جزیرهالعرب


معنی انگلیسی:
the arabian peninsula

لغت نامه دهخدا

( جزیرةالعرب ) جزیرةالعرب. [ ج َ رَ تُل ْ ع َ رَ ] ( اِخ ) جایگاههای عربها. آنرا جزیره بدان جهت نام کردند که خلیج فارس و دریای سودان ازدو سوی آنرا احاطه کرده اند و دجله و فرات بجانب شمال آن قرار دارد و آن سرزمین اعراب و منشاء آنهاست. ( از تاج العروس ). یاقوت حموی آرد: درباره حدود این جزیره اختلاف است و بهترین اقوال گفته ابوالمنذر هشام بن محمدبن السائب بنقل از ابن عباس است. وی گوید: عرب جزیره خود را به پنج ناحیه تقسیم کرده اند. هم او گوید: بلاد عرب را بدان جهت جزیره نام کردند که رودخانه ها و دریاها از هر سوی آنرا احاطه کرده اند و بصورت جزیره ای درآمده که در دریا قرار دارد، بدین ترتیب که فرات از جانب روم در ناحیه قنسرین سر برآورده ، سپس به اطراف جزیره و سواد عراق سرازیر شده و در نواحی بصره به دریا میریزد و از آنجا به آبادان امتداد می یابد و سپس بجانب مغرب متمایل و بسوی شیخ نشین های عربی کشیده میشود و بهمین طریق اطراف شبه جزیره عربستان به آبهایی احاطه میشود. هم او گوید: سرزمین بلاد عربی که در آن اقامت گزیده و به توالد پرداختند به پنج قسمت تقسیم شده که عبارتند از: تهامه ، حجاز، نجد، عروض و یمن که ذکر آنها بدین صورت در اخبار و اشعار عرب بکرات آمده است و اصمعی گوید: جزیرةالعرب به چهار قسمت تقسیم شود: یمن ، نجد، حجاز و غور که تهامه باشد. پس حجاز و توابع آن و تهامه و یمن و سبا و احقاف ویمامه و الشجر و هجر و عمان و طائف و نجران و حجر ودیار ثمود و بئر معطله و قصر مشید و ارم ذات العماد و اصحاب اخدود و دیار کنده و جبال طی و آنچه میان این نقاط است ، جزیرةالعرب باشد. ( از معجم البلدان ). و قاضی صاعد اندلسی آرد: بلاد عرب معروفند به جزیرةالعرب و بدین اسم نامیده شده اند، زیرا که دریا از سه طرف به آنها محیط است : از طرف مغرب خلیج جده و جار و ایله و قلزم که از دریای بزرگ زنگبار خارج شده و از طرف جنوب بحر عدن که همان دریای بزرگ ( اقیانوس کبیر ) واز مشرق خلیج عمان و بحرین و بصره و خاک ایران بر آن احاطه دارد، اما شمال جزیرةالعرب به بلاد شام و قسمت جنوبی بلاد آن مابین حجر ( بلاد ثمود تا دومةالجندل ) و بلاد متصل به آن از شهرهای مشرف بر سماوه منتهی میگردد. جزیرةالعرب بر چهار مملکت بزرگ تقسیم شده که عبارتند از: حجاز و نجد و تهامه و یمن و مسافت جزیرةالعرب طولاً میان عدن و اطراف شام قریب چهل منزل و مسافت آن عرضاً مابین ساحل بحر ایله و جار و جده و میان عذیب و بلاد متصل به مزرع عراق بیست وپنج منزل است. ( از طبقات الامم اندلسی ص 201 ضمیمه گاهنامه ). مؤلف تاریخ اسلام آرد: شبه جزیره بزرگی است به مساحت تقریباً سه ملیون کیلومتر مربع واقع در منتهی الیه جنوب غربی آسیا. از غرب محدود است به خلیج عقبه و دریای سرخ ( دریای قلزم ) و از شرق به خلیج عمان و خلیج فارس و خاک عراق و از جنوب به خلیج عدن و دریای عمان. در شمال عربستان بیابان پهناور یکنواختی است که از یک طرف به دره فرات و از طرف دیگر به سوریه و فلسطین اتصال می یابد و مرز طبیعیی از قبیل رود و کوه در آن نیست و بدین جهت جغرافی نویسان از قدیم و جدید در باب حد شمالی اختلاف داشته اند، بعضی آنرا خطی ممتد از ساحل مدیترانه تا لب رود فرات فرض کرده اند و برخی کمتر یا بیشتر و در تحولات سیاسی که پس از جنگ بین المللی اول رخ داد عربستان از طرف شمال به اردن و عراق محدود شده و اتصال آن به مدیترانه و فرات بریده شده است. ( از تاریخ اسلام فیاض ص 2 ). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی و نخبةالدهر دمشقی و الحلل السندسیة و فهرست آن شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی حج] جزیرةالعرب، خاستگاه اسلام و دربرگیرنده حرمین شریفین، در جنوب غربی آسیا، با حدود 3 میلیون کیلومتر مربع مساحت، بزرگ ترین شبه جزیره دنیاست.
این شبه جزیره از طرف شمال به وسیله ریگزارهای بسیار وسیع به عراق و اردن محدود می شود و با آن که در شرق، جنوب و مغرب به خلیج فارس، دریای عمان، خلیج عدن و دریای سرخ می پیوندد، جز در جنوب، از آب بهره چندانی ندارد.
بر پایه گزارشات تاریخی اقوام مختلفی همچون قوم عاد و ثمود در این سرزمین می زیسته اند و زبان تمامی ساکنان جزیرةالعرب، عربی بوده است.

[ویکی فقه] جزیرة العرب. جزیرة العرب ، (یا شبه جزیره عربستان) پهناورترین شبه جزیره جهان ، واقع در جنوب غربی آسیا می باشد.
مردم جزیرة العرب به زبان عربی سخن می گویند.قبایل بنی هاشم ، عَنَزَه ، جُهَینه ، بنی حرب ، مُطَیر، قریش و ثَقیف برخی از قبایل آن جا هستند.

[ویکی شیعه] جزیرة العرب. جزیرة العرب یا شبه جزیره عربستان پهناورترین شبه جزیره جهان ، واقع در جنوب غربی آسیا. این شبه جزیره میان آب های خلیج فارس ، دریاهای عمان و عرب در مشرق ، اقیانوس هند و خلیج عدن در جنوب و دریای سرخ در مغرب قرار دارد و به سبب محاصره با دریاها و رودها ــ از جمله فرات در قسمت شمالی آن ــ که شبه جزیره را تقریباً به صورت جزیره در آورده است، اکثر جغرافیانویسان و مورخان قدیم و جدید آن را جزیرة العرب خوانده اند.
جزیرة العرب مشتمل بر کشورهای عربستان سعودی و یمن در جنوب ، عمان و امارات متحده در مشرق ، کویت در شمال و قطر در ساحل جنوبی خلیج فارس است.

[ویکی اهل البیت] جزیرة العرب. این صفحه مدخلی از فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام است
جزیرة العرب (ارضُ العرب):
پهناورترین شبه جزیره جهان، واقع در جنوب غربی آسیا.
جزیرة العرب، شبه جزیره بزرگی است، واقع در منتهیٰ الیه جنوب غربی آسیا که از سه طرف در حصار آب قرار دارد؛ از غرب به دریای سرخ که حد فاصل جزیرة العرب و قاره آفریقا است؛ از جنوب به اقیانوس هند و از شرق به دریای عمان و خلیج فارس. تنها از شمال با کویت، عراق و شامات ارتباط زمینی دارد. به سبب جریان رودها، از جمله فرات در قسمت شمالی آن - که شبه جزیره را تقریباً به صورت جزیره درآورده است - اکثر جغرافی نویسان و مورخان آن جا را جزیرة العرب نامیده اند.
جزیرة العرب از نظر جغرافیایی به پنج بخش تقسیم می شود: حجاز (بخشی از ساحل شرقی دریای سرخ با شهرهایی چون مکه، مدینه، جده و طائف)، تهامه (واقع در جنوب حجاز)، نجد (واقع در شرق حجاز)، عروض (واقع در ناحیه شرقی شبه جزیره) و یمن (واقع در قسمت جنوبی شبه جزیره).
امروزه بخش بزرگی از شبه جزیرة العرب را کشور عربستان سعودی تشکیل می دهد.

[ویکی فقه] جزیرة العرب ، (یا شبه جزیره عربستان) پهناورترین شبه جزیره جهان ، واقع در جنوب غربی آسیا می باشد.
مردم جزیرة العرب به زبان عربی سخن می گویند.قبایل بنی هاشم ، عَنَزَه ، جُهَینه ، بنی حرب ، مُطَیر، قریش و ثَقیف برخی از قبایل آن جا هستند.
موقعیت جغرافیایی
جزیرة العرب شبه جزیره بزرگی است، واقع در منتهی الیه جنوب غربی آسیا که از سه طرف در حصار آب قرار دارد؛ از غرب به دریای سرخ، که حدّ فاصل جزیرة العرب و قارّه آفریقا است؛ از جنوب به اقیانوس هند و از شرق به دریای عمان و خلیج فارس. تنها از شمال با کویت، عراق و شامات ارتباط زمینی دارد.به سبب جریان رودها، از جمله فرات در قسمت شمالی آن- که شبه جزیره را تقریباً به صورت جزیره در آورده است- اکثر جغرافی نویسان و مورخان آن جا را جزیرة العرب نامیده اند.
تقسیم بندی کلی
جزیرة العرب به پنج بخش تقسیم می شود: حجاز (بخشی از ساحل شرقی دریای سرخ با شهرهایی چون مکه، مدینه، جده و طائف)، تهامه (واقع در جنوب حجاز)، نجد (واقع در شرق حجاز)، عروض (واقع در ناحیه شرقی شبه جزیره) و یمن (واقع در قسمت جنوبی شبه جزیره).امروزه بخش بزرگی از شبه جزیرة العرب را کشور عربستان سعودی تشکیل می دهد.کشورهای یمن، کویت، امارات متحده عربی، قطر و عمان از دیگر سرزمین های تشکیل دهنده آن هستند.
جزیرة العرب پیش از اسلام
...

[ویکی شیعه] جزیرة العرب یا شبه جزیره عربستان پهناورترین شبه جزیره جهان ، واقع در جنوب غربی آسیا. این شبه جزیره میان آب های خلیج فارس، دریاهای عمان و عرب در مشرق ، اقیانوس هند و خلیج عدن در جنوب و دریای سرخ در مغرب قرار دارد و به سبب محاصره با دریاها و رودها ــ از جمله فرات در قسمت شمالی آن ــ که شبه جزیره را تقریباً به صورت جزیره در آورده است، اکثر جغرافیانویسان و مورخان قدیم و جدید آن را جزیرة العرب خوانده اند.
جزیرة العرب مشتمل بر کشورهای عربستان سعودی و یمن در جنوب ، عمان و امارات متحده در مشرق ، کویت در شمال و قطر در ساحل جنوبی خلیج فارس است.
بنابر روایات دینی، نخستین بار یکتاپرستی در زمان حضرت ابراهیم در جزیرةالعرب ترویج شد و آیین توحید در حجاز و به ویژه مکه رواج یافت. جزیرة العرب خاستگاه دین اسلام است و پیامبر اکرم(ص) دعوت خویش را در این منطقه از جهان آغاز کرد.

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام است
جزیرة العرب (ارضُ العرب):
پهناورترین شبه جزیره جهان، واقع در جنوب غربی آسیا.
جزیرة العرب، شبه جزیره بزرگی است، واقع در منتهیٰ الیه جنوب غربی آسیا که از سه طرف در حصار آب قرار دارد؛ از غرب به دریای سرخ که حد فاصل جزیرة العرب و قاره آفریقا است؛ از جنوب به اقیانوس هند و از شرق به دریای عمان و خلیج فارس. تنها از شمال با کویت، عراق و شامات ارتباط زمینی دارد. به سبب جریان رودها، از جمله فرات در قسمت شمالی آن - که شبه جزیره را تقریباً به صورت جزیره درآورده است - اکثر جغرافی نویسان و مورخان آن جا را جزیرة العرب نامیده اند.
جزیرة العرب از نظر جغرافیایی به پنج بخش تقسیم می شود: حجاز (بخشی از ساحل شرقی دریای سرخ با شهرهایی چون مکه، مدینه، جده و طائف)، تهامه (واقع در جنوب حجاز)، نجد (واقع در شرق حجاز)، عروض (واقع در ناحیه شرقی شبه جزیره) و یمن (واقع در قسمت جنوبی شبه جزیره).
امروزه بخش بزرگی از شبه جزیرة العرب را کشور عربستان سعودی تشکیل می دهد.
کشورهای یمن، کویت، امارات متحده عربی، قطر و عمان از دیگر سرزمین های تشکیل دهنده آن هستند. از این عنوان در باب جهاد سخن گفته اند. بنابر قول مشهور، سکونت کفار در جزیرة العرب جایز نیست. در این که مراد از جزیرة العرب چیست، اختلاف است.
برخی، آن را خصوص حجاز دانسته اند؛ لیکن برخی دیگر، اعم از آن دانسته و سکونت کفار را در تمامی جزیرة العرب جایز ندانسته اند.

[ویکی حج] جزیرة العرب: خاستگاه اسلام و دربرگیرنده حرمین شریفین جزیرة العرب نامی است که برای سکونت گاه پهناور قوم عرب در جنوب غربی آسیا در منطقه میان 12 تا 32 درجه عرض شمالی و 40 تا 58 درجه طول شرقی به کار رفته است. (تصویر شماره 38) این سرزمین از آن جهت که خاستگاه دین اسلام بوده و نیز کعبه، حرم امن خداوند، شهر مدینه و مزار پیامبر اسلام(ص) در آن قرار دارد و بخش های گوناگون آن شاهد رویدادهای دوره آغاز اسلام بوده اند، از اهمیتی ویژه برخوردار است؛ به گونه ای که شناخت آن مورد اهتمام بسیاری از اسلام شناسان شرقی و غربی و نیز مسلمانان مشتاق مطالعه در حوزه دین اسلام و به ویژه فریضه حج بوده است. این منطقه با آب های خلیج فارس و دریای عمان از سمت شرق، اقیانوس هند از جنوب، و دریای سرخ ازجهت غرب احاطه شده است و بر این اساس، باید شبه جزیره نام گیرد؛ ولی به دلیل قرار داشتن رودهایی چون فرات در شمال آن، جزیره خوانده شده است. جزیرة العرب با مساحت تقریبی 1200000 مایل مربع (3100000 کیلومتر مربع) بزرگ ترین شبه جزیره جهان است. در مرزبندی جزیره که سازگار با ویژگی های طبیعی منطقه انجام گرفته، اختلاف فراوان به چشم نمی خورد. در باره مرز شمالی آن، سه دیدگاه در میان است: بر پایه دیدگاه نخست، مرز شمالی جزیرة العرب، خطی فرضی است که از خلیج عقبه در غرب تا منطقه اُبُلَّه در کرانه شمال غرب خلیج فارس در شرق امتداد یافته است. صحرای نَفود شمالی، میان نجد شمالی و بیابان شام، مرزی طبیعی را برای شمال جزیرة العرب تشکیل داده است. گروه دیگر بخشی گسترده از بادیه شام را جزء جزیرة العرب دانسته اند. با این دیدگاه، مرزهای شمالی تا کرانه های جنوبی فرات امتداد دارد. بعضی به یابان شام و فلسطین و صحرای سینا را در قلمرو جزیرة العرب شمرده اند. برخی از محققان شبه جزیره را از بخش های جدا شده از قاره افریقا در دوره سوم زمین شناسی دانسته اند و شواهدی در تایید فرضیه خود به دست داده اند. بطلمیوس، جغرافیدان یونانی، جزیره را به سه بخش سنگی، صحرایی و خوشبخت تقسیم کرده بود. جغرافیدانان مسلمان به تقلید از ابن عباس، شبه جزیره را به پنج بخش تقسیم کرده اند. از آن جا که این بخش ها در منابع کهن نمودی ویژه دارند، به اختصار به معرفی آن ها می پردازیم: تِهامَه: سرزمینی پست و کم ارتفاع در امتداد ساحل شرقی دریای سرخ و در غرب رشته کوه سرات که به غَور یا سافله نیز مشهور است. مناطق گوناگون تهامه به نام مناطق مجاور شهرت یافته اند. تهامه یمن و عسیر و حجاز از آن جمله هستند. نجد: سرزمین مرتفع مرکزی عربستان که در میان مناطق عروض و حجاز قرار گرفته است. صحرای رُبع الخالی در جنوب شرق در نجد جنوبی و نیز صحرای بزرگ نَفود در شمال غرب در نجد شمالی، دو مرز طبیعی نجد را شکل داده اند. حجاز: در شرق رشته کوه های سرات قرار گرفته و از جهت غرب تا منطقه نجد ادامه یافته است. شمالی ترین بخش آن، خلیج عقبه و جنوبی ترین بخش آن، مناطق جنوبی شهر طائف است. عروض: بر سرزمین مجاور نجد در شرق عربستان اطلاق می شود و بخش عمده ای از آن را کرانه های جنوبی و غربی خلیج فارس تشکیل می دهد. یمن: در جنوب غربی شبه جزیره قرار دارد و در گذشته بر مناطق جنوب مکه اطلاق می شد. منطقه غربی آن، کوهستانی و دارای بارندگی فراوان بوده است و از همین رو به آن یمن الخضراء نیز گفته اند. عربستان «خوشبخت» نامی است که یونانیان به یمن داده اند. جغرافیدانان متاخر مبناهای گوناگون چون نزدیکی و دوری به دریا، حکومت ها، و تفاوت های طبیعی را برای تقسیم بندی شبه جزیره برگزیده و بر همین اساس، نتایج گوناگون به دست داده اند. بیشتر مناطق شبه جزیره را بیابان های بسیار بزرگ مانند صحرای سوریه یا بادیة الشام در شمال، صحرای بزرگ نُفُود در شمال عربستان کنونی، صحرای دَهنا در شمال شهر ریاض پایتخت عربستان، صحرای جافوره در ساحل خلیج فارس و جنوب غرب کشور قطر، و صحرای بزرگ ربع الخالی در جنوب عربستان فراگرفته است. ارتفاعات شبه جزیره در غرب، جنوب، شرق و بخش های میانی پراکنده اند. رشته کوه های به هم پیوسته سَرات در غرب همچون ستون فقرات از مناطق جنوبی شام و فلسطین آغاز می شوند و به موازات ساحل دریای سرخ امتداد می یابند و نزدیک شهر مکه به کمترین ارتفاع می رسند. سپس به ارتفاع آن ها افزوده می شود؛ به گونه ای که در یمن به بیشترین ارتفاع می رسند. بخش های کوهستانی عمان در شرقی ترین بخش شبه جزیره، از جهت شمال غربی به سوی جنوب شرقی امتداد یافته اند. کوه های اخضر در شرقی ترین بخش شبه جزیره (عمان) قرار دارند که بلندترین قله آن جبل الشمس به ارتفاع حدود2980متر از سطح دریا است. در بخش شمالی نجد، رشته کوه اَجَا به طول تقریبی100 کیلومتر از جنوب غربی به شمال شرقی کشیده شده و در جنوب شرقی آن رشته کوه سلمی قرار دارد. این دو رشته کوه اکنون با نام کوه های شمر شناخته می شوند. رشته کوه بسیار طولانی طویق در بخش شرقی نجد نیز از جمله این ارتفاعات است. قعیقعان، ابوقبیس، نور، ثور، عرفات، و اُحد از دیگر ارتفاعات مشهور شبه جزیره هستند. در میان تپه ها و ارتفاعات، دره های بسیار وجود دارند که آب حاصل از بارش ها در آن ها جریان دارد و کشاورزی جزیره بدان ها وابسته است. مهم ترین دره های شبه جزیره عبارتند از: وادی الرُمَه که از وادی الرقوب در مدینه آغاز می شود و تا نزدیکی بصره در عراق ادامه دارد، وادی الحمض که از خیبر تا مدینه و سرانجام دریای سرخ امتداد دارد، وادی بیشه، وادی دواسر، وادی نجران، وادی حنیفه و الیمامه، وادی التیم، وادی اذنه، وادی الکبیر. واحه ها یا مکان هایی که در آن ها امکان ایجاد نخلستان، باغ و کشاورزی وجود دارد، نیز در سراسر شبه جزیره پراکنده اند. مهم ترین واحه ها عبارتند از: جوف، سَکاکه، تَیماء، عَلا، خیبر، مدینه، ینبُع النخل، تَرَبه، خرمه، نجد، احساء. حره ها یا سرزمین های سنگلاخی شکل گرفته از گدازه های آتشفشانی بیشتر در بخش های غربی و میانی شبه جزیره پراکنده اند. این حره ها ویژگی های جغرایی متفاوت دارند. برخی از آن ها خشک و کویری و بعضی دارای چشمه های آب فراوان و پوشش گیاهی مناسب هستند. جزیرة العرب حلقه میانی از رشته صحرایی پیوسته به دو قاره آسیا وافریقا است و در معرض وزش بادهای خشک قرار دارد. به جهت قرار گرفتن نزدیک خط استوا، تابش آفتاب در آن تقریبا به صورت عمود است. خشکی هوا، کمی ابر، پایین بودن رطوبت، و کمبود پوشش گیاهی سبب اختلاف دمای بسیار میان روز و شب و پیدایش آب و هوای قاره ای در این منطقه شده است. میزان بارش سالانه در بخش های عمده آن از 200 میلی متر کمتر است و تنها در ارتفاعات جنوب غربی به 200 تا 500 میلی متر می رسد. روزهای بارانی در بسیاری از مناطق غیر کوهستانی 15 تا 25 روز در سال در فصل زمستان و آغاز بهار است. در بیشتر نقاط شبه جزیره، رود دائم وجود ندارد و به دلیل سرعت تبخیر چاه ها، چشمه ها و برکه ها منابع تامین آب در این مناطق هستند. جغرافیای انسانی: نامساعد بودن وضعیت زیست محیطی باعث شده است که بیشتر مناطق شبه جزیره غیر مسکونی یا دارای جمعیت بسیار کمی باشند. نخستین اجتماعات کنار منابع آب و مناطق قابل کشت، شکل گرفتند. با گذر زمان و ایجاد راه های تجاری، جمعیت مناطق مجاور با این مسیرها افزایش یافت. تاثیر عوامل محیطی در فراوانی جمعیت، در جنوب شبه جزیره آشکارا دیده می شود و کهن ترین نشانه های تمدنی در این مناطق یافت شده است. کم بودن منابع مورد نیاز زندگی و رقابت برای تصاحب آن، پیوند خانواده ها در نظام اجتماعی بزرگ تر به نام قبیله را در پی داشت. خون، نسب، و عصبیت عوامل پیوند افراد قبیله با یکدیگر بودند و منافع مشترک و دستیابی به منابع آب و چراگاه ها، نسبتی مستقیم با قدرت قبیله داشت. قبیله قوانین ویژه خود را داشت و همگان ملزم به رعایت این اصول بودند. تخلف از این اصول، مجازات طرد از قبیله را در پی داشت. در این صورت، وی یا باید به قبایل دیگر پناهنده می شد و یا به جرگه راهزنان می پیوست. کسانی که از لحاظ خونی و نسبی پیوندی با قبیله نداشتند، برای ادامه زندگانی ناچار بودند که زیر چتر حمایت قبیله ای ویژه قرار گیرند و به این ترتیب، از امتیازی همسان با دیگر افراد قبیله برخوردار شوند. درگیری با دیگر قبایل و گرفتن اسیر، باعث پیدایش طبقه اجتماعی دیگری به نام بردگان شده بود که از جمعیت نسبی خوبی برخوردار بودند. از مهم ترین قبایل ساکن حجاز در آغاز اسلام، می توان به قریش، خزاعه، ثقیف، هوازن، غطفان، اوس، خزرج، عضل، قاره، خزیمه و کنانه اشاره کرد. قبایل بلی بن عمرو، جهینه، و غفار ساکنان تهامه بودند. در نجد، قبیله های حنیفه، تمیم، طی، اسد، و کلب بن وبره سکونت داشتند. آل مُرَّه، بنو خالد، عِجمان، قحطان، سُبَیع، حرب، و عَنَزَه نیز از دیگر قبایل ساکن شرق جزیرة العرب بودند. عروض نیز سکونت گاه قبایلی چون ربیعه، بکر بن وائل، و عبدالقیس بود. از مشهورترین قبایل یمنی، می توان حمیر، خولان، مذحج، و همدان را نام برد. زبان عربی از دیگر مشترکات جامعه انسانی در شبه جزیره بوده است. با وجود اختلاف در خاستگاه و چگونگی پراکندگی در نقاط گوناگون شبه جزیره، محققان در این که سامی ها کهن ترین ساکنان شناخته شده شبه جزیره هستند، توافق دارند. در منابع اسلامی، ساکنان شبه جزیره به چند گروه تقسیم شده اند: اعراب عاربه یا اصیل که خود به دو گروه بائده و باقیه تقسیم گشته اند. بائده به اقوام از میان رفته مانند عاد، جدیس، طسم، ثمود، و عمالیق گفته می شد. باقیه یا قحطانی ها که به یعرب بن قحطان منسوبند، در سرزمین های جنوبی شبه جزیره ساکن بودند. عرب مستعربه منسوب به معد بن عدنان، جد نوزدهم پیامبر(ص) و ساکن مناطق شمالی شبه جزیره بودند. زبان اصلی ایشان عربی نبود و بر اثر اختلاط با عرب های اصیل، به این زبان سخن گفتند. از دیگر آثار وضعیت زیست محیطی، می توان به تقسیم ساکنان شبه جزیره به اهل وبر (عشایر و چادرنشینان) و اهل حضر (یکجانشینان) اشاره کرد. دامداران برای یافتن مراتع مناسب باید به کوچ می پرداختند. در جاهایی که امکانات زیربنایی زندگی یافت می شد، روستاها و شهر ها شکل گرفتند. کوچ نشینی و سفرهای پیاپی، برخی از صفات ممتاز ساکنان شبه جزیره را تقویت می کرد. کرم و سخاوت از مهم ترین ویژگی های عرب ها بوده و هست. آثار ادبی و تاریخی بر جای مانده از دوره های گوناگون، سرشار از داستان های مرتبط با این ویژگی و افراد دارنده آن است. دلیری نیز از دیگر صفاتی است که به سبب بادیه نشینی و وضعیت سخت زیست محیطی، نمودی ویژه در زندگی عرب ها یافته است. با وجود تغزلات عاشقانه و وصف های ناشایست در باره مسائل جنسی در اشعار جاهلی و آثار پسین، عفت و پاکدامنی از صفات مورد احترام جامعه بوده و افراد پاکدامن از بزرگان به شمار می رفتند. وفا به عهد نیز مورد اهتمام عرب ها بود و به افراد دارای این صفات با دیده احترام می نگریستند. گسترش اسلام در دوره های متمادی و افزایش جمعیت باورمند به این دین در نقاط گوناگون جهان، افزایش جمعیت حاجیان را در پی داشت و همین سبب می شد که مهاجرت به حرمین شریفین بیشتر گردد. مجاوران ارائه دهنده خدمات به حاجیان و نیز تاجران مهاجر در این زمره بودند. با وجود این، جهش جمعیتی در این دوره ها چشمگیر نیست. کشف نفت به سال 1925م. مهم ترین عامل رشد نسبی جمعیت در سده های اخیر بوده است. وجود حدود40% ذخایر نفتی جهان در شبه جزیره، تحولات بسیار در منطقه خاورمیانه ایجاد کرد. نفت به عنوان اصلی ترین منبع درآمد شبه جزیره شناخته شد و درآمدهای هنگفت را روانه این کشورها کرد و تغییرات بسیار در عرصه های گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و بافت جمعیتی کشورهای شبه جزیره ایجاد کرد و مهاجرت های فراوان را در پی داشت. جمعیت شهرهای دارای نفت و صنایع وابسته به آن و بنادر حمل و نقل، رو به افزایش نهاد و درآمد آن نیز به بهبود امکانات رفاهی در نقاط گوناگون شبه جزیره انجامید. بر پایه سرشماری سال 2000م. شبه جزیره جمعیتی افزون بر 77983936 تن را در خود جای داده است. با وجود ملیت عربی بیشتر ساکنان عربستان، مهاجرانی از ملیت های گوناگون وغیر عرب نیز به آن جا مهاجرت کرده اند. 10% جمعیت عربستان سعودی، 83% امارات متحده عربی، 80% قطر، 15% عمان، 55% بحرین، و 66% کویت را غیر بومی ها تشکیل داده اند. دین در جزیرة العرب: با توجه به تفاوت های فراوان در جغرافیای طبیعی شبه جزیره، دین یکی از مهم ترین عوامل وحدت بخش بوده است. جزیرة العرب زیستگاه حضرت آدم (علیه السّلام) و فرزندان ایشان بوده و بر پایه پاره ای از روایات، بنای کعبه به دست وی انجام گرفته است. بازسازی کعبه به دست حضرت ابراهیم و سکونت خاندان ایشان در مکه و نقاط دیگر حجاز، در قرآن (بقره/2، 127) و دیگر منابع اسلامی بازتاب یافته است. نیز این سرزمین محل زندگی دو قوم کهن ثمود و عاد در بخش شمالی بوده که پیامبرانی چون صالح و هود به سوی آن ها فرستاده شدند. نیز سرزمین اردن در مرز شمالی شبه جزیره، میعادگاه بسیاری از انبیای خداوند بوده است. بدین سان، ادیان توحیدی را باید نخستین جلوه های دینی این سرزمین دانست. حضور پیامبران در دوره های گوناگون، از انحراف اقوام ساکن در مناطق گوناگون شبه جزیره حکایت دارد. بت پرستی عمومی ترین باوری بوده که در شبه جزیره نمودی ویژه داشته است. قبایل بت های ویژه خود داشتند و به نام برخی از بت های مشهور آن ها در قرآن اشاره شده است. (النجم/53، 19-20) پیش از اسلام، بت پرستی در شبه جزیره بسیار گسترش یافت و هر خانه ای بتی ویژه خود داشت. کسانی که توان تهیه بت نداشتند، به نصب سنگی در مکان دلخواه و طواف پیرامون آن بسنده می کردند. کعبه در همه ادیان آسمانی در کانون توجه قرار داشته و مظهر یکتاپرستی بوده و حج به عنوان فریضه ای دینی در دوره های گوناگون شمرده می شده است. در دوره نزدیک به ظهور اسلام، چند عامل در رونق کعبه و مراسم حج نقش داشتند که از جمله آن ها می توان به این عوامل اشاره کرد: تبدیل کعبه به بت خانه ای بزرگ و حاوی بت های قبایل گوناگون به دست عمرو بن لحی خزاعی، ایجاد نظم نو در مکه و تقسیم وظایف مرتبط با حج (کلیدداری، غذارسانی و آب رسانی به حاجیان) به دست قصی بن کلاب جد چهارم پیامبر(ص)، اعلام ممنوعیت نبرد و غارت در ماه های ذی قعده و ذی حجه و محرم و رجب. حج نیز به آمیزه ای از سنت ابراهیمی و سنت های جاهلی تبدیل شد. گزارش هایی از بی توجهی و تحریف در ماه های حرام در دوره های بعد در دست است. حج گزاری قبایل با هم تفاوت داشت و هر قبیله تلبیه ویژه خود را داشت. حج گزاران به دو گروه اهل حمس و اهل حل تقسیم می شدند که اختلافاتی در شیوه حج گزاری داشتند. تقدیس موجودات نامرئی یا خیالی مانند غول، جن و شیطان و نیز پرستش نیاکان در برخی نقاط شبه جزیره وجود داشته است. برخی از مستشرقان به پشتوانه قرائنی مانند نام های قبایل و افراد، به تقدیس برخی از حیوانات و گیاهان در شبه جزیره اشاره کرده اند. گروهی دیگر این نظریه را نپذیرفته و با ارائه ادله ای به رد آن پرداخته اند. نگهداری سگی سیاه در معبد رئام در صنعا و تقدیس درختی بزرگ از جانب اعراب به نام ذات الانواط و پیدا شدن نقش گوزن در بسیاری از آثار بر جای مانده از دوره سبئیان، نمی تواند نشان پایداری این سنت در دوره ها و مناطق گوناگون شبه جزیره باشد. توجه به اجرام آسمانی و پرستش ماه و خورشید و زهره، پیشینه ای کهن در جنوب شبه جزیره داشته و در این میان، ماه از تقدس بیشتر برخوردار بوده است؛ به گونه ای که در سده پنجم ق. م. ماه دارای معبدی ویژه نزدیک شهر مارب بوده که بقایای آن اکنون نیز موجود است. دین های مسیحیت و یهودیت در شبه جزیره اصالتی نداشتند و به احتمال، ورود آن ها در دوره دوم حکومت حمیریان (حک: 378-525م.) انجام گرفته است. مسیحیت از طریق مبشران نسطوری سوریه و حیره و نیز یعقوبی های حبشی وارد شبه جزیره شد و کلیساهایی در عدن، ظفار، و نجران ساختند. امپراتور قسطنطین رومی نیز با هدف نفوذ سیاسی دینی و دستیابی به منافع تجاری و برای رویارویی با نفوذ پارسیان با دو روش حمله نظامی و فرستادن مبشران، در ترویج مسیحیت در این مناطق مؤثر بود. سکونت یهودیان مهاجر در مناطقی چون یثرب، طائف، مکه، خیبر، فدک و تیماء گزارش شده است. حمله ابرهه به کعبه نیز با انگیزه تجاری و دینی صورت گرفت. حنفاء نیز از دیگر گروه های دینی در شبه جزیره، به ویژه حجاز، بودند. پیشینه این آیین به زمانه حضرت ابراهیم بازمی گردد. برخی از مردم در آن دوره، خود را پرستنده خدای ابراهیم می دانستند. از تفصیل باورهای این گروه گزارشی در دست نیست. به علل تفاوت های بنیادین میان افراد منتسب به این گروه، وجه مشترک این افراد را می توان در مواردی از این قبیل یافت: ترک بت پرستی و باور به خدای یگانه، در پیش گرفتن رفتارهای ممتازی چون تفکر در آفرینش و خودداری از رفتارهای ناپسند اجتماعی همچون شرب خمر، زنا، خوردن گوشت میته و خون. در حدود سال 610م. رسالت جهانی پیامبر(ص) در نفی بت پرستی و دعوت به آموزه های آسمانی اسلام، از شهر مکه در شمال شبه جزیره آغاز شد. با وجود روند کند گرایش به اسلام در شهر مکه در دوره تبلیغ 13 ساله پیامبر، مردم یثرب اقبالی مناسب به آیین تازه نشان دادند. با هجرت پیامبر و مسلمانان مکی به این شهر در سال 623م. مدینه به مرکز مهم حکومت اسلامی تبدیل گشت. در طول اقامت 10 ساله پیامبر در مدینه، به تدریج قلمرو اسلام به مناطق مهم شبه جزیره مانند مکه، طائف، یمن، عمان، بحرین، یمامه، ومناطق گوناگون نجد گسترش یافت و با پیروان آیین های دیگر پیمان نامه هایی نوشته شد. عمر بن خطاب به پشتوانه حدیثی از پیامبر(ص)، یهودیان و مسیحیان حجاز را وادار به کوچ کرد. به این ترتیب، اسلام بر بیشتر نقاط شبه جزیره حکمفرما شد. در دوره های بعد، همچنان اسلام دین رسمی نقاط گوناگون شبه جزیره بوده است. امروزه تقریباً همه ساکنان شبه جزیره مسلمان هستند. وجود شماری اندک از مسیحیان و هندوان در برخی از سواحل شبه جزیره، رهاورد مهاجرت به این مناطق است. در عربستان سعودی و قطر، وهابیت حاکم است. بیشتر ساکنان کویت و امارات متحده عربی، سنی مذهب هستند. با وجود رواج فقه مالکی در این کشورها و نیز میان اهل سنت بحرین، فقه حنبلی در این مناطق رسمیت دارد. جمعیتی چشمگیر از شیعیان 12 امامی در مناطق ساحلی عربستان، بحرین و کویت حضور دارند. نیز شماری محدود از شیعیان در دوبی ساکن هستند. نیمی از مردم یمن سنی مذهب و نیم دیگر شیعیان زیدی هستند. اندکی از اسماعیلیان طیبی (بُهره ها) نیز در این کشور زندگی می کنند. باورهای خوارج اباضیه که از اواخر سده سوم ق. در عمان نفوذ یافته بود، اکنون نیز در این کشور رایج است. اقتصاد: اقتصاد جوامع ابتدایی در مناطق گوناگون شبه جزیره بر شغل های ساده ای چون کشاورزی در واحه ها و پرورش دام استوار بود. با توجه به وضعیت جغرافیایی شبه جزیره و نامناسب بودن بخش فراوان این سرزمین پهناور برای کشت و کار، تجارت و صنعت مهم ترین نقش را در اقتصاد شبه جزیره داشته اند: 1. کشاورزی: کشاورزان در مناطق مناسب برای زراعت ساکن می شدند و دامداران در جست وجوی مرتع کوچ می کردند. گروهی نیز به هر دو کار می پرداختند و حالتی نیمه ساکن داشتند. کشاورزی در مناطق سرسبز، به ویژه جنوب شبه جزیره، با وجود بارش های کافی و زمین مناسب، از دیرباز رواج داشته است. یمنیان از سال های دور با ساختن سد به مهار آب و استفاده از آن در کشاورزی پرداخته بودند و حکومت ها نیز در ساختن سدها و حفظ و نگهداری آن ها می کوشیدند. سد مارب از بزرگ ترین و مشهورترین سدها بود که در شکوفایی اقتصاد جنوب شبه جزیره نقشی بسزا داشت. انواع غلات، حبوبات و دانه های معطر در یمن کشت می شد. یمنی ها با ساخت مخزن هایی زیر زمین که به مدفن شهرت داشت، به انبار کردن محصولات می پرداختند. باغداری نیز از دیگر شغل های رایج در جنوب شبه جزیره بود. میوه های این منطقه از لحاظ تنوع و کیفیت، کم مانند بودند. به جهت تنوع اقلیمی، مردم جنوب شبه جزیره می توانستند محصولات گوناگون را هم زمان به بار بنشانند. کندر از محصولات مهم دو شهر ظفار و حضرموت در جنوب بود. خرما، گندم و ذرت از دیگر محصولات مورد توجه در حضرموت به شمار می رفت. یمامه به سرسبزی و فراوانی محصولاتی چون خرما، انواع میوه، و حبوبات شهرت داشت. کشاورزی و ایجاد نخلستان در مدینه به جهت بارش مناسب و بهره گیری از آب انبارها و برکه ها و چاه ها رونق فراوان داشت. ثروتمندان و صاحبان املاک با اجاره و انواع دیگر قراردادها، به بهره کشی از کشاورزان فقیر می پرداختند. با وجود محصولاتی چون گندم و جو و میوه های متنوع، مهم ترین منبع درآمد بیشتر ساکنان مدینه خرما بود. طائف در جنوب شرقی مکه نیز از دیگر واحه های شبه جزیره بود که به سبب داشتن خاک و آب و هوای مناسب، محصولات کشاورزی فراوان داشت. تا محدوده چهار کیلومتری شهر را باغ ها و مزراع فراگرفته بودند. گندم، حبوبات، روغن، عسل و نیز میوه های طائف به شهر مکه حمل می شد. کشاورزی در واحه های دیگر نقاط شبه جزیره چون وادی جوف، وادی الرمه، کوه شمر، و میانه نجد نیز کم و بیش وجود داشت. امروزه بهره گیری از فناوری نو در مناطق گوناگون شبه جزیره با استفاده از درآمدهای نفتی برای رشد بخش کشاورزی، مورد توجه حکومت ها قرار گرفته است. با وجود این، آب و هوای نامناسب و بیابان های پهناور مانع رشد کشاورزی در شبه جزیره است و نمی توان آن را عاملی بنیادین در اقتصاد شبه جزیره به شمار آورد. 2. دامداری: به جهت ویژگی ها و توان سازگاری شتر با محیط خشک و بی آب و علف شبه جزیره، این حیوان نقشی مهم در زندگی و اقتصاد ساکنان شبه جزیره دارد و پرورش آن از دیرباز مورد اهتمام قبایل بدوی عرب بوده است. کوچ نشینی و دامداری با رام کردن شتران در نیمه دوم سده 12 ق. م. آغاز شد. بیشتر لوازم اصلی زندگی چادرنشینان از شتر تامین می شد. آنان از شیر، گوشت، پشم، پوست و سرگین شتر استفاده می کرده اند. پرورش اسب در شبه جزیره به جهت اهمیت آن در نبردها و کوچ ها مورد توجه بوده است. گوسفند و بز نیز از دیگر حیواناتی بودند که در مناطقی از شبه جزیره پرورش می یافتند. پرورش زنبور عسل نیز از راه های کسب درآمد بوده است. یمن و حضرموت به تولید عسل مرغوب شهرت داشتند. 3. صنعت: با افزایش جمعیت و نیز دستیابی به معادن طلا، نقره، عقیق، سرب، آهن و نمک به تدریج شغل های مرتبط با پوست، ریسندگی و بافندگی، تولید مواد غذایی، رنگرزی، ساخت مواد خوشبو کننده، نجاری، سفالگری، شیشه گری، و زرگری رونق یافتند. تنوع شغل در بخش هایی که از کشت و زراعت بی بهره بودند، بیشتر نمایان گشت. شغل هایی همچون اسلحه سازی و ساخت ابزار کشاورزی و ظروف سفالی در این بخش ها رواج داشت. صنایع وابسته به کشتی سازی و ماهیگیری در بیشتر بخش های ساحلی شبه جزیره رونق دارند. ریسندگی، پارچه بافی، خیمه دوزی، بادبان سازی، عبادوزی، حصیربافی، زرگری، ساخت ظروف آهنی و مسی، اسلحه سازی، و صید مروارید از صنایع نقاط گوناگون شبه جزیره به شمار می روند. 4. تجارت: با توجه به مشکلات کشاورزی و دامداری، تجارت مهم ترین عامل اقتصادی شبه جزیره بوده است. از وجود دو راه اصلی تجارت در شبه جزیره گزارش داده اند: راه شمالی از خلیج عمان و فارس آغاز می گشته و پس از پیمودن بادیه الشام و فلسطین به بندر صور، پایتخت فینیقیه، می رسیده و یا به قصد مصر از سوریه و فلسطین به خلیج عقبه و بندر غزه می رفته است. بابل، حیره، دومة الجندل، و تدمر بر سر این راه قرار داشتند. راه جنوبی از بندر عمان یا یکی دیگر از بندرهای جنوب آغاز می شده و از مسیر خشکی به موازات دریای سرخ به بندر ایله در خلیج عقبه یا بندر غزه منتهی می گشته است. شهرهای مسیر عمان تا یمن و نیز شهرهایی همچون مکه و مدینه به جهت هم جواری با این مسیر تجاری، رونق یافته بودند. مردمان جنوب با آشنایی به فنون دریانوردی و دستیابی به مسیر تجاری هند و ساحل افریقا نقشی برجسته در صادرات کالاهای شبه جزیره مانند بخور، کندر، عطر، سنگ های گرانبها، و مواد دیگر و واردات کالاهایی چون طلا، بُرده، چوب، عاج، و حریر داشتند. آن ها نیز کالاهای مورد نیاز بازارهای حجاز، فلسطین، و سوریه در شمال و نیز خلیج فارس و عراق در شرق و مصر در غرب را تامین می کردند. بنادر گَرها، عدن، و شَبوه لنگرگاه کشتی های تجاری بودند. برخی از کالاهای صادراتی، محصولات خود شبه جزیره نبودند و در صدور آن ها شبه جزیره نقش واسطه را داشت؛ ولی یونانی ها و مصریان آن ها را محصول شبه جزیره می پنداشتند. افزون بر تاجران، صاحبان مناصب مذهبی و سیاسی نیز در تجارت و تامین امنیت مسیرهای تجاری فعال بودند و همین به رونق تجارت جنوب می افزود. مکه، یثرب و طائف کنار مسیر تجاری یمن به شام قرار داشتند. مکه بندری ویژه به نام شعیبه داشت و ینبع نیز مورد استفاده ساکنان یثرب بود و مبادله کالا میان هند و شبه جزیره در این دو بندر صورت می گرفت. تاجران و در راس آن ها قریش، کاروان های بزرگ تجاری را رهبری می کردند و گاه به بستن معاهدات تجاری با قدرت های مجاور شبه جزیره همچون شاهان ایران و روم و حبشه توفیق می یافتند. وجود بازارهای گوناگون در مکه و مدینه در دوره پیش از اسلام، نمایانگر اهمیت تجاری این دو شهر است. از بازارهای مهم مدینه می توان به بازار بنی قَینُقاع (حباشه)، بازار زَباله، بازار صَفاصِف، و بازار مُزاحِم اشاره کرد. بازارهای عکاظ، مجنه، و ذی المجاز نیز مکان های تجاری مهم مکه و پیرامون آن بودند. تامین نیازهای حاجیان باعث رونق تجارت در شبه جزیره بوده است. محصولاتی اندک چون خرما، پوست، حنا و دانه های معطر در حجاز تولید می شد و از این رو، واردات بخشی عمده از تجارت در این منطقه بوده است. بندر جده که در روزگار عثمان جایگزین بندر شعیبه شد، در دوره های گوناگون، نقشی عمده در واردات کالاهای گوناگون داشته و افزون بر این که بزرگ ترین ورودی حاجیان به مکه است، در غیر ایام حج نیز پذیرای کشتی های تجاری از سراسر جهان است. (← جده) بندر ینبع نیز نقشی مهم در واردات کالا به مدینه و بخش های مرکزی شبه جزیره دارد. قرن 20م. آغاز تحولی بزرگ در شبه جزیره بود. به سال 1932م. در بحرین نفت کشف شد. جست وجوی ذخایر نفتی در عربستان نیز در سال 1938م. به نتیجه رسید. دو سال بعد کویت نیز به جرگه کشورهای استخراج کننده نفت پیوست. در سال های بعد، نفت در بخش های گوناگون از یمن، امارات، و قطر نیز کشف شد. با سرازیر شدن کمپانی های بزرگ نفتی جهان به این منطقه، منابع بزرگ نفت بهره برداری شد و درآمد این کشورها با جهشی بزرگ روبه رو گشت. کشف نفت تاثیری شگرف در همه معادلات سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی شبه جزیره و آسیا و جهان داشت و کشورهای شبه جزیره در عرصه اقتصاد، پیشرفت چشمگیر یافتند. تک قطبی بودن اقتصاد شبه جزیره، بزرگ ترین خطری است که این کشورها را تهدید می کند و آن ها در پی حل این بحران هستند. افزون بر نفت، اقتصاد بحرین بر گسترش صنایعی چون آلومینیوم سازی، نوسازی کشتی، خدمات، و توریسم استوار است. کویت نیز به تجارت بسیار اهمیت می دهد و با بهره گیری از وام های جهانی، در این زمینه سرمایه گذاری فراوان کرده است. پس انداز در بانک های معتبر جهان نیز از تمهیدات اقتصادی آن ها است. بخش صنعت نیز در قطر سخت مورد توجه قرار گرفته است. تاریخ سیاسی: تاریخ سیاسی شبه جزیره را می توان به دو بخش پیش از اسلام و دوران اسلامی تقسیم کرد. 1. دوران پیش از اسلام: ویژگی های جغرافیایی شبه جزیره، شرایط ویژه سیاسی را برای این منطقه رقم زده است. بیشتر مردم منطقه به جهت کوچ نشینی به پیروی از حکومت خاص دلبستگی نداشتند و آزادی در همه عرصه ها را خواستار بودند. به سبب فقر این مناطق، حاکمان نیز خواهان سیطره و دست اندازی بر این سرزمین نبودند. دولت های توانای روم و ایران به این سرزمین پهناور دست انداختند؛ ولی فاصله بسیار آبادی ها و سختی مسیر و کمبود منابع آب و غذا، از دلیل های عدم توجه جدی این حکومت ها به شبه جزیره بود. وضع جنوب شبه جزیره، اندکی تفاوت داشت. نظام های سیاسی در مناطق جنوبی شبه جزیره و حجاز و مناطق هم مرز با شام و عراق با تکیه بر نظام قبیله ای شکل گرفته بودند. با توجه به آثار بر جای مانده و تحقیقات تاریخ نگاران، حکومت های سبا (حک: 650-115ق. م.) ، قَتبان (حک: 1000-50ق. م.) ، معین (حک: 1300-630ق. م.) ، حضرموت (450ق. م. -300م.) ، و حمیر (115ق. م. -525م.) از نیرومندترین دولت های شبه جزیره بودند. عواملی چون ضعف حکومت ها، اختلاف بر اثر نفوذ یهودیت و مسیحیت در این سرزمین ها، تغییر راه تجاری و از رونق افتادن تجارت در جنوب شبه جزیره، ویرانی سد مارب، و مهاجرت های گسترده موجب ضعف حکومت های جنوب شبه جزیره شدند. در منابع بر جای مانده به خط میخی از دوره حکومت آشوریان، نام های پنج قبیله گوناگون در شمال شبه جزیره در میان سده هشتم تا سده هفتم ق. م. به مناسبت های گوناگون وبدون اشاره به ویژگی ها و محدوده حکومتی ایشان یاد شده است. رابطه متقابل برخی از ملوک حکومت های یاد شده با آشوری ها و بابلیان، در شماری از کتیبه ها بازتاب یافته است. دولت لحیان نیز از دیگر دولت های کهن بود که در منطقه علاء در 325 کیلومتری شمال غربی مدینه برقرار بوده و روابطی نیز با معینیان در جنوب داشته است. دولت های کندیان و آل منذر (حک: 288-632م.) در حیره در شمال غرب شبه جزیره و نیز دولت غسانیان در جنوب شام نیز از دیگر دولت های کهن بودند که در منطقه میان شبه جزیره و دولت های نیرومند ایران و روم تشکیل شده بودند. 2. دوران اسلامی: با بعثت پیامبر به سال 610م. تحولی شگرف در شبه جزیره آغاز شد. با هجرت به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی در این شهر، در کمتر از 10 سال دامنه نفوذ این دین سراسر شبه جزیره را فراگرفت و مرکز ثقل شبه جزیره از جنوب به حجاز انتقال یافت. پس از فتح مکه به سال هشتم ق. کعبه از وجود بت ها پاکسازی شد و سال بعد با نزول سوره برائت، امیرالمؤمنین مامور خرافه زدایی از مناسک حج و اعلان ممنوعیت حج گزاری غیر مسلمانان شد. فتح مکه پیامی مهم برای ساکنان شبه جزیره داشت. در سال بعد، قبایل از نقاط گوناگون برای پذیرش اسلام نمایندگانی به مدینه فرستادند و این سال به نام سنة الوفود شهرت یافت. کسانی که آیین تازه را نپذیرفتند، پیمان های صلح و پرداخت جزیه امضا کردند و به این ترتیب، تقریبا همه شبه جزیره زیر لوای اسلام درآمد. حجة الوداع با حضور افرادی از مناطق گوناگون شبه جزیره انجام پذیرفت و اندکی بعد پیامبر9 رحلت فرمود. هم زمان با تکیه زدن ابوبکر بر مسند خلافت، قبایلی بزرگ از نقاط گوناگون شبه جزیره همچون بنی اسد به سرکردگی طلیحه در بخش مرکزی نجد، بنی عامر و غطفان در قسمت های اعلای نجد و نزدیک به حجاز، بنی تمیم در شمال شرقی شبه جزیره، کندیان در حضرموت، و بنو حنیفه در یمامه با بهانه های گوناگون سر از اطاعت حکومت مرکزی برتافتند و ابوبکر در نبردهای موسوم به ردّه، آن ها را شکست داد. در این دوره، مرکز سیاسی حکومت در مدینه مستقر بود و برای مناطق گوناگون شبه جزیره همچون مکه، طائف، یمامه، عمان، و بحرین امیرانی برگزیده شده بودند. در دوره خلافت عمر، حکومت مرکزی بر همه نقاط شبه جزیره تسلط کامل یافت. نام والیان وی در مناطقی چون یمن، عمان، مکه، صنعاء، و بحرین در منابع یاد شده است. درآمد حکومت از سرزمین های شبه جزیره افزایشی چشمگیر یافت و ثروتی فراوان به مکه و مدینه سرازیر شد. این امر پیامدهایی چون رفاه طلبی و دوری از مجاهدت را در پی داشت. در دوره عثمان، تجمل گرایی اوج گرفت و عافیت طلبی در مکه و مدینه فزونی یافت. این عوامل و نیز عصبیت حاکم بر حجاز، حضرت علی را به تغییر مرکز حکومت به کوفه واداشت. این امر کاهش اهمیت سیاسی شبه جزیره را در پی داشت. با روی کار آمدن معاویه و انتقال مرکز حکومت به شام، حجاز در حاشیه قرار گرفت و همین موجب عصبانیت سخت مردم این مناطق شد. معاویه با سیاست های متنوع توانست اوضاع را به صورت موقت آرام سازد. قیام ابن زبیر نمادی از عصبیت حاکم بر حجاز و اعتراض به در حاشیه قرار گرفتن مرکز سیاسی اسلام در دوره های پیشین بود که در سال 74ق. به دست حجاج بن یوسف ثقفی در روزگار عبدالملک اموی سرکوب شد. استقرار حکومت عباسیان در عراق نیز مهر تاییدی بر کار امام علی (علیه السّلام) و امویان در انتقال مرکز خلافت بود؛ زیرا شبه جزیره از جهت جغرافیایی و انسانی و شبکه راه، امکانات لازم برای پشتیبانی از یک حکومت توانمند را نداشت. وضعیت طبیعی شبه جزیره و دوری آن از مرکز خلافت در این دوره ها مشکلاتی دیگر نیز برای حاکمان رقم می زد. قیام های گوناگون در دوره امویان و عباسیان مانند شورش خوارج به سرکردگی ابوحمزه خارجی در حضرموت و جنوب شبه جزیره و تسلط وی بر مکه و مدینه، قیام محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی ملقب به نفس زکیه در حجاز به سال 145ق.، شورش های دامنه دار قرمطیان به رهبری ابوسعید جنابی و بازماندگان وی، و تسلط فرقه ای از خوارج بر بحرین و بخش هایی از حجاز در این سمت و سو شکل گرفتند. با وجود این، توجه به شبه جزیره از دو جهت برای حاکمان اسلامی اهمیت داشت: نقش حرمین شریفین و خراج های مناطق گوناگون شبه جزیره. نقش حرمین شریفین، به ویژه مکه، در مشروعیت بخشی به حاکمان بسیار مهم بود. از این رو، توجه حاکمان در دوره های گوناگون به حج و حرمین در زمینه های مختلف همچون حج گزاری، تعیین امیر الحاج، کوشش های عمرانی در حرمین و مسیر حجاج، و تامین امنیت راه های حج را شاهد هستیم. فاطمیان پس از تصرف بخش های غربی شبه جزیره بر سر تسلط بر شبه جزیره با عباسیان به رقابت پرداختند و پس از روی کار آوردن اشراف حسینی در مدینه، در مکه نیز حکمرانی اشراف حسنی (حک: 358-1343ق.) را تایید کردند. این کوشش ها در حکومت های دارای خاستگاه حجازی منحصر نبود. دیگر حکومت های جهان اسلام نیز برای دستیابی به مشروعیت، توجهی خاص به حرمین شریفین داشتند. مملوکیان مصر (حک: 648-923ق.) که در قرن های هفتم تا نهم ق. در حجاز نفوذ داشتند، به حج و حرمین شریفین توجهی ویژه داشتند و برخی از حاکمان آن ها مانند سلطان ناصر محمد بن قلاوون چندین بار به حج رفتند و خدماتی برای تامین رفاه زائران انجام دادند. کوشش های فراوان این حاکمان در تعمیر و گسترش مسجدالحرام و مسجدالنبی و شهرهای مکه و مدینه و نیز ارائه خدمات رفاهی به زائران و برداشتن مالیات های سنگین وضع شده بر حاجیان، صفحاتی بسیار از کتاب های تاریخ مکه و مدینه را به خود اختصاص داده است. سلطان سلیم عثمانی به سال 923ق. با برانداختن حکومت مملوکی ها، بر حجاز و یمن و احساء چیره شد و جانشینان او در دوره های بعد بیشتر مناطق شبه جزیره را تصرف کردند. در این دوره که از سال 923 تا 1337ق. ادامه داشت، تعیین والیان حجاز از سوی حکومت انجام می گرفت. برای مکه نیز امیری از اشراف انتخاب می شد تا بر امور عرب ها نظارت کند. این حکمران نخست در جده ساکن بود تا آن گاه که مقر آن در سال 1278ق. به مکه انتقال یافت. نیز مجلسی مرکب از قاضی مکه، دفتردار، نایب حرم، کلیددار کعبه، مفتی حنفی، قائم مقام شریف مکه، و نقیب سادات حسینی در امور مهم تصمیم گیری می کردند. ترکیب ولایات نیز گاهی از سوی والیان تغییر می یافت. عثمانی ها نیز کوشش های عمرانی بسیار در حج و حرمین شریفین انجام دادند که از جمله آن ها تعمیر و گسترش مسجدالحرام، کعبه، مسجدالنبی، ساخت مدارس علمیه، کاروانسراها، و تامین امنیت راه های حج بود. در میانه سده دوازدهم ق. محمد بن عبدالوهاب با احیای تفکر ابن تیمیه و با پیوند با محمد بن سعود، حاکم دُرعیه از شهرهای شرق جزیرة العرب، افرادی از منطقه نجد را جذب کرد. آنان با فراهم کردن نیروی نظامی و با یورش های گسترده، بخش هایی عمده از جزیرة العرب را به تصرف درآوردند. کشمکش میان عثمانی ها و وهابیان سرانجام به نفع وهابیان تمام شد و پس از فراز و نشیب های فراوان، به سال 1343ق. کشور مستقل عربستان سعودی شکل گرفت. با روی کار آمدن وهابیان تغییرات بسیار در بخش های گوناگون حج پدید آمد. باورهای متفاوت این گروه و سختگیری در شیوه حج گزاری، مشکلات فراوان برای حاجیان شامی ومصری و یمنی در برخی از سال ها فراهم آورد. ویرانی قبرها و آثار تاریخی بر جای مانده از آغاز اسلام با وجود مخالفت های سخت در سراسر جهان اسلام، با شدت پیگیری شد و پیامدهای منفی در حج گزاری مسلمانان بر جای نهاد. از سوی دیگر، با اکتشاف نفت و گسیل سرمایه های فراوان به این کشور، کوشش های عمرانی بسیار برای گسترش حرمین شریفین و افزایش امکانات رفاهی حاجیان صورت گرفت. گسترش و تعمیر مسجدالحرام و ساختمان کعبه در دو مرحله، گسترش مسجد نبوی، پاکسازی زمزم، ساخت کارگاه پرده بافی در مکه، تغییر ساختار بر گزاری نماز جماعت، تاسیس دو اداره ویژه برای سرپرستی امور حاجیان، و گسترش بندر جده مهم ترین کارهای دوره سعودی در مکه هستند. (← آل سعود) پس از جنگ جهانی اول، شبه جزیره تقسیمات اداری جدید یافت و به تدریج کشورهای عربستان سعودی، یمن، عمان، قطر، بحرین، کویت و امارات متحده عربی در این قلمرو شکل گرفتند.

دانشنامه آزاد فارسی

جزیرةالعرب
رجوع شود به:عربستان، شبه جزیره

پیشنهاد کاربران

بپرس