جهل مرکب

لغت نامه دهخدا

جهل مرکب. [ ج َ ل ِ م ُ رَک ْ ک َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اعتقاد داشتن بر ماهیت چیزی بطوری که این اعتقاد خلاف ماهیت آن باشد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). جهل مرکب عبارت است از اعتقاد جازم غیرمطابق با واقع. جهل مرکب عبارت از اعتقاد جازم غیرمطابق است خواه مستند به شبهه باشد و خواه مستند به تقلید، پس ثبات را در جهل مرکب اعتباری نیست و سبب آنکه آنرا مرکب نامیده اند اینست که آدمی چیزی رابرخلاف آنچه حقیقت اوست اعتقاد کند پس معلوم می شود که بر حقیقت آن شی پی نبرده و حقیقت امر برای اعتقادکننده مجهول مانده ، این خود یک جهل سپس اعتقاد کند که اعتقاد او عین صوابست و این خود جهل دیگر، که با هم تشکیل و ترکیب یافته و بنام جهل مرکب معروف گردیده است. ( کشاف اصطلاحات الفنون ) ( تعریفات ) :
ز چشم بلبلان انداخت رخسارت گلستان را
لبت نگذاشت در جهل مرکب آب حیوان را.
ملا علی قمی ( از آنندراج ).
آنکس که بداند و بداند که بداند
اسب طرب خویش به افلاک رساند
آنکس که نداند و بداند که نداند
آن هم خرک لنگ بمنزل برساند
آنکس که بداند و نداند که بداند
بیدارْش نمائید که بس خفته نماند
آنکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند.
؟

فرهنگ فارسی

اعتقاد داشتن بر ماهیت چیزی بطوری که این اعتقاد خلاف ماهیت آن باشد .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جهل مرکب به معنی جهل شخص غیر آگاه به جهل خویش است.
جهل مرکب، مقابل جهل بسیط بوده و به این معنا است که انسان چیزی را نداند و به نادانی خویش نیز توجه نداشته باشد، بلکه اعتقاد داشته باشد از کسانی است که به آن امر آگاهی دارد، مانند کسانی که اعتقادات فاسد دارند و خیال می کنند به حقایق آگاه اند، در حالی که در واقع نادان اند.
حجیت قع در صورت جهل مرکب
اصولی ها می گویند قطع حجیت دارد و متابعت از آن لازم است، هر چند در واقع جهل مرکب باشد.

دانشنامه آزاد فارسی

جَهْلِ مُرَکَّب
(یعنی نادانی در نادانی یا نادانی مرکب) در دانش اخلاق، جهل مرکب در برابر جهل بسیط، به معنای ندانستن، و بی خبری از این معناست. بدین ترتیب که نفس از صورت علم خالی است، یعنی که انسان علم ندارد، اما بر این امر آگاهی هم ندارد. این امر، از دیدگاه علمای اخلاق بدترین رذیلت است و درمان آن بسیار دشوار و بسا ناممکن است. تنها راه علاج این بیماری، به عقیدۀ ایشان آن است که گرفتار جهل مرکب، نسبت به این باور که «عالم است»، به تردید افتد و برای رسیدن به چنین تردیدی باید به آموختن ریاضیات راهنمایی شود تا از این راه به لذّت یقین دست یابد و ضمن قیاس یقین برآمده از ریاضیات، با یقین و باور خود، به شک درافتد و جهل او به جهل بسیط بدل شود و زمینۀ درمانش فراهم آید.
نیز، رجوع شود به← طب الروحانی

پیشنهاد کاربران

/دُژآگاهی/
دژآگاهی = جهل مرکب
دژآگاه = جاهل مرکب، دارنده جهل مرکب:
در این کارگه مرد هشیار جوی / نه دنگ و دژآگاه و بسیارگوی. خسروانی.
به هر سوش دیوی دژآگاه بود / به هر گوشه صد غول گمراه بود. گرشاسبنامه اسدی طوسی
نادانی در نادانی
compound ignorance
لغت نامه دهخدا
جهل مرکب. [ ج َ ل ِ م ُ رَک ْ ک َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اعتقاد داشتن بر ماهیت چیزی بطوری که این اعتقاد خلاف ماهیت آن باشد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) . جهل مرکب عبارت است از اعتقاد جازم غیرمطابق با واقع. جهل مرکب عبارت از اعتقاد جازم غیرمطابق است خواه مستند به شبهه باشد و خواه مستند به تقلید، پس ثبات را در جهل مرکب اعتباری نیست و سبب آنکه آنرا مرکب نامیده اند اینست که آدمی چیزی رابرخلاف آنچه حقیقت اوست اعتقاد کند پس معلوم می شود که بر حقیقت آن شی پی نبرده و حقیقت امر برای اعتقادکننده مجهول مانده ، این خود یک جهل سپس اعتقاد کند که اعتقاد او عین صوابست و این خود جهل دیگر، که با هم تشکیل و ترکیب یافته و بنام جهل مرکب معروف گردیده است. ( کشاف اصطلاحات الفنون )
...
[مشاهده متن کامل]

جهل مرکب. [ ج َ ل ِ م ُ رَک ْ ک َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اعتقاد داشتن بر ماهیت چیزی بطوری که این اعتقاد خلاف ماهیت آن باشد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج )
گم کرده معنا - گم کرده شعور

بپرس