حرف ردع

لغت نامه دهخدا

حرف ردع. [ ح َ ف ِ رَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حرف زجر. حرف منع. در زبان عرب مانند کلا. رجوع به حرف ( اصطلاح نحو ) و به کشاف اصطلاحات الفنون شود.

فرهنگ فارسی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حرف رَدْع، به حرف «کَلّا» که به معنی (چنین نیست) گفته می شود که برای رد کردن، و انکار مطلب ماقبل، و اثبات جمله ما بعد بکار برده می شود.
"رَدع" بر وزن "فَعْل" مصدر از ماده "ردع" و در لغت به معنای بازداشتن و منع کردن است.
تعریف اصطلاحی ردع
"ردع" در اصطلاح نحو عبارت است از منع کردن و باز داشتن از کلام سابق با حرف مخصوص بعد از آن و حرف ردع، حرفی است که بر این معنا دلالت داشته و عبارت است از: "کلّا". به عنوان مثال شخصی که به عبارت "زیدٌ یکرمک" خطاب شده با کاربرد لفظ "کلّا"، کلام سابق (وقوع اکرام زید) را منع کرده و می رساند که واقع آنگونه که متکلم گفته نیست.
وجه نامگذاری ردع
در اینجا به بررسی ارتباط میان معنای لغوی و اصطلاحی "ردع" پرداخته می شود. معنای لغوی "ردع" (منع کردن و بازداشتن) در معنای اصطلاحی آن لحاظ شده است به این بیان که متکلم با حرف مخصوص (کلّا) از کلام سابق بر آن، بازداشته و منع می کند. البته باید دقت داشت که با توجه به قید "حرف مخصوص" در تعریف اصطلاحی، معنای لغوی اعمّ از معنای اصطلاحی بوده و شامل منع کردن و بازداشتن به غیر حرف مخصوص همچون جمله فعلیه ردعت نیز می شود.
جایگاه حرف ردع
...

پیشنهاد کاربران

بپرس