جوشیدن


مترادف جوشیدن: جوش آمدن، جوشش، غلیان، فوران

معنی انگلیسی:
boil, gurgle, fizz, to boil, to gush, [fig.] to be agitated

لغت نامه دهخدا

جوشیدن. [ دَ ] ( مص ) حاصل شدن جوش بواسطه حرارت و یاتخمیر و انقلاب. ( حاشیه برهان چ معین ) :
بانگ جوشیدن می باشد
ناله بربط و طنبور و رباب.
؟ ( از حاشیه برهان چ معین ).
|| غلیان کردن. || فوران کردن. بیرون آمدن آب از زمین و چشمه. ( فرهنگ فارسی معین ) :
آب کم جو تشنگی آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست.
مولوی.
|| سر برآوردن کشت. || حرارت بخرج دادن. ( حاشیه برهان چ معین ) : دولت نه به کوشیدن است ، چاره کم جوشیدن است. ( گلستان سعدی ).|| خشمگین شدن. برآشفتن :
چو شاه دلیر این سخنها شنید
بجوشید و از غم دلش بردمید.
فردوسی.
|| بجوش آوردن. به غلیان آوردن. جوشاندن : و آن را بعضی عصیر سازند... و بعضی به دوشاب پزند و دیگر بجوشند. ( فارسنامه ابن بلخی ). و به جای آب ، آب باران دهند یا آب جوی را بجوشند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). || جوش پیدا کردن. دانه زدن. بثره ظاهر گردیدن : و جهت درد دندان و ورم لثه و جوشیدن دهان نافع است. ( تحفه حکیم مؤمن : اذخر ).
- جوشیدن با کسی ؛ با وی و اخلاق او جور درآمدن. با وی انس و الفت گرفتن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ( جوشید جوشد خواهد جوشید بحوش جوشنده جوشان جوشیده جوشش ) . ۱- حاصل شدن جوش بواسط. حرارت یا تخمیر و انقلاب غلیان کردن . ۲- حرارت یافتن .۳- فوران کردن بیرون آمدن آب از زمین و چشمه . ۴- سر بر آوردن کشت .

فرهنگ معین

(دَ ) (مص ل . ) ۱ - به جوشش آمدن . ۲ - فوران کردن آب از زمین .

فرهنگ عمید

۱. به جوش آمدن آب و هر مایع دیگر بر اثر حرارت، غلیان.
۲. بیرون آمدن آب از زمین و چشمه با حالتی که انگار در حال جوشیدن است.
۳. [مجاز] خشمگین شدن.
۴. [قدیمی، مجاز] شورش و هنگامه برپا کردن، سروصدا کردن.
۵. [قدیمی، مجاز] مضطرب شدن، به جوش آمدن، شوریده دل شدن.
۶. (مصدر متعدی ) [قدیمی] جوشاندن.

واژه نامه بختیاریکا

جوشِستِن

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جوشیدن در دو معنا استعمال شده است. از جوشیدن به معنای اوّل در باب طهارت و اطعمه و اشربه سخن رفته است.
۱-غلیان یافتن مایع بر اثر حرارت یا تخمیر و انقلاب.۲-فوران کردن و بیرون آمدن آب از زمین، مانند چشمه.
احکام جوشیدن به معنای نخست
آبی که از زمین می جوشد و جریان می یابد، آب جاری نامیده می شود و احکام خاص آن را دارد. آبی که از زمین شخصی جوشیده، از آنِ مالک آن خواهد بود. از موارد مشروعیتنماز استسقا کم شدن و فروکش کردن جوشش آب چاهها و چشمه ها است.

دانشنامه عمومی

جوشیدن ( به انگلیسی: Boiling ) به پدیده تبخیر سریع مایع جوشیدن گویند و هنگامی است که مایع به نقطه جوش خود برسد. این پدیده گوناگونی کاربری گسترده ای از خوراک تا صنایع بزرگ دارد. غلیان یا به جوش آمدن به دلیل این که پاکی به وجود می آورد از مطهرات می باشد.
آب پز کردن ( به انگلیسی: Boiling ) یکی از روش های پخت وپز است. در این روش موادغذایی در آب جوش پخته می شوند. این روش با آب پزی ملایم تفاوت زیادی دارد. هدف در این روش تنها استفاده از حرارت آب جهت پخت مواد است ممکن است گاهی کمی نمک هم به آب جوش اضافه شود اما به استثنای نمک مواد مزه دهندهٔ دیگری به آب جوش افزوده نمی شود. درجهٔ جوش آب ۱۰۰ درجهٔ سانتیگراد و ۲۱۲ درجهٔ فارنهایت است. مواد غذایی بعد از جوش آمدن آب به آن افزوده می شوند و معمولاً پس از پختن مواد آب به دور انداخته می شود ولی در مورد برخی از مواد غذایی مانند برخی از غلات ممکن است آب بعد از پختن غله نوشیده شود. نکته ای که لازم است مورد توجه قرار بگیرد اینست به علت حل شدن مواد مغذی مختلف در آب مانند ویتامین ها، مواد نباید بیش از حد آب پخته شوند.
تبخیر در فصل مشترک جامد – مایع را جوشش می گویند. این فرایند وقتی روی می دهد که دمای سطح از دمای اشباع متناظر با فشار مایع بیشتر شود. گرما از سطح جامد به مایع منتقل می شود، و قانون سرمایش نیوتن به صورت زیر می باشد:
که در آن دلتا C را دمای مازاد می گویند. فرایند با تشکیل حباب های بخار، که رشد می کنند و پشت سرهم از سطح جدا می شوند، مشخص می شود. رشد و تحرک حباب های بخار، به شکل پیچیده ای، به دمای مازاد، ماهیت سطح، و خواص ترمودینامیکی سیال، از قبیل کشش سطحی بستگی دارد. همچنین تشکیل حباب بخار بر حرکت سیال نزدیک سطح، و لذا بر ضریب انتقال گرما، به شدت تأثیر می گذارد[ ۱] جوشش می تواند در شرایط مختلفی روی دهد؛ مثلاً، در جوشش استخری، مایع ساکن است و حرکت آن در نزدیک سطح بر اثر جابه جایی آزاد و آشفته ناشی از رشد و جدایی حباب از سطح می باشد؛ ولی در جوشش با جابه جایی واداشته حرکت سیال توسط عوامل خارجی و همچنین بر اثر جابه جایی آزاد و آشفتگی حبابی به وجود می آید. در ادامه تنها به جوشش استخری می پردازیم
هر گاه دمای جسمی که در داخل مایع غوطه ور است مانند جداره یک ظرف از دمای اشباع سیال مرتبط با آن بیشتر باشد پدیده جوشش استخری مشاهده می شود. فرایند جوشش باتشکیل حباب های بخار مشخص می گردد، که این حباب ها بعد از رشد متوالی از سطح گرم جدا می شوند. رشد حباب ها به طور پیچیده ای به دمای اضافی، جنس سطح، خواص ترمودینامیکی سیال و کشش سطحی بستگی دارد. از طرفی نحوه تشکیل بخار و جوشش در سطح نیز بر انتقال حرارت مؤثر می باشد. [ ۲] برای اولین بار نوکیاما با استفاده از وسیله آزمایشگاهی رژیم های مختلف جوشش استخری را تشخیص داد. شدت جریان حرارت از سیم نیکرومی افقی به آب اشباع، توسط اندازه گیری شدت جریانI و افت پتانسیل V تعیین می گردد. دمای سیم را نیز می توان با داشتن اطلاعاتی در مورد نحوه تغییر مقاومت الکتریکی با دما، به دست آورد. این آزمایش گرمایش با کنترل توان نام دارد، که در آن دمای سیم TW ( بنابراین دمای اضافی ( Te یک متغیر وابسته بوده و توان ( بنابراین شدت جریان حرارت ( q یک متغیر مستقل می باشد. با دنبال کردن پیکان های منحنی گرمایش روشن است که با اعمال توان، شدت جریان حرارت همراه دمای اضافی افزایش پیدا می کند، که روند افزایش ابتدا آرام و سپس بسیار سریع است.
عکس جوشیدنعکس جوشیدنعکس جوشیدنعکس جوشیدنعکس جوشیدنعکس جوشیدن
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

غلیان

مترادف ها

perk (فعل)
اراستن، باد کردن، جوشیدن، صاف کردن، سینه جلو دادن، خود را گرفتن، سر بالا گرفتن

bubble (فعل)
گفتن، جوشاندن، جوشیدن، قلقل زدن، حباب براوردن، خروشیدن، بیان کردن، فوران کردن

seethe (فعل)
جوشاندن، جوشیدن

gurgle (فعل)
جوشیدن، غرغره کردن، شرشر کردن

فارسی به عربی

غرغرة , فقاعة

پیشنهاد کاربران

قیماق به زبان ترکی به سرشیر گفته می شود که از مصدر ترکی قیناماق گرفته شده است . قیناماق یا قیناماخ در زبان ترکی به معنی جوشیدن مایعات می باشد . به سر شیر به این خاطر قیماق گفته می شود که بر اثر جوشیدن شیر به بالا آمده و به صورت لایه ای بر روی شیر تشکیل می شود .
جوشیدن از فعل تورکی جوشماق مثل سماور جوشدی. یا. علم جوشدی گرفته شده است. در بعضی روستاها علم امام حسین در روز عاشورا خود به خود به حرکت در می آید. که اصطلاحا می گویند. علم جوشدی.
قایناماک به ترکی قیماق از آن است
واژه ی جوشیدن از ستاک اوستایی ( یَئِشتی، یِش ) گرفته شده است.
برای جوشیدن در مورد چشمه آب از این کلمات میشه استفاده کرد
perk, bubble, seethe, gurgle

بپرس