جوال

/javAl/

مترادف جوال: جانخانی، خرجین، عدل، گونی

معنی انگلیسی:
bag, sack, saddlebag, large woollen sack

لغت نامه دهخدا

جوال. [ ج َ / ج ُ ] ( معرب ، اِ ) معرب گوال. ( غیاث اللغات ). ظرفی باشد از پشم بافته که چیزها در آن کنند. ( برهان ) :
جمال و زیب دانا کم نگردد
اگر چندش بپوشی در جوالی.
ناصرخسرو.
- در جوال شدن ؛ کنایه از فریب خوردن.
- امثال :
از زره گر زره طلب نه جوال .
|| کنایه از خصومت و جنگ کردن.
- امثال :
مگر جوال کاهست ؟ رجوع به جوبال شود. || یک لنگ بار. || مکر و حیله. || کنایه از بدن انسانی. ( برهان ) :
هم ازبهر مردی هم ازبهر مال
بکوشیم تا جان بود در جوال.
نظامی.
|| کنایه از چیزی گشاده. ( برهان ). || نوعی از پارچه درشت و کلفت که درویشان پوشند. ( غیاث اللغات ) ( از آنندراج ).

جوال. [ ج ِ / ج ُ ] ( ع اِ ) ج ِ جول. ( منتهی الارب ) ( ذیل اقرب الموارد ). رجوع به جول شود.

جوال. [ ج َوْ وا ] ( ع ص ) گردنده. بسیار جولان کننده. ( منتهی الارب ) :
چون چرخ بود هیکل شبدیز تو جوال
چون صبح بود چهره شمشیر تو بسام.
مسعودسعد.

فرهنگ فارسی

گوال، تاچه، بارجامه، پارچه ضخیم وکلفت، بسیارجولان کننده، بسیارگردش کننده
( صفت ) گردنده گرد بر آینده بسیار جولان کننده .

فرهنگ معین

(جَ وّ ) [ ع . ] (ص . ) بسیار جولان کننده .
(جُ یا جَ ) (اِ. ) ۱ - کیسه ، کیسه بزرگ ساخته شده از پارچة خشن . ۲ - پارچة خشن و یا ضخیم . ۳ - یک لنگه بار. ۴ - بدن (انسان ). ۵ - چیزی گشاده . ،در ~ کسی نگنجیدن فریب کسی را نخوردن .

فرهنگ عمید

۱. کیسۀ بزرگ از نخ ضخیم یا پارچۀ خشن که برای حمل بار درست می کردند، بارجامه.
۲. پارچۀ ضخیم و خشن.
بسیار جولان کننده، بسیار گردش کننده.

گویش مازنی

/jevaal/ کیسه ی پشمین که از موی بز بافته شودو از کیسه معمولی حجیم تر است

جدول کلمات

گاله

مترادف ها

bag (اسم)
کیسه، کیف، ساک، خورجین، چنته، جوال

sack (اسم)
کیسه، ساک، جوال، یغما، خیک، خیگ، گونی، غارتگری، پیراهن گشاد و کوتاه، شراب سفید پر الکل و تلخ

فارسی به عربی

حقیبة , کیس

پیشنهاد کاربران

ظرف پنبه ای که دو برابر تیچه است که یک عدد آن بار چروا یا همان چهار پا و الاغ است که در برداشت حمل غله از خرمن تا منزل و انبار کاربرد دارد چون سنگین است ظرف ترابری بین شهری و کشوری نیست چون منزل به منزل
...
[مشاهده متن کامل]
باید از روی حیوان برداشته شود ولی از داخل دشت به منزل حداکثر مسافت سه کیلومتر است لذا جهت پرکردن و خالی کردن چون ظرف بزرگی است وقت کمتر تلف میکند پس هر ظرف و هر واحد خاصیت خاص خودش را دارد

لَدّ
جوال:ظرفی ازپشم بافته که چیزهادرآن کنند
خورجین یا گونی و تلفن یا موبایل
در عربی به معنای موبایل است
در صفحه ۴۱ عربی دهم علوم انسانی
التمرین الثانی ( گزینه ۱ )
گوشی، موبایل
درفرهنگ روزمره فعلی اعراب جوال به تلفن همراه گفته میشود ( ولی قدیما به معنی کیسه بزرگی که مقدارزیادی موادغدایی یاالبسه وسایرمایحتاج درآن جای میگیرد )
در گویش شهرستان بهاباد بخش اول این کلمه ( ( جو ) ) بر وزن قو ( نوعی پرنده ) و بخش دوم ( ( آل ) ) تلفظ می شود/jooal/
جوال: به کیسه ی بزرگ تهیه شده از پارچه محکم و خشن گفته می شود.
جوال دوز: با انکه در ابتدا تصور می شود که به شخص دوزنده ی جوال گفته می شود اما در اصل این لفظ به سوزنی گفته می شود که عموما از جنس فلز، دارای استحکام و نسبتابزرگ در حد یک وجب است و با آن می توان گونی و پارچه های محکم و کلفت را دوخت.
...
[مشاهده متن کامل]

لد، جانخانی، خرجین، عدل، گونی
معنی کلمه جوال ( که عربی است ) میشود : تلفن همراهمراه .
لت
یک تای بار ریشه پهلوی
جوال ظرف بزرگ غلات و حبوبات است که از جنس گلیم پنبه ای ضخیم است و واحد ان هم چهل من معادل صدو بیست کیلو می باشد و کوچکتر ان را تاچه و یا تیچه میگویند که گنجایش ان شصت کیلو که چهار تای ان بار یک اشتر و جوال به تنهایی بار یک حمار می باشد
گونی یا کیسه بسیار کلان را می گویند که بیشتر از پشم گوسپند تهیه می شود و برای جابجایی و حمل غلات و حبوبات بکار می رود
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس