جهی

لغت نامه دهخدا

( جهی ً ) جهی ً. [ ج َ هَن ْ / ج ِ هَن ْ ] ( ع مص ) خراب و ویران گردیدن. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

و در اقرب الموارد بکسر اول خراب و ویران گردیدن .

دانشنامه عمومی

دیوِ جَهی از دیوهای شناخته شده در آیین زردشتی است و نمادی از پلیدی های زنانه و روسپی گری [ ۱] به شمار می رود. این دیو در اسطورهٔ آفرینش نقش تخریبی عمده ای داشته است. [ ۲]
عکس جهی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

جهی، دختر اهریمن که در بندهش آمده است که سرده ( جنس ) زن از اوست. اهورامزدا می گوید که اگر افریده ای می یافتم که بتواند مرد بزاید هرگز زن را که از سرده جهی است برنمی گزیدم اما ناچارم که این زن را برگزینم.

در بندهش آمده است ( نخستین زن ) به نام جِه یا جهی ( جهیکا ) گئومرت را می فریبد و او را به تباهی می کشاند و در برابر آن اورمزد است که بهی یا بهیکا که زن پاکدامن است می آفریند

بپرس