جلیلی

/jalili/

لغت نامه دهخدا

جلیلی. [ ج َ ] ( ص نسبی ) نسبت است به جلیل. ( منتهی الارب ). رجوع به جلیل شود.

جلیلی. [ ج َ ] ( اِخ ) ابومسلم جلیلی از تابعیان است ، وی منسوب است به جلیل که گروهی هستند بیمن یا به ذی الجلیل که نام وادیی است بیمن. ( از منتهی الارب ).

جلیلی. [ ج َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان رباط سرپوشیده بخش حومه شهرستان سبزوار. واقع در 20کیلومتری خاور سبزوار، کنار جاده قدیمی سبزوار به نیشابور. جلگه ، معتدل ، سکنه 822 تن شیعه و فارسی زبان هستند. آب آن از قنات ، محصولش غلات ، پنبه ، شغل اهالی زراعت و کرباس بافی راه آن اتومبیل رو است. مزرعه خوشاب جزء این ده است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

ابو مسلم جلیلی از تابعین است وی منسوب است به جلیل که گروهی هستند بیمن یا به ذی الجلیل که نام وادیی است بیمن .

مترادف ها

galilean (صفت)
جلیلی، وابسته به گالیله

پیشنهاد کاربران

جلیله از قوم و نژادی هستند در ایران
جلیله از چ قوم و نژادی هستند
طایفه جلیلی از بزرگترین طوایفه ایران ساکن لردگان و کهگیلویه، خوزستان ، لرستان الیگودرز، ، ک ریشه ایل طایفه جلیلونده
جلیلی از طایفه بساک وبختیاری هستند
جلیلی از طایفه بساک و بختیاری
ایل جلیل ایل بختیاروند *بهداروند *قوم لر
ساکن خوزستان. کهگیلویه. بختیاری. فارس
طایفه جلیلی طهماسبی منجی بهداروند
مستقل شده از ایل منجزی بهداروند *بختیاروند *
در بخش منج لردگان
تیره ها ( جلیل پور. اسد پور. . زمان پور. جلیلی. . )
جلیل خان پسر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان *طهماسب قلی. پیلتن*
...
[مشاهده متن کامل]

طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند معروف به هفت کر بیگی
طایفه مال احمدی خلیلی منجزی معروف به نه کر تشمال
طایفه تاج الدین عبدالهی خلیلی منجزی
طایفه لیموچی *نیم بنیچه *خلیلی منجزی
طایفه ملکشاه وند لملمی خلیلی منجزی
طایفه شیخ محمد عالی لملمی خلیلی منجزی
طایفه زیلایی خلیلی منجزی
طایفه تش مرداسی خلیلی بهداروند
طایفه بلیوند خلیلی بهداروند
طایفه شیاسی*شیرآقاسی*خلیلی بهداروند
طایفه میلاسی*میرآقاسی*خلیلی بهداروند
طایفه گندایی
طایفه بردپهن*میرگپی. بردگپ*خلیلی منجزی

بپرس