جزیره خضراء

لغت نامه دهخدا

جزیره خضراء. [ ج َ رَ ی ِ خ َ ] ( اِخ ) نام جزیره بزرگی است در سرزمین زنگبار در دریای هند. این جزیره پهناور و بزرگ است که دریای نمک از هر سو به آن احاطه دارد. در این جزیره دو شهر بنام متنبی و مکنبلوا وجود دارد و هر کدام را سلطانی است و هیچیک از دیگری اطاعت نمیکند و در آن دیه ها و رساتیق است. و بنا بر روایت شیخ عبدالملک حلاوی بصری که پارسا و ثقه است و خود آنجا را دیده و ناظر بوده است ، سلطان آنان خود را عرب و از مردم کوفه میداند. ( از معجم البلدان ). گویند: از جزایری است که فرزندان امام عصر ( ع ) در آن سکونت دارند. رجوع به الذریعه الی تصانیف الشیعه ج 5 ص 106 و حاشیه همان صفحه و روضات الجنات ص 65 شود.

جزیره خضراء. [ ج َ رَ ی ِ خ َ ] ( اِخ ) شهریست به اندلس که به آب محاط نیست و در جهت مقابل ناحیه غرب قرار دارد و نسبت بدان جزیری باشد تا التباس رخ ندهد. ( ازمنتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از ناظم الاطباء ). شهریست معروف به اندلس و بلاد بربر در جهت مقابل آن قراردارد و توابع آن به توابع شذونه متصل میشود و در شرق شذونه و در سمت قبله قرطبه واقع شده و نیکوترین و خوش هواترین شهرهاست و حصاری دارد که آب دریا به آن روی می آورد و آنرا فرانمیگیرد مانند جزیره ها. این شهردر صحرای اندلس قرار دارد و با دریا حائلی ندارد. وبهترین لنگرگاهها و اسکله ها برای رفت و آمد دارد و با اقیانوس کبیر هیجده میل و با قرطبه پنجاه وپنج فرسنگ فاصله دارد و آن بر کنار نهر بَرْباط و نهری است که مردم اندلس در خشکسالی به آن روی آوردند و نسبت بدان را جزیری ، و منسوب به جزیره اقور را جزری گویند. ( از معجم البلدان ). و رجوع به جزیرةالخضراء شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جزیره خضراء، جزیره ای که بنا بر ادعای برخی ، امام دوازدهم شیعیان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و فرزندانش در آن سکونت دارند و داستانی است که تحت تاثیر حوادث زمان خود شکل گرفته و پس از مقداری تحریف، تطبیقی بی جا در مورد آن صورت گرفته، و در برخی مجامع روایی شیعه نفوذ کرده است.
تاریخ جهان اسلام و عقاید و افکاری که در بستر آن ظهور و بروز کرده، اقیانوسی متلاطم و بی کران و عرصه ای بسیار گسترده است. حرکت در امواج متلاطم و بعضا ظلمانی این اقیانوس، نیازمند وسیله ای مطمئن و راهنمایی دریادیده است. در غیر این صورت، در شب تاریک دریا و امواج سهمگین آن، نمی توان راهی به ساحل نجات یافت. عقاید، اخبار و احادیثی که در بستر این فرهنگ نیازمند بررسی و نقد هستند، کم نیستند. فقهای اسلام از عصر غیبت تاکنون سعی بر حراست اخبار و احادیث از نفوذ خطاها، تحریف ها و انحرافات داشته اند. اگر زحمات آن بزرگواران نبود، سرنوشت اسلام و تشیع دستخوش مخاطرات عظیم فکری می گشت و راه کشف حقیقت بر همگان مسدود می شد.از جمله داستان هایی که تحت تاثیر حوادث زمان خود شکل گرفته و پس از مقداری تحریف، تطبیقی بی جا در مورد آن صورت گرفته، و در برخی مجامع روایی شیعه نفوذ کرده است، داستانی است به نام «جزیره ی خضراء». از آن جا که در دو دهه ی گذشته با قلم فرسایی برخی افراد بی اطلاع از تاریخ، این داستان منتشر شده و به علاوه، در تکلفی ناشیانه، آن را بر مثلث برمودا تطبیق کرده اند، لازم شد در اطراف این واقعه، کنکاش بیشتری صورت گیرد تا اذهان ارادتمندان به حضرت ولی عصر (عجّل الله فرجه الشریف) از این گونه خطاها پیراسته شود. (نگارنده: در اوایل دهه ی ۱۳۶۰ ه ق در جزوه ای که جهت پاسخ به سؤالات در برخی مراکز علمی تهیه شده بود، به نقد داستان پرداختم. در سال های بعد، نویسندگان متعددی بحمد الله دست به قلم برده و حقایق را آشکار کردند، از آن جا که دیدگاه نگارنده در بررسی این موضوعات قدری با نظر نویسندگان این کتاب ها متفاوت بود، پرداختن دوباره به این موضوع را مناسب دانستم.)
محتوای اولین گزارش
ظاهراً گزارش این جزیره برای نخستین بار در رساله ای تألیف مجدالدین فضل بن یحیی طیبی ، از مردم واسط و از شاگردان علی بن عیسی اربلی آمده است . این رساله را آقابزرگ طهرانی به خط مؤلف آن دیده و از آن نسخه برداری کرده و مجلسی، بی کم وکاست ، در بحارالانوار درج کرده است . طبق این رساله ، فضل بن یحیی در ۶۹۹ در شهر حله، از شخصی به نام زین الدین علی بن فاضل مازندرانی داستان سفرش به اندلس را شنیده است . زین الدین در این سفر، که از دمشق آغاز کرده و پس از درنگ در مصر، راهی اندلس شده است ، پس از حوادثی که برایش روی می دهد به سرزمینی به نام جزایر شیعیان (جزائر الرافضة) می رود و پس از مدتی درنگ در آنجا، همراه کشتیهایی که آذوقه مردم آن سرزمین را آورده بودند، راهی جزیره خضراء می شود، جزیره ای که بحر ابیض گرداگرد آن را فرا گرفته بوده و دشمنان بدان دست نمی یافته اند. او جزیره خضراء را زیباترین سرزمینی معرفی می کند که تا آن روز دیده بوده است و مردم آنجا را با اوصافی نیکو می ستاید. علی بن فاضل در آن جا با عالمی دینی به نام سید شمس الدین محمد، که نسبش با پنج واسطه به امام زمان می رسد و نایب اوست ، آشنا می شود و از محضر درس او استفاده می کند.سید شمس الدین خودش با امام زمان ارتباط مستقیم ندارد، اما هر صبح جمعه به محل با شکوهی می رود و از آن جا امام را زیارت می کند و پس از آنکه دو رکعت نماز می گزارد، در آن جا ورقه هایی می یابد که مسائل و احکام مورد نیاز مردم روی آن نوشته شده است . علی بن فاضل مسائلی چون حکم نماز جمعه در عصر غیبت ، کیفیت نزول و جمع آوری قرآن و اینکه چرا برخی آیات قرآن با آیات قبل و بعد به ظاهر بی تناسب می نماید، رؤیت امام در عصر غیبت ، زمان و نشانه های ظهور آن حضرت را از سیدشمس الدین می پرسد و پاسخهای او را در کتابی به نام الفوائدالشمسیه گرد می آورد. وی تصریح می کند که کتاب را فقط برای شیعیان خالص نوشته است . سید شمس الدین به این پرسشِ علی بن فاضل که من از شیعیان مخلص امام زمانم ، پس چرا او را ندیده ام ، پاسخ می دهد که تو در طول همین سفر ، بدون اینکه متوجه باشی ، دوبار امام زمان را دیده ای و سپس زمان و مکان دیدارها را برای او بازگو می کند و علی بن فاضل نیز آن ها را به یاد می آورد. علی بن فاضل سرانجام به امر سید شمس الدین با همان کشتی که آمده بود، باز می گردد و از آن جا برای گزاردن حج ، عازم مکه می شود و سرانجام به عراق می رود و در نجف مجاور می شود.
خلاصه ی داستان از بحار
مرحوم علامه مجلسی (قدس سره) در بحارالانوار می نویسند: رساله ای یافتم مشهور به داستان جزیره ی خضراء... و چون آن را در کتاب های روایی ندیدم، عین آن را در فصل جداگانه ای آوردم. یابنده ی آن متن می گوید: در آن متن چنین آمده است: من (فضل بن یحیی کوفی) در سال ۶۹۹ ه.ق. در کربلا از دو نفر، داستانی شنیدم. آن ها داستان را، از زین الدین علی بن فاضل مازندرانی، نقل می کردند. داستان مربوط به جزیره ی خضرا در دریای سفید بود. مشتاق شدم داستان را از خود علی بن فاضل بشنوم. به همین دلیل به حله رفتم و در خانه ی سید فخرالدین، با علی بن فاضل ملاقات کردم و اصل داستان را جویا شدم.
← نقل داستان
...

[ویکی شیعه] اَلْجَزیرَةُ الْخَضْراء، یا جزیره خضراء، جزیره ای است که بر اساس داستانی در برخی منابع، محل زندگی امام دوازدهم (عج) شیعیان و فرزندانش در دوران غیبت کبری معرفی شده است. صحت این داستان در محل تردید جدی قرار دارد و در نقد اصل ماجرا، عالمان دینی شیعه آثاری پدید آورده اند. آقابزرگ طهرانی ، شیخ جعفر کاشف الغطاء، سید محمد علی قاضی طباطبایی، محمد تقی تستری، سید محمد صدر و جعفر مرتضی عاملی از جمله ناقدان این داستان هستند.
ظاهراً گزارش این جزیره برای نخستین بار در رساله ای تألیف فضل بن یحیی طیبی ، از مردم واسط و از شاگردان علی بن عیسی اربلی آمده است . این رساله را آقا بزرگ طهرانی به خط مؤلف آن دیده و از آن نسخه برداری کرده و مجلسی ، بی کم وکاست ، در بحارالانوار درج کرده است .
پیش از مجلسی ، قاضی نورالله شوشتری (درگذشت ۱۰۱۹)، به مناسبت ذکر برخی مکانها، به جزیره خضراء و همین داستان اشاره کرده و اظهار داشته که شهید اول این حکایت را از زین الدین مذکور روایت کرده و با خط خود نوشته بوده است . قاضی نوراللّه ، سپس ذکر کرده که یکی از معاصرانش به نام شمس الدین محمدبن اسداللّه شوشتری به خواسته شاه طهماسب صفوی ، کتابی در بیان حکمت و مصلحت غیبت تألیف کرده ، و رساله جزیرة الخضراء را نیز در آن درج نموده است . آقا بزرگ طهرانی احتمال داده است که این ترجمه فارسی همان ترجمه ای باشد که به نام محقق کرکی (درگذشت۹۴۰ق) در هند چاپ شده است .

پیشنهاد کاربران

بپرس