حرام خوار

/harAmxAr/

مترادف حرام خوار: حرام خواره، حرام خور، حرام لقمه، حرام توشه، حرام روزی

لغت نامه دهخدا

حرام خوار. [ ح َ خوا / خا ] ( نف مرکب ) حرام خور : علما بر مراد ظالمان و فاسقان سخن گویند و حرام خوار و بی پرهیز شوند. ( قصص الانبیاء جویری ص 13 ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کسی که مال حرام میخورد . ۲ - رشوه خوار رشوه گیر .

فرهنگ معین

( ~. خا ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) ۱ - کسی که مال حرام می خورد. ۲ - رشوه خوار، رشوه گیر. ۳ - مفت خور، تنبل .

فرهنگ عمید

۱. آن که مال حرام می خورد.
۲. کسی که آنچه را خوردنش شرعاً منع شده است می خورد.

پیشنهاد کاربران

بپرس