جاهلی

/jAheli/

لغت نامه دهخدا

جاهلی. [ هَِ ] ( حامص ) نادانی. نابخردی. کودنی :
آری بجاهلی نتوان کرد مهتری.
فرخی.
هر آنکس که عیبش نگویند پیش
هنر داند از جاهلی عیب خویش.
سعدی.

جاهلی. [ هَِ ] ( ص نسبی ) منسوب بجاهلیت. آنکه یا آنچه در عهد جاهلیت بوده است.
- عهد جاهلی ؛ دوره عرب قبل از اسلام.

فرهنگ فارسی

جاهلیت، آنچه که درعهدجاهلیت بوده است
منسوب بجاهلیت

فرهنگ عمید

۱. مربوط به عهد جاهلیت.
۲. (حاصل مصدر ) نادانی.

پیشنهاد کاربران

بپرس