حسب الحال
/hasbolhAl/
مترادف حسب الحال: بیوگرافی، حسب حال، سرگذشت، شرح حال، واقعه نویسی، گزارش احوال، سرگذشت نویسی
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. (ادبی ) شعری که شاعر در بیان اوضاع و احوال بگوید، حَسْبِ حالت.
پیشنهاد کاربران
سرگذشت، داستان زندگی، زندگی نامه،
حَسْبِ حالی نَنِوشتی و شد ایّامی چند
محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند؟
حَسْبِ حالی نَنِوشتی و شد ایّامی چند
محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند؟
معنی حَسَب الحال وحسب الحال الفتح سین