جفت گیری

/joftgiri/

مترادف جفت گیری: بارورسازی، گشن، لقاح، جماع، مباشرت، مقاربت

معنی انگلیسی:
pairing, copulation, sexual intercourse, breeding, copulation, pairing, coupling

لغت نامه دهخدا

جفت گیری. [ ج ُ ] ( حامص مرکب ) دو چیز را به هم جفت کردن. ( نظام ). دو چیز را نیک بهم پیوستن. || حالت جستن نر بر ماده. جفت گرفتن نر ماده را. فراهم آمدن و جماع کردن نر با ماده. گشن گیری. اندماج. || نر و ماده را به یکدیگر نزدیک کردن به قصد نتاج و باروری.

فرهنگ فارسی

دو چیز را به هم جفت کردن یا حالت جستن نر بر ماده یا نر و ماده را به یکدیگر نزدیک کردن به قصد نتاج و باروری .
جفت شدن حیوان نروماده باهم برای تولیدنسل، جفت، کردن دوحیوان نروماده برای آبستن شدن ماده

فرهنگ معین

کردن (جُ. کَ دَ ) (مص ل . ) آمیزش ، جماع کردن حیوانات .

فرهنگ عمید

جفت شدن حیوان نروماده با هم برای تولید نسل، لقاح.

واژه نامه بختیاریکا

( جفتگیری ( حلال گوشتان ) ) بَر خَردِن

دانشنامه آزاد فارسی

جُفت گیری (copulation)
آمیزش جنسی در جانوران، با لقاح داخلی. پستانداران نر دارای آلت تناسلی یا عضو دیگری اند که برای واردکردن اسپرم به راه تناسلی ماده به کار می رود. بیشتر پرندگان اسپرم را با فشارآوردن پارگین۱ هایشان به یکدیگر انتقال می دهند.
cloaca

مترادف ها

sexual intercourse (اسم)
جماع، مقاربت جنسی، جفت گیری

intercross (اسم)
جفت گیری

پیشنهاد کاربران

آمیختگی ، جماع یا به عبارت صحیح تر آمیزش جنسی جانوران به منظور تولید مثل.

بپرس