جوزپه وردی

دانشنامه عمومی

جوزپه فورتونینو فرانچسکو وردی ( به ایتالیایی: Giuseppe Verdi ) ( ۱۰ اکتبر ۱۸۱۳ – ۲۷ ژانویه ۱۹۰۱ ) آهنگساز ایتالیایی بود. در دهکده ای کوچک در ایتالیا زاده شد. پدرش مسافرخانه چی فقیری بود که خواندن و نوشتن نمی دانست. وردی جوان در ده سالگی برای تحصیل موسیقی و رفتن به مدرسه رهسپار شهر بوستو در نزدیکی زادگاهش شد. نه سال تمام هر یکشنبه برای آنکه کفش هایش خراب نشود آنها را بغل می زد و حدود پنج کیلومتر پابرهنه راه می رفت تا در کلیسای دهکده اش ارگ بنوازد. یک حامی ثروتمند، وردی را به خانه خود برد و بعدها تأمین مخارج تحصیل موسیقی او را در میلان بر عهده گرفت. وردی پس از پایان ۲۲ سالگی به شهر بوستو بازگشت و سرپرست موسیقی آنجا شد. به این ترتیب، پس از اطمینان از درآمدی ثابت توانست با دختر حامی خویش، بانوی جوانی که از کودکی او را می شناخت و دلبسته اش بود، ازدواج کند. [ ۱]
بیشتر ساخته های او در زمینه اپرا و از محبوب ترین آثار اپرایی است که در اغلب سالن های اپراهای جهان اجرا می شود. وبگاه آل میوزیک اهمیت وردی در آهنگسازی اپرا را همسنگ نقش بتهوون در سمفونی دانسته است. [ ۲]
دو اپرای پایانیِ وردی، اتلو و فالستاف، نسبت به دیگر آثار او از پختگی موسیقاییِ بالاتری برخوردارند. هرچند که وردی پس از اپرای آیدا دیگر انگیزه و اشتیاقی برای ساخت اپرا نداشت، با این وجود اطرافیانش با ترفندهایی زمینهٔ ساختِ اثر جدید را فراهم آوردند. در تابستان ۱۸۷۹ ریکوردی ( از دوستان نزدیک وردی ) که باور نداشت عمر اپراسازیِ استاد به سر آمده باشد، پس از کسب اجازه از او، ترتیبی داد که وردی و آریگو بوئیتو با یکدیگر ملاقات کنند. او در واقع قصد داشت اشتیاق ساخت اپرایی براساس نمایش نامهٔ اتلوی شکسپیر را در وردی ایجاد کند. بوئیتو سه روز پس از دیدار با وردی لیبرتو ( اپرانامهٔ ) اتلو را برای وردی آورد که توانست نظر مساعد وی را جلب کند. اما وردی قولی برای ساخت اپرا نداد، هرچند که جرقه هایی در ذهنش شکل گرفته و در حال گسترش بود. [ ۳]
بوئیتو و وردی از چندین سال پیش یکدیگر را می شناختند. وردی در سال ۱۸۶۲ کانتاتای کوچکی به نام «سرود ملت ها» برای یک خواننده و ارکستر همراه با گروه همسرایان ساخته بود تا در نمایشگاه بین المللی لندن اجرا شود. او در آن کانتاتا از شعرهای بوئیتو استفاده کرده بود. بوئیتو در آن زمان بیست سال داشت و آثارش را به شوخی با توبیا گوریو امضا می کرد. او نظریه هایی پر از شور جوانی دربارهٔ بازسازی هنر داشت و معتقد بود گذشته را باید به کل به فراموشی سپرد و آغازی نو بنا نهاد. درست برعکس وردی که باور داشت موسیقی بهتر را تنها بر بنیادهای کهن می توان ساخت. در آن زمان مشکل می شد پذیرفت که آن ها روزی تبدیل به دوستان و همکارانی نزدیک گردند. [ ۴] در واقع سردی از جانب وردی بود که علاقه ای به دوستی نشان نمی داد. چراکه بوئیتو در غرور جوانی اپراهای نخستین و ناپخته وردی را مورد تمسخر قرار داده بود. او البته پس از شنیدن آیدا به اشتباه خود پی برد.
عکس جوزپه وردیعکس جوزپه وردیعکس جوزپه وردیعکس جوزپه وردی

این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس