جرغ

لغت نامه دهخدا

جرغ. [ ] ( اِخ ) نام نهری است بنزدیک بخارا که از شهر می آمد و بجرغ می رسید و آن را سیراب میکرد و افزونی آن به نهر شهر برمیگشت. ( از احوال و اشعار رودکی سعید نفیسی ص 110 ).

فرهنگ فارسی

نام نهری است بنزدیک بخارا که از شهر می آمد و بجرغ می رسید و آنرا سیراب میکرد و افزونی آن به نهر شهر بر میگشت .

گویش مازنی

/jeregh/ چابک – تند و تیز

پیشنهاد کاربران

jergh/ در گویش شهرستان بهاباد/ چابک – تند و تیز - با نشاط - قبراق - سرحال
این دم نوش را بخور تا جرغ بشی

بپرس