جربه

لغت نامه دهخدا

جربه. [ ج َ رَب ْ ب َ ] ( ع اِ ) گروه خران ، یا درشت و قوی از خران و مردمان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مردمان قوی در صورتی که گروهی متساوی باشند. ( از اقرب الموارد ). گروه خران درشت و قوی از خران را نیز گفته اند. ( ذیل اقرب الموارد ). || زهار خر. || بسیار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || عیال مرد که بخورند و نفع نبخشند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

جربه. [ ] ( اِخ ) خلیجی است در جنوب شرقی تونس. طول آن از شمال بجنوب 130 و ازشرق بغرب 90هزارگز است. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ).

جربه. [ ج ُ رَب ْ ب َ ] ( اِخ ) کوهی است از آن بنی عامر. ( معجم البلدان ). کوهی است. ( منتهی الارب ). آنرا جَرَبَّة نیز گویند. ( منتهی الارب ).

جربه. [ ج َ ب َ / ب ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز است. و در 20 هزارگزی جنوب خاوری اهواز در کنار راه آهن اهواز به بندر شاهپور واقع شده و محلی دشت و گرمسیر است. 75 تن سکنه شیعه عربی و فارسی زبان دارد آب آن از چاه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن در تابستان اتومبیل رواست ساکنان از طایفه جبارات می باشند این آبادی را یربه نیز می نامند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

جزیره ایست که شهری در ساحل آن قرار دارد و برای رسیدن بدان باید از بحر قیصر عبور کرد . در آنجا درختان خرما و سیب و سایر میوه ها فراوان است بطوریکه بفاصله چند میلی بوی خوش آنها بمشام میرسد .

دانشنامه آزاد فارسی

جِرْبِه
جِرْبِه
جزیره ای نزدیک ساحل جنوب شرقی تونس۱، در خلیج قابس۲. ۵۱۰ کیلومتر مربع مساحت و ۹۲,۳۰۰ نفر جمعیت دارد (۱۹۸۴). شهر مهم آن حمت السوق است. با تنگۀ۳ کم عمقی از سرزمین اصلی۴ جدا می شود، که زمانی رومی ها روی آن پُل ساخته بودند. از مهم ترین مراکز جذب جهانگرد تونس است. محصولات بومی آن عبارت اند از زیتون، خرما، پرتقال، و اسفنج. ابتدا مسکن رومی ها بود، در ۶۵۵م به تصرّف اعراب درآمد، سپس به ترتیب سیسیلی ها۵، نورمان ها۶، ترک ها، و فرانسوی ها برآن مسلط شدند. در محل منینکس۷ باستانی بنا شده است، و خرابه های کارتاژی و به ویژه رومیِ فراوانی دارد، ازجمله یک طاق نصرت و دو قلعه.
TunisiaGulf of GabèschannelmainlandSiciliansNormansMeninx

پیشنهاد کاربران

بپرس