جغرافیا

/joqrAfiyA/

برابر پارسی: گیتا شناسی، جهان نمایی، گیتی شناسی

معنی انگلیسی:
geography

لغت نامه دهخدا

جغرافیا. [ ج ُ ] ( معرب ، اِ ) کلمه معرب از اصل یونانی ژئوگرافی است مرکب از ژئو به معنی زمین و گرافن به معنی نوشتن و تشریح کردن که روی هم رفته معنی نگارش زمین است و میتوان آنرا چنین شرح داد و بیان کرد:تشریح دقیق و علمی وضع زمین ، یا شرح وضع سطحی سیاره یی که بشر بر روی آن زندگی میکند. «استرابون » میگوید: جغرافی کاری است که شامل تشریح سطح زمین میگردد.
جغرافیا درایران باستان : از بررسی و تحقیق ایرانیان قدیم در امر جغرافیا اطلاع زیادی در دست نداریم. قدیم ترین سندی که در این باره موجود است قسمتهای بازمانده اوستاست که در پاره یی از بخشهای آن اشاره هائی به وضع یا نام برخی سرزمینها و دریاها و کوهها و رودها رفته و درفرگرد یکم کتاب وندیداد از شانزده کشور آفریده «اهورمزدا» سخن بمیان آمده است اما چون قسمتهای علمی اوستا از میان رفته است در این باره بیش از این اطلاعی به دست نمیآید. پس از آن در سنگ نبشته بغستان ( = بیستون ) به نام کشورهائی که داریوش میگوید بر آنها فرمانروایی داشته ام برمیخوریم و از همین قبیل اطلاعات مختصر و جزئی در برخی از نوشته های یونانیان نیز مشاهده میشود. از روزگار ساسانیان نیز علاوه بر آنچه جسته گریخته در ضمن بعضی از کتب آن دوران آمده و به دست مارسیده ، کتاب مستقل «شهرستانهای ایرانشهر» که در آن نام و شرح مختصر شهرهای ایران و برخی از روایات افسانه ای در باره آنها آمده ، در دست است و به فارسی نیزترجمه شده است. رجوع به شهرستانهای ایرانشهر ترجمه ٔصادق هدایت شود.
جغرافیا در تمدن اسلامی : جرجی زیدان در تاریخ تمدن اسلام ذیل جغرافیا آورد: لفظ جغرافی میرساند که این علم را عرب وضع نکرده اما چون جغرافی با تاریخ مربوط است و چون عربها بواسطه مقتضیات شریعت اسلام پیش از ترجمه جغرافی به زبان عربی کتابهائی در توصیف راهها و شهرها نگاشته اند، لذا در اینجا از جغرافی اسلامی هم اسمی میبریم. نخستین کسی که اطلاعات و معلومات خود را در باره شناخت احوال زمین فراهم آورد و نوشت آراتستین یونانی بود که در سال 196 ق.م. درگذشت. مجموعه آراتستین در زمان سلطنت بطلمیوسها تألیف شد و از مجموعه معلومات فنیقیها و همراهان اسکندر تشکیل می یافت. سپس استرابون جهانگرد نامی روم و بلنیوس جغرافی دان مشهور یونان پدید آمدند. آنگاه بطلمیوس قلوذی در اواسط قرن دوم میلادی کتاب مبسوطی در علم جغرافی تنظیم کرد. وی در آن کتاب از روی علم ریاضی و هیأت ، مواقع جغرافی اماکن را تعیین کرده و نقشه های بالنسبه منظمی ترسیم نموده و 4350 شهر را یکایک برشمرده و 200 کوه را نام برده و معدنهای موجود در آن کوهها را شرح داده و آنچه از حالات مردم آن روز میدانسته در کتاب مزبور ذکرنموده است و کتاب مزبور در آن زمان مهمترین کتب جغرافیایی محسوب میشده است و همین که اسلام آمد کتاب بطلمیوس مدرک و مستند علم جغرافی آن ایام گردید. در زمان عباسیان کتاب آن دانشمند به عربی ترجمه شد و همین طور کتاب دیگر وی در هیأت به اسم مجسطی از یونانی به عربی منتقل شد و اساس جغرافیای اسلامی همان دو کتاب بود. فنیقیها و یونانیها به واسطه جهانگردی و بازرگانی با جغرافی آشنا شدند ولی مسلمانان به سه جهت قبل از ترجمه کتاب بطلمیوس با علم جغرافی مربوط گشتند. بعلاوه مردم حجاز پیش از اسلام به تجارت اشتغال داشتند و پس از اسلام که با سرعت هر چه تمامتر ممالک وسیعی را گشودند، طبعاً تجارت آبها نیز رونق گرفت. بنابراین مسلمانان از نظر جهانگردی و بازرگانی هم به جغرافی توجه داشتند اما آن سه جهت مخصوصی که عربها را بیشتر به جغرافی علاقه مند میساخت عبارت از:بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( اسم ) علمی است که از احوال زمین و اوضاع طبیعی سیاسی و اقتصادی آن بحث میکند و آن شامل اقسامی است .

فرهنگ معین

( ~. ) (اِ. ) نک جغرافی .

فرهنگ عمید

علم بررسی عوارض کرۀ زمین، اوضاع طبیعی و سیاسی کشورها، و چگونگی زندگی اقوام و ملل و سایر موجودات، جغرافی.
* جغرافیای اقتصادی: شاخه ای از علم جغرافیا، که به بررسی تولید، توزیع، و مصرف فراورده ها می پردازد.
* جغرافیای انسانی: شاخه ای از علم جغرافیا، که به بررسی پراکندگی جوامع انسانی، نظام سیاسی، و فعالیت اقتصادی آن ها می پردازد.
* جغرافیای سیاسی: شاخه ای از علم جغرافیا، که به بررسی نظام های سیاسی، نهادهای مدنی، مرزها، و روابط سیاسی می پردازد.
* جغرافیای طبیعی: شاخه ای از علم جغرافیا، که به بررسی پدیده های طبیعی، مانند دریاها، رودها، کوه ها، و سنگ ها می پردازد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جغرافیا: مباحث مربوط به جغرافیای طبیعی و انسانی در قرآن می باشد.
جغرافیا (Geography) واژه ای عربی شده از اصلی یونانی است. این دانش به مطالعه سطح زمین و پدیده ها و ویژگی های زیستی و طبیعی آن می پردازد. وظیفه جغرافیدانان در گذشته تنها به نقشه نگاری و بررسی نام اماکن محدود می شد که به تدریج گسترش یافته است و اکنون افزون بر مطالعه و بررسی نحوه توزیع مکانی پدیده ها و جریان های طبیعی، به بررسی توزیع اجتماعات انسانی و اثرگذاری متقابل طبیعت و انسان می پردازد، از این رو جغرافیا را می توان به دو بخش عمده جغرافیای طبیعی و جغرافیای انسانی قسمت کرد.
اطلاعات جغرافیایی در قرآن
در گزارش های قرآنی از ذکر صریح اطلاعات جغرافیایی پرهیز شده است؛ هرچند اطلاعاتی کلی از بسیاری از آیات استفاده می شود؛ مثلاً آنجا که در مناجات ابراهیم علیه السّلام با خدا به خشک و بی گیاه بودن مکه اشاره می شود همچنین با اشاره به زیارتگاه کعبه با عنوان « المسجدالحرام » سخن می گوید و در جایی دیگر آن را « اُمّ القُری » می خواند و سرانجام در آیه ۲۴ فتح از نام مکّه و در آیه ۹۶ آل عمران از نام بکّه برای آن استفاده می کند. اشارات جغرافیایی قرآن به شهر مکه محدود نیست و به اطلاعات دیگری درباره آبادانی و عمران مناطقی در گذشته یا کارکرد زیارتی برخی شهرها ( مسجدالاقصی ) اشاره شده است؛ لیکن سیاق کلی آیات قرآن به ویژه در دوره های آغازین وحی ، خودداری از بیان اطلاعات جغرافیایی بوده است. به نظر می رسد این حقیقت ناشی از نگاه متفاوت قرآن به مکان های اجتماعات است که کمتر به عنوان زمینه ای برای تعاملات انسانی به کار گرفته شده است، بلکه بیشتر از نقطه نظر آخرت شناسی و بیان قدرت خداوند و پیروزی توحید بر شرک به آن ها توجه شده است، حتی در قرآن تصریح می شود که اگر ساکنان مناطق گوناگون ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان و زمین بر آن ها گشوده خواهد شد. از سوی دیگر شهرهای فراوانی بدون ذکر نام مثال زده می شوند که شهروندان آن ها به سبب ظلم و شرک، به بلاهایی مانند سیل ، زلزله ، بادهای سوزان و دیگر عذاب های الهی گرفتار می شوند. بیانات قرآن در مورد مکان های جغرافیایی در دوران مدینه شکل ملموس تری می یابد و از شهرها و مناطق متفاوتی نام برده شده است. ( صفا و مروه ، مدینه، مکه، طائف ، حنین ، بدر ، مسجدالاقصی، روم ، طور سینا و...)
جغرافیای نزول وحی
ارائه نقشه تاریخی ـ جغرافیایی مشخصی از تمام شبه جزیره که محل ظهور تمدن اسلامی بود، می تواند در فهم بهتر آیات قرآن و زمینه های نزولشان بسیار راهگشا باشد. شبه جزیره عربستان ، گستره پهناور جغرافیای نزول قرآن است و به طور دقیق تر، حجاز به عنوان سرزمین نزول قرآن تلقی می شود. حجاز، سرزمینی کوهستانی در ناحیه باختری شبه جزیره عربستان است که به سبب فاصله انداختن میان نجد و تهامه ، به این نام خوانده می شود. در نگاهی دقیق تر، می توان حجاز را از مرزهای عربستان و اردن در شمال تا ارتفاعات عسیر در جنوب غربی وصف کرد که آن را از یمن جدا می سازد. زمین های پست دریای سرخ که به تهامه شهرت دارند، در غرب آن قرار گرفته اند. حجاز از شرق نیز به فلات مرتفع و بیابانی نجد که بالای دشت ساحلی خلیج فارس است، می پیوندد. میزان بارندگی در حجاز اندک است و رود دائمی در آن وجود ندارد ؛ ولی در وادی های آن پس از بارندگی سیل جاری می شود و باعث سرسبزی آن ها می گردد، از این رو کشاورزی محدودی در برخی مناطق آن به ویژه اطراف طائف و مدینه شکل گرفته بود.
← بخشهای مختلف حجاز
...

دانشنامه عمومی

جُغرافیا ( به عربی: الجغرافیا ) یا ژِئوگرافی ( به فرانسوی: géographie، ریشه آن از یونانی باستان: γεωγραφία، تلفظ: یِئوگرافیا ) یا زمین نگاری، یک شاخه از علم است که خشکی ها، ویژگی ها، ساکنان و پدیده های زمین را مطالعه می کند. جغرافیا ارتباط گسترده ای با دیگر رشته های مرتبط در علوم اجتماعی و علوم طبیعی دارد. [ ۱] جغرافیدانان بر اثرات محیط اطراف بر فعالیت های انسانی، فرهنگ و رفاه و این که مردم به نوبه خود چگونه بر محیط اطراف خود تأثیر می گذارند، تأکید می کنند. [ ۲] ژئوگرافی در ایران و در دوران مدرن یک علم وارداتی بوده است و پایداری و ماندگاری آن نتیجه کوشش های دو استاد جغرافیا محمدحسین پاپلی یزدی و محمد مهدی دهقانپور در مجله تحقیقات جغرافیایی[ ۳] و حسین شکویی با دو اثر ارزشمند در فلسفه جغرافیا[ ۴] [ ۵] و دیدگاه های نو در جغرافیای شهری[ ۶] و سیروس سهامی[ ۷] [ ۸] می باشد. جغرافیا در تعریف در میان کلیه علمای این علم مورد بحث و جدل است و هنوز یک اجماع در جغرافیا صورت نگرفته است و همواره با مطالعه تاریخ علم جغرافیا به تعاریف مختلفی برمی خوریم که دال بر پویایی جغرافیا است؛ ولی نکته اصلی در همه این تعاریف تکیه بر مفاهیم اصلی گیتی شناسی از جمله فضا، [ ۹] مکان، [ ۱۰] زمان، فاصله، و مقیاس است؛ بنابراین جغرافیای انسانی هم تعریف دقیقی ندارد. تنها کسانی می توانند در مورد تعاریف جغرافیایی اظهارنظر کنند که مقاله ای در سطح جهانی یا مجلات علمی و پژوهشی داشته باشند که مبتنی بر تحقیق باشد. برخی از پیشروان گیتی شناسی در ایران مصطفی مؤمنی[ ۱۱] و یداله فرید[ ۱۲] بودند.
نخستین شخصی که از واژهٔ «ژئوگرافی» استفاده کرد، اِراتوستن ( ۲۷۶–۱۹۴ پ. م ) بود که شامل کلمات GEO ( زمین ) و GRAPHY ( توصیف و ترسیم ) است، او علم جغرافیا را «علم مطالعه زمین به عنوان جایگاه انسان تعریف می کند. »
چهار سنت تاریخی در پژوهش های جغرافیایی عبارت است از: واکاوی ( تجزیه و تحلیل ) فضایی، پدیده های طبیعی و انسانی ( جغرافیا به عنوان بررسی ای دربارهٔ پراکندگی ) ، مطالعات منطقه ای ( اماکن و مناطق ) ، مطالعهٔ انسان و رابطهٔ او با زمین و پژوهش در علوم زمین است. با این وجود، جغرافیای نوین نظم و انضباطی فراگیر است که در درجهٔ نخست به دنبال درک زمین و همهٔ پیچیدگی های انسان و طبیعت بوده و تنها منحصر به چیزها و جایشان نیست، بلکه در مورد آن که چگونه تغییر کرده و خواهند کرد نیز می باشد.
عکس جغرافیاعکس جغرافیاعکس جغرافیاعکس جغرافیاعکس جغرافیاعکس جغرافیا

جغرافیا (استرابون). گِئوگرافیکا ( به یونانی باستان: Γεωγραφικά ) یا جغرافیا، دانشنامه ای جغرافیایی است، که استرابون میان سال های ۲۰ پ. م و ۲۳ میلادی آن را به زبان یونانی کهن نوشته است. این دانشنامه دارای ۱۷ کتاب است[ ۱] ، و تمام جغرافیای جهانِ شناخته شده تا آن زمان را دارد.
دست نوشتهٔ این دانشنامه تا پایان زندگی نویسنده به رشتهٔ تحریر در می آید؛ ولی با مرگ او در سال ۲۳ ناتمام می ماند. متن آن تا دوران باستان پسین سالم می ماند، ولی تا سدهٔ ششم به آن توجه زیادی نمی شد. از سدهٔ نهم، نویسندگان بیزانسی بارها به آن استناد می کنند. [ ۲] نمونه های بسیاری از آنها را از سدهٔ پانزدهم به دنیای غرب می آورند، که متعلق هستند به: جووانی آئوریسپا ( ۱۴۲۴ ) ، فرانسوا فیلِلف ( ۱۴۲۷ ) ، ایزیدور کیِفی ( ۱۴۳۸ ) ، بازیلیوس بساریون ( ۱۴۴۶ ) و سیریاکوس آنکونایی ( ۱۴۴۸ ) . نخستین بار گوارینوی ورونایی میان سال های ۱۴۵۳ و ۱۴۵۸، به خواستِ پاپ نیکلاس پنجم، این دانشنامه را به زبان لاتین برمی گرداند. همزمان با او، گرگوریوس تیفرناس نیز ترجمهٔ خویش را ارائه می کند. [ ۲]
نخستین چاپ این دانشنامه سال ۱۵۱۶ در ونیز منتشر می شود. نخستین نسخهٔ انتقادی ( مربوط به سال های ۱۸۴۴ تا ۱۸۵۳ ) را کرالر در برلین می نویسد. این دانشنامه را نخستین بار یوهان فردریش دوبنر ( ۱۸۵۳–۱۸۵۸ ) نزد خاندان دیدو به فرانسوی درمی آورد. [ ۲]
• کتاب های یکم و دوم: ملاحظات کلی
• کتاب سوم: ایبِریا
• کتاب چهارم: گُل
• کتاب پنجم: ایتالیا ( ۱ )
• کتاب ششم: ایتالیا ( ۲ )
• کتاب هفتم: بقیه اروپا
• کتاب هشتم: یونان ( ۱ )
• کتاب نهم: یونان ( ۲ )
• کتاب دهم: آیتولیا و جزایر یونانی
• کتاب یازدهم: شمال آسیا، قفقاز، ارمنستان
• کتاب دوازدهم: ناحیهٔ پُنتوس
• کتاب سیزدهم: آسیای صغیر ( ۱ )
• کتاب چهاردهم: آسیای صغیر ( ۲ )
• کتاب پانزدهم: هند و پارس
• کتاب شانزدهم: از آشور تا عربستان
• کتاب هفدهم: مصر و لیبی
عکس جغرافیا (استرابون)عکس جغرافیا (استرابون)

جغرافیا (بطلمیوس). جغرافیا ( بطلمیوس ) ( به یونانی: Γεωγραφικὴ Ὑφήγησις، Geōgraphikḕ Hyphḗgēsis، ) و ( به انگلیسی: ( Geography ( Ptolemy ) رساله و اطلسی در زمینه نقشه نگاری و نشان دهندهٔ دانستنی های دانش جغرافیا در زمان خود است. این رساله در قرن دوم پس از میلاد در امپراتوری روم تدوین شد که در اصل در حدود ۱۵۰ سال پس از میلاد توسط بطلمیوس به زبان یونانی در اسکندریه مصر نگاشته شد. این اطلس بازبینی شدهٔ نسخه ای از کار مارینوس صوری است که اکنون مفقود شده است که بااستفاده از آگاهی های بیشتری از فرهنگ جغرافیایی ایرانیان و امپراتوری روم و اصول تازه یافته شده تدوین شده است. [ ۱] ترجمهٔ آن در قرن نهم به زبان عربی، و در قرن نهم و به لاتین در اوایل قرن پانزدهم ( ۱۴۰۶ ) در دانش و سنت های نقشه کشی و آن زمان تأثیر و نفوذ بسیاری در خلافت قرون وسطی و نیز رنسانس جغرافیایی اروپا بود.
نتیجهٔ کار بطلمیوس شامل یک نقشهٔ یک پارچهٔ بزرگ همهٔ جهان با جزئیاتی کمتر، و سپس به صورت جداگانه، نقشه های منطقه ای دقیق تر با توضیح بیشتر است.
ژاکوپ آنجلو جغرافیای بطلمیوس را در سال ۱۴۰۶ از یونانی به لاتین ترجمه کرد. او ابتدا آن را به پاپ گریگوری نهم و سپس ( در ۱۴۰۹ ) به پاپ اسکندر پنجم تقدیم نمود. [ ۲] ترجمه های متون معروف ژاکوپ آنجلو به یونانی و لاتین وی را در این دوره از وی شخصیتی نیمه مهم ساخته است. [ ۳] ولی به دلیل ترجمه نادرست توسط آنجلو و همچنین بی اعتبار بودن آن به عنوان یک متن انتقادی به دلیل نادرستی های علمی متعدد مورد انتقاد قرار می گیرد. [ ۴]
عکس جغرافیا (بطلمیوس)عکس جغرافیا (بطلمیوس)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

مطالعۀ علمی سطح زمین، توپوگرافی، آب وهوا، وضعیت طبیعی و چگونگی تأثیر این عوامل بر زندگی انسان. واژۀ جغرافیا مأخوذ از واژۀ یونانی geo به معنی زمین و graphein به معنی نگارش است که اولین بار اِراتُستِن۱، جغرافی دان یونانی، آن را به کار برد. جغرافیا یکی از کهن ترین موضوعات مطالعه و تحقیق بشر است و «مادر علوم» نام گرفته است. جغرافیای کلاسیک ارتباط تنگاتنگی با تاریخ دارد. در قدیم جغرافی دانان به تهیه نقشه، مساحی و اکتشاف اهمیت می دادند. توسعۀ جغرافیا نزد مسلمانان مدیون پیشرفت سریع اسلام است. تأکید اسلام بر علم آموزی، اشارات قرآن بر خلقت کائنات و شب و روز و حرکات خورشید و ماه و ستارگان و اقوام گذشته، سفر حج و فتوحات پی درپی مسلمانان مجموع عواملی است که باعث شکوفایی علم جغرافیا در جهان اسلام شد. قرون ۳ و ۴ق دوران طلایی جغرافیای اسلامی است، زیرا در این دوره آثار علمی ارزشمندی پدید آمد که سال ها مرجع دانشمندان جغرافیا بود. سفرنامه نویسی از دیگر عوامل مهم توسعه و تکوین علم جغرافیا بود. رونق علم جغرافیا در سرزمین های اسلامی بر دانش اروپاییان و غرب نیز تأثیر مستقیم گذاشت، تا جایی که شرق شناسان و نویسندگان غربی از آغاز پیدایش جغرافیای مدرن به اندیشه های جغرافیایی مسلمانان توجه داشتند و مطالعات گسترده ای در این زمینه انجام دادند. در جغرافیای جدید که در دورۀ رنسانس شکل گرفت، عمدتاً بر موضوعاتی چون محیط زیست طبیعی و اجتماعات انسانی تأکید شد. الکساندر فون هومبولت۲ و کارل ریتر۳ از بنیادگذاران جغرافیای جدید بودند. هم زمان با گسترش این علم در جهان بسیاری از مفاهیم سنّتی جغرافیا متروک شد و مفاهیم و تعاریف نو و نیز رشته های علمی جدید همچون جغرافیای طبیعی، جغرافیای انسانی، اقلیم شناسی، ژئومورفولوژی (زمین ریخت شناسی) و کارتوگرافی (نقشه نگاری) به وجود آمد. (نیز ← جغرافیای_زیستی؛ جغرافیای_گیاهی؛ جغرافیای_انتخابات). جغرافیای جدید و نقشه کشی در ایران با احداث دارالفنون آغاز شد، اما مرحلۀ آموزش واقعی جغرافیا در ایران با تأسیس دارالمعلمین مرکزی (۱۳۰۷ش) شکل گرفت و با تأسیس دانشگاه تهران در ۱۳۱۳ش آموزش این علم در مراکز علمی دیگر شهرها گسترش یافت. در ۱۳۸۰ نخستین دانشکدۀ جغرافیا در دانشگاه تهران ایجاد شد. امروزه حدود ده تخصص در مقاطع و گرایش های گوناگون جغرافیا ازجمله برنامه ریزی شهری، برنامه ریزی روستایی، سنجش از دور، کارتوگرافی و اقلیم شناسی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی تدریس می شود.Eratosthenes Alexander von Homboldt Carl Ritter

جغرافیا (رساله). جغرافیا (رساله)(Geographika)
رساله ای در جغرافیای جهان قدیم، نوشتۀ استرابون، به زبان یونانی، در حدود قرن ۷م. این رساله مهم ترین اثر برجای مانده در جغرافیای دنیای قدیم است. جغرافیای استرابون در هفده کتاب تنظیم شده است. دو کتاب نخست حکم مقدمه را دارد و مؤلف در آن کلیاتی دربارۀ علومی چون هندسه، نجوم، ریاضیات، تاریخ، جغرافیا و دیگر علوم بیان می کند. به گفتۀ استرابون، این علوم در هرچه بهترشناختن جغرافیا به کار می آید. در کتاب های سوم تا دهم، اروپا (اسپانیا، فرانسه، بریتانیا، ایتالیا، آلمان، سرزمین سکاها و شبه جزیرۀ بالکان و جزایر دریای اژه) توصیف شده است. کتاب های دهم تا شانزدهم در توصیف آسیاست و نواحی بین النهرین، ایران، هند، پارس، آشور، بابل، سوریه، فلسطین و عربستان را دربرمی گیرد. کتاب هفدهم به توصیف افریقا اختصاص دارد و در آن از مصر و افریقای شمالی سخن رفته است. نویسنده در توصیف نواحی ای که خود ندیده، به توصیف دیگر مؤلفان، با ذکر مأخذ، استناد کرده است. در این کتاب مطالب فراوانی در زمینه های قوم شناسی و اساطیر اقوام مختلف به چشم می خورد.

مترادف ها

geography (اسم)
شرح، جغرافیا، جغرافی، علم جغرافیا

فارسی به عربی

جغرافیة

پیشنهاد کاربران

جُغرافیا ( به عربی: الجغرافیا ) یا ژِئوگرافی ( به فرانسوی: g�ographie، ریشه آن از یونانی باستان: γεωγραφία ، تلفظ: یِئوگرافیا ) یا زمین نگاری، یک شاخه از علم است که خشکی ها، ویژگی ها، ساکنان و پدیده های
...
[مشاهده متن کامل]
زمین را مطالعه می کند. جغرافیا ارتباط گسترده ای با دیگر رشته های مرتبط در علوم اجتماعی و علوم طبیعی دارد.

واژه جغرافیا
معادل ابجد 1295
تعداد حروف 7
تلفظ joqrāfiyā
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [معرب، مٲخوذ از یونانی]
مختصات ( ~. ) ( اِ. )
آواشناسی joqrAfiyA
الگوی تکیه WWWS
شمارگان هجا 4
منبع فرهنگ فارسی هوشیار
حرف های خیلی درست👇👇👇👇👇👇👇👏👏👏👏👏
واژه جغرافی اَربی شده واژه ژیوگرافی یونانی است.
واژه ژیوگرافی به ریخت ( geography ) در لاتین و انگلیسی نیز بکار میرود.
واژه ژئو، ژیو همان واژه پارسی گیو، گیتی به چَم زمین است که در یونانی نیز به همین چَم بوده است.
...
[مشاهده متن کامل]

واژه گی، گیو در بخش نخست واژه گزیرک در پارسی پهلوی است همان ( گزیره، جزیره )
گی ( زمین ) و زَره، زیره ( دریا ) که به چَم ( زمین میان دریا میباشد ) .
پس واژه پارسی گیتی با واژه geo, geography همریشه می باشد.
و واژه زَره دگر ریخت ( دره و دریا ) است که در انگلیسی به ریخت ( sea ) نیز درآمده و بکار میرود که به چَم همان دریا هست.
واژه ژیوگرافی دارای ریشه پارسی است.
پَسگشت ( =Reference ) : برگه 43 از نبیگ ( ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی ) نوشته مجید قدیمی ( نوبت چاپ:یکم1401 ) .
ژیوگرافی:
واژه ژیو همان ( گیو، گیتی، گیتا ) و واژه گرافی به چَم ترسیم، نگاشتن، نوشتن، ضبط کردن است ( نگاری، نگاشتن )
بجای واژه دگردیسی شده ( جغرافی، جغرافیا )
در پارسی واژه اصلی: ( گیتا نگاری، گیتی نگاری، گیتا نگارگی، گیتی نگارگی ) را بکار ببرید.
نکته: از آنجایی که جغرافیا آشنایی درباره زمین به ما میدهد میتوان از واژه گیتا شناسی نیز بهره برد ولی پیشنهاد بنده واژه گیتا نگاری است.

جغرافیا
علم مسالک و ممالک ؛ جغرافیا. علم جغرافیا.
گیتی نگار ، گیتی : لغت نامه دهخدا
گیتی . ( اِ ) جهان . کره ٔ زمین . عالم سفلی . ( از برهان قاطع ) ( از بهار عجم ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) . کره ٔ خاکی . کره ٔ ارض :
ایا خورشید سالاران گیتی
...
[مشاهده متن کامل]

سوار رزم ساز و گرد نستوه . ( رودکی )
البته کاربرد این علم فرا تر از نگارش عوارض زمین است .

گیتانگاری
جامان مانند ساختمان
جامان
یکی از رشته های برتر دانشگاه ها و مؤسسات عالی جمهوری اسلامی ایران بوده و معنی آن از ریشهٔ یونایی گرفته شده، در یونان به آن ژئوگرافی گفته می شود.
أن شاء الله موفق باشید
معادل واژه های طول وعرض جغرافیایی
درازا وپهنای زمین گاهی
حرکت وضعی زمین: حرکت چرخشی زمین
حرکت انتقالی زمین:حرکت گردشی زمین
به نظرمن این معادل واژه فارسی
زیبا تر است.
زمین زیستگاه شناسی
زمین زیستگاه شناسی
معنی:مطالعه زمین به عنوان جایگاه یا زیستگاه
انسان
جهان نگاری
جغرافیه
زمین نگاری، گیتاشناسی
جغرافیا : تازی شده واژه " ژئو گرافی " در لاتین است که از دو بخش " ژئو به معنی زمین و گرافی به معنی نگاشتن است و در زبان پارسی برابر آن " زامنگاری " می شود.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس