جنت روایی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در این مقاله واژه جنّت در أحادیث را مورد بررسی قرار می دهیم.
روایت ِ احادیث نبوی نه چندان اندک در جوامع حدیثی اهل سنّت ، و روایت احادیث فراوان از پیامبر اکرم و امامان معصوم صلوات اللّه علیهم در جوامع حدیثی شیعه درباره جنّت ، و نیز توجه عموم مسلمانان به جنّت به عنوان یک اعتقاد ضروری دینی و علاقه آنان به کسب آگاهی تفصیلی از چند و چون آن ، به استناد داده های قرآنی و وحیانی ، انگیزه تألیف آثار مستقل حدیثی در این باره یا اختصاص دادن فصول و بخشهای طولانی در مجموعه های حدیثی به این موضوع شده است . نمونه هایی از این آثار عبارت اند از: صفة الجنه ابونُعیم اصفهانی، شعب الایمان احمد بن حسین بیهقی، الترغیب و الترهیب عبدالعظیم بن عبدالقوی مُنذری، التذکره فی أحوال الموتی و امور الآخره شمس الدین قرطبی و حادِی الارواح الی بلاد الافراح ابن قیم جوزیه ، همگی مشتمل بر احادیث اهل سنّت و در مواردی همراه با اظهارات برخی صحابیان و تابعین؛ معالم الزلفی سیدهاشم بحرانی و بحار الانوار (کتاب العدل و المعاد) محمدباقر مجلسی ، هر دو مشتمل بر احادیث شیعی . سُعَید بن جَناح اَزْدی از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام ، مجموعه ای از احادیث مروی از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام در موضوع جنّت و نار را در کتابی با عنوان صفة الجنّه و النار گرد آورده که به صورت کامل در الاختصاص و به نقل از آن در بحارالانوار آمده است .
بررسی مباحث مطرح شده در احادیث در مورد جنّت
مباحث مطرح شده در احادیث ، برخی در حکم تفسیر و تبیین آیات قرآن و برخی دیگر بیان تفصیلی امور متعلق به جنّت است ، مانند اوصاف اهل جنّت و مدارج و مراتب آنان ، مکان جنّت ، نعمتهای آن ، بناهای آن و مواد مصالح این بناها، درخت طوبی، اقسام جنّت و تأثیر یا عدم تأثیر نسبتهای خویشاوندی در جنّت .
أحادیثی در توضیح اسمهای جنّت در قرآن
چندین حدیث ، حاوی توضیح اسمهای جنّت در قرآن است . مثلاً در یک حدیث نبوی آمده که جنّة المأوی ' نام رودی است در دل جنّت ، جنّت عدْن و جنّت فردوس نیز نام دو جنّت است که در میانه جِنان (جمع جنّت ) قرار دارند.
← چهار جنّت در قرآن
...

[ویکی فقه] جنّت روایی. در این مقاله واژه جنّت در أحادیث را مورد بررسی قرار می دهیم.
روایت ِ احادیث نبوی نه چندان اندک در جوامع حدیثی اهل سنّت ، و روایت احادیث فراوان از پیامبر اکرم و امامان معصوم صلوات اللّه علیهم در جوامع حدیثی شیعه درباره جنّت ، و نیز توجه عموم مسلمانان به جنّت به عنوان یک اعتقاد ضروری دینی و علاقه آنان به کسب آگاهی تفصیلی از چند و چون آن ، به استناد داده های قرآنی و وحیانی ، انگیزه تألیف آثار مستقل حدیثی در این باره یا اختصاص دادن فصول و بخشهای طولانی در مجموعه های حدیثی به این موضوع شده است . نمونه هایی از این آثار عبارت اند از: صفة الجنه ابونُعیم اصفهانی، شعب الایمان احمد بن حسین بیهقی، الترغیب و الترهیب عبدالعظیم بن عبدالقوی مُنذری، التذکره فی أحوال الموتی و امور الآخره شمس الدین قرطبی و حادِی الارواح الی بلاد الافراح ابن قیم جوزیه ، همگی مشتمل بر احادیث اهل سنّت و در مواردی همراه با اظهارات برخی صحابیان و تابعین؛ معالم الزلفی سیدهاشم بحرانی و بحار الانوار (کتاب العدل و المعاد) محمدباقر مجلسی ، هر دو مشتمل بر احادیث شیعی . سُعَید بن جَناح اَزْدی از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام ، مجموعه ای از احادیث مروی از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام در موضوع جنّت و نار را در کتابی با عنوان صفة الجنّه و النار گرد آورده که به صورت کامل در الاختصاص و به نقل از آن در بحارالانوار آمده است . بررسی مباحث مطرح شده در احادیث در مورد جنّت مباحث مطرح شده در احادیث ، برخی در حکم تفسیر و تبیین آیات قرآن و برخی دیگر بیان تفصیلی امور متعلق به جنّت است ، مانند اوصاف اهل جنّت و مدارج و مراتب آنان ، مکان جنّت ، نعمتهای آن ، بناهای آن و مواد مصالح این بناها، درخت طوبی، اقسام جنّت و تأثیر یا عدم تأثیر نسبتهای خویشاوندی در جنّت . أحادیثی در توضیح اسمهای جنّت در قرآن چندین حدیث ، حاوی توضیح اسمهای جنّت در قرآن است . مثلاً در یک حدیث نبوی آمده که جنّة المأوی ' نام رودی است در دل جنّت ، جنّت عدْن و جنّت فردوس نیز نام دو جنّت است که در میانه جِنان (جمع جنّت ) قرار دارند. ← چهار جنّت در قرآن بنابر حدیثی از امام باقر علیه السلام ، قرآن از چهار جنّت نام برده است (عَدْن ، فردوس ، نعیم ، مأوی ')، اما شمار زیادی جنّت بر گرد این چهار تا قرار دارد. طبق حدیث دیگری که سُعید بن جناح از امام باقر روایت کرده ، آیه ۴۶ و ۶۲ سوره رحمن شاهدی بر وجود چهار جنّت است ، با این توضیح که دو جنّتِ نخست ، یکی حاصل ترک گناه و دیگری ثمره خدا را مراقب خویش دیدن (خافَ مقامَ ربّه ) و برای مقربان است و دو جنّت دیگر (نعیم ، مأوی ') برای اصحاب یمین است و از حیث مزایا، نه از لحاظ قرب ، فروتر است . در یک حدیث نبوی ، علاوه بر این چهار جنّت (به جای عدْن ، خُلد آمده )، از جنّة الجلال نیز نام برده شده و در یک حدیثِ مروی از امام صادق علیه السلام ، آیه ۶۲ سوره رحمن دلیل بر وجود جنّتهای متعدّد و تعبیر «درجات » حاکی از تفاوت مراتب اهل جنّت ، به اعتبار مجموعه کارهایشان ، معرفی شده است . اما توضیح ابونُعیم اصفهانی این است که فردوس نام چهار جنّت در میانه جنّات است که نهرهای جنّت از آن جا جاری می شود. ← جنّتی که خداوند با دستان خودش آنراساخته علاوه بر این ، جنّتی هست که خدا به دست خود (بِیده ) آن را ساخته و نهال درختانش را نشانده است ، دیدنیهای آن را هیچ کس ندیده وبرنعمتهایش هیچ کس واقف نیست . این مضمون در احادیث شیعه و اهل سنّت ، هر دو، آمده است و معمولاً آیه ۱۷ سوره سجده را اشاره به آن دانسته اند. تجلّی خداوند بر أهل جنّت حدیث شیعی از امام صادق علیه السلام روایت شده است که در آن ابتدا از «تجلّی » خدا بر اهل جنّت در «موعد» سخن به میان آمده و در پایان به این جنّت خاص اشاره شده است . طبق توضیح ابن بابویه مراد از تجلی ، بروز نشانه ای است دالّ بر آنکه خدا آنان را مخاطب ساخته و به گفته مجلسی ، این تجلی ، با توجه به شواهد قرآنی ، تجلّی نور جلال و آثار لطف ربوبی است (برخلاف مذاهبی که تجلّی را با رؤیت خدا پیوند می زنند) و غرض از «بِیدِه » بیان قدرت و رحمت خداوندی به نشانه تشریف و نکوداشت مؤمنان است . همچنین دو حدیث ، روایت شده که در آن ها تعبیر بیده ، یک بار برای جنّت عدن و یک بار برای فردوس به کار رفته است .تعبیراتی مشابه با وصف این جنّت ، برای بیان نعمتهای آن و اینکه این نعمتها فراتر از تصور و تعقل انسانها و به مراتب ، بیشتر و برتر از پاداش کارهایشان است در احادیث وجود دارد. رضوان خدا در احادیث نیز موضوع رضوان خدا، به مثابه برترین نعمت جنّت ، مطرح شده است . بنابر حدیثی از امام علی علیه السلام ، پس از استقرار اهل جنّت در جایگاهشان ، به آنان گفته می شود که بالاتر و ارجمندتر از نعمتهایی که ارزانیتان شده ، خشنودی خدا از شما و محبت او به شماست .امام سپس آیه ۷۲ سوره توبه را تلاوت کرد. کم بهره ترین و برخوردارترین افراد جنّت طبق یک حدیث نبوی ، کم بهره ترین افراد جنّت کسانی هستند که نظر در جنّتهای خود و نعمتهای آن دارند، ولی برخوردارترین آنها، که در پیشگاه خدا بسی ارجمندند، هر بامداد و شامگاه نظر به «وجه » او می کنند. به تعبیر حدیثی از امام صادق علیه السلام ، کسانی که در دنیا به «عبادت» متنعم بوده اند (صدّیقین )، در آخرت نیز به همان عبادت متنعم خواهند بود. که این عبادت ، تکلیف نیست ، تنعم است و سراسر لذت . مقدّمات ورود به جنّت در مجموعه أحادیث در مجموعه احادیث ، علاوه بر شماری روایتهای تفصیلی در باره نعمتها و بهره مندیها و کارهای اهل جنّت و خصوصیات و اقتضائات متناسب با آن فضا، به خصال و ملکات و رفتار هایی که انسانها را شایسته جنّت می کند و در طرف مقابل ، اموری که سبب حرمان از جنّت می شود توجه بسیار شده است . از کارهای عبادی ، بیش از همه بر عبادت شبانه (تهجّد)، به ویژه با نظر به آیه ۱۷ سوره سجده ، تأکید شده و در صفات و رفتارهای اخلاقی مؤدّی به جنّت ، گره گشایی از کار مردم ، مهرورزی به بندگان خدا، با خلق به نیکویی سخن گفتن و دوری گزیدن از ستم به دیگران ، سفارش شده است و رفتارهای زشت مانند دروغ گویی ، سخن چینی ، استهزای بندگان خدا،بدخواهی ، مشارکت با حاکمان در کارهای ناروا، بی بندوباری اخلاقی و شراب خواری در شمار عوامل محروم کننده از جنّت معرفی شده اند. به علاوه ، نفس اشتیاق داشتن به جنّت ، چه بسا زمینه ورود به آن را فراهم آورد یا طبق حدیثی ، گواهی دادن چند نفر به نیکو زیستن یک فرد چنین نتیجه ای دارد، چرا که اصل بر این است همه اهل جنّت اند مگر آن کس که نخواهد. نکته ای در باب قیامت اساساً قیامت ، عرصه ظهور رحمت خداست و کوچک ترین عامل ، مثلاً اظهار حسن ظن به لطف خدا، می تواند مؤدّی به جنّت شود. مخلوق بودن و وجود فعلی جنت مخلوق بودن و وجود فعلی جنت موضوعی است که در احادیث بدان تصریح و حتی به عنوان یکی از اعتقادات معرفی شده است . در بیانی از امام رضا علیه السلام نیز به تأکید آمده است که مراد از این مخلوق بودن ، خلق تقدیری نیست ، بلکه جنّت وجود خارجی دارد و پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلم ، در معراج همان جنّت را دیدند و بنابراین ، نفی مخلوق بودن جنّت به منزله تکذیب آن حضرت است . به علاوه ، در چند حدیث به این نکته توجه داده شده که برای هرکس ، جایی در جنّت ــ و نیز در دوزخ ــ از پیش تعیین گردیده است و کارهای نیک او، اجزای آن مکان ، از بنا و درخت و غیره ، را تکمیل می کند. جسمانی بودن جنّت یاعدم آن نکته مستفاد از مجموع احادیث ، به تبع قرآن ، جسمانی و مقداری بودن جنّت ، و به طور کلی عالم آخرت، است و اینکه نشئه آخرت ، با نشئه دنیا در جوهر خود، یعنی جسمانی بودن ، اشتراک دارد و آنچه تفاوت می کند أعراض و اقتضائات و لوازم است . عبارات برخی احادیث نیز ظاهراً به همین نکته اشاره می کنند. مثلاً، در یکی از مجالس گفتگوی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام با چند تن از علمای ادیان در مرو، در کتاب خود آورده است . امام در پاسخ یکی از پرسشهای عمران صابی و در مقام استدلال بر رؤیت ناپذیری خدا برای انسانها در جنّت ، گفته اند حجت آوری برای آنچه در آنجا (هُناک ) وجود دارد فقط با آنچه در اینجا (هاهنا) هست ، ممکن می شود. ← استفاده ای از کلام إمام این جمله ، بنابر یکی از دو توضیح مجلسی و شاگردش سیدنعمت اللّه جزایری ، متضمن این «اصل » است که احوال آخرت را باید با احوال دنیا سنجید؛ پس چون در دنیا خدا را، بدان دلیل که جسم نیست تا در میدان دید قرار گیرد، نمی توان دید در آخرت نیز، با همان معیار، دیدن خدا مُحال است . فهرست منابع (۱) ابن بابویه ، عیون اخبار الرضا، چاپ حسین اعلمی ، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۲) ابن قیم جوزیه ، حادی الارواح الی بلاد الافراح، چاپ سیدجمیلی ، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸. (۳) ابونعیم اصفهانی ، صفة الجنه ، چاپ علی رضا عبداللّه ، دمشق ۱۴۰۶ـ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶ـ۱۹۸۷. (۴) الاختصاص ، منسوب به محمدبن محمدمفید، چاپ علی اکبر غفاری ، بیروت : مؤسسه الاعلمی للمطبوعات ، ۱۴۰۲/۱۹۸۲. (۵) هاشم بن سلیمان بحرانی ، معالم الزلفی فی معارف النشأه الاولی و الاخری ، قم ۱۳۸۲ ش . (۶) حسین بن مسعود بغوی ، مصابیح السنه ، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی ، محمدسلیم ابراهیم سماره ، و جمال حمدی ذهبی ، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۷) احمد بن حسین بیهقی ، شعب الایمان ، چاپ محمدسعید بسیونی زغلول ، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰. (۸) تستری ، قاموس الرجال. (۹) نعمت اللّه بن عبداللّه جزایری ، نورالبراهین ، او، انیس الوحید فی شرح التوحید، چاپ مهدی رجائی ، قم ۱۴۱۷. (۱۰) طبرسی ، مجمع البیان. (۱۱) محمد بن احمد قرطبی ، التذکره فی احوال الموتی و امور الا´خره ، چاپ فواز احمد زمرلی ، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۱۲) کلینی ، اصول الکافی. (۱۳) مجلسی ، بحار الأنوار. (۱۴) عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری ، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف ، چاپ مصطفی محمد عماره ، قاهره ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷، چاپ افست بیروت بی تا). (۱۵) احمد بن علی نجاشی ، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی ، چاپ موسی شبیری زنجانی ، قم ۱۴۰۷.

پیشنهاد کاربران

بپرس