جدید الورود
/jadidolvorud/
برابر پارسی: نورسیده، نوآمده، تازه، نو
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
در تداول فارسی نو رسیده تازه رسیده تازه وارد .
فرهنگ عمید
۲. کسی که تازه به جایی وارد شده، تازه وارد.
مترادف ها
مبتدی، تازه کار، دانشجوی سال اول دانشکده، جدید الورود، نوچه، تازه کار ناازموده
جریان، ورودیه، درامد، عایدات، عایدی، دخل، وارد شونده، جدید الورود
دانشجوی سال اول دانشکده، جدید الورود
جدید الورود، نامزد جدید، نامزد ورود به خدمت کلیسا
فارسی به عربی
دخل
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید