جودت


معنی انگلیسی:
good qualities, excellence, bounty, bouny

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

جودت. [ ج َ / جُو دَ ] ( از ع ، مص ) نیک بودن. خوب شدن. نیکو گشتن. || ( اِمص ) نیکویی. خوبی. ( فرهنگ فارسی معین ). نیکی. ( غیاث اللغات ).
- جودت ذهن ؛ تیزهوشی. حدت ذهن.
- جودت رأی ؛ دها.
- جودت فکر ؛ خوش فکر بودن.
- جودت فهم ؛ صحت انتقال از ملزومات بسوی لوازم باشد چنانچه در اصطلاحات سید جرجانی است. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). زودیابی. خوش فهمی.
|| نیک دویدن اسب. تیزرفتاری اسب. ( غیاث اللغات ). نیک رو شدن اسب. ( المصادر زوزنی ). رجوع به جودة شود.

جودة. [ ج َ دَ] ( ع مص ) جَیِّد کردن. کار نیک کردن. || چیزی جید آوردن. || نیکو گفتن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || تندرو گردیدن و رائع گشتن اسب. ( اقرب الموارد ). || یک بار تشنه شدن. || ( اِ ) پینکی. ( منتهی الارب ).

جودة. [ دَ ] ( ع مص ) جید کردن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). کار نیک کردن. || چیزی جَیِّد آوردن.( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || نیکو گفتن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || تندرو گردیدن و رائع گشتن اسب. ( اقرب الموارد ). نیکوروی گردیدن اسب. ( منتهی الارب ). رجوع به ماده قبل شود.

جودة. [ ج ُ وَ دَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ جواد، بمعنی سخی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به جواد شود.

فرهنگ فارسی

خوب شدن، نیکوشدن، نیکویی، خوبی
۱-( مصدر ) نیک بودن خوب شدن نیکو گشتن . ۲-( اسم ) نیکویی خوبی . یا جودت ذهن . حدت ذهن .یا جودت فهم. خوش فهمی زود یابی .

فرهنگ معین

(جُ دَ ) [ ع . جودة ] (مص ل . ) نیک بودن ، نیکو گشتن .

فرهنگ عمید

نیکویی، خوبی.

دانشنامه عمومی

جودت از یکاهای تقسیمات کشوری در رومانی است. جودت اصطلاحی برای شهرستان در کشور رومانی است. از این اصطلاح قبلاً در کشور مولداوی نیز استفاده می شد.
عکس جودت
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

نیک ورزی
نیک بودن، خوب بودن�. . . وعلامت جودت آن، تندی بو و تندی طعم و قبوضت و ملامت جرم و. . . �مخزن الادویه ص 289

بپرس