومی

جان احمد روستایی در دهستان زهان بخش زهان شهرستان زیرکوه استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۲۸۶ نفر ( در ۸۶ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس جان احمد
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس